ایهام های ناشناخته در غزلیات حافظ

ایهام یکی از مهمترین صنایع ادبی است که سخن به آن آراسته می شود؛ این صنعت دارای گونه های مختلفی از جمله: ایهام، ایهام تضاد،ایهام تناسب، ایهام تبادر، ایهام ترجمه و ... است که در کتب بلاغی در طول تاریخ ادبیات فارسی به آنها پرداخته شده است. حافظ از جملهشاعرانی است که در غزلیات خویش پیوسته از این صنعت و گونه های مختلف آن جهت ساخت مضامین جدید بهره برده و در کلام خود بهآن توجه خاصی داشته است. اما به نظر میرسد در شعر حافظ میتوان به برخی ایهام های ترکیبی تازهای دست یافت که در حدود و ثغورگونه های معرفی شدهی ایهام نمی گنجند. این گونه ایهام های به کار رفته، به گونه ای با صنایع دیگر آمیخته می شوند؛ چنانکه به نوعی پایصنعت سوم در میان است. پرواضح است که ایهام همراه با دیگر صنایع همچون تضاد، تناسب و ... دو صنعت ادبی در یک صنعت محسوبمی شود، با این حال در این گونه ای که در پژوهش حاضر به دست داده می شود، صنعت سومی نیز درگیر است که در تراز ادبی آن بسیارموثر است. در طول پژوهش با استفاده از داده های توصیفی _تحلیلی به بررسی کاملتری از این صنعت پرداخته می شود.

کلیدواژه ها:

ایهام ، ایهام تضاد ، ایهام ترجمه ، ایهام تناسب ، استعاره