بررسی ویژگی های مسکن چندخانواری با تاکید بر نظریات قرارگاه رفتاری کریستوفر الکساندر

امروزه تلاش برای جمع گرایی در مقابل فردگرایی و خانواده ی هسته ای قرار گرفته است. الگوهای موجود در بین جوامع شهری معاصر از همبستگی کمتری برخوردارند. افزایش مهاجرت به مناطق شهری، بالا رفتن استانداردهای اقتصادی آموزش و آشنایی با تکنولوژی مدرن، برخورد با شیوه های زندگی جدید، همگی باعث تغییر عادات و نگرش های افراد می گردد جمع گرایی به تدریج جای خود را به انواع جدیدی از مناسبات مبتنی بر تمایلات نوین اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی می دهد وخانواده های هسته ای خانه گرا تدریجا جایگزین خانوارهای جامعه گرا می شوند. تاکید بر خانواده ی هسته ای، میل به محدوده خصوصی را به همراه داشته است(نیاز به زیستن بدون مداخله دیگران) و نیاز به منزل های کاملا مجزا از دیگران و عدم وابستگی به جمع را ایجاد می کند و این تغییرات موجب ایجاد گسیختگی اجتماعی گشته است. در سراسر جهان اعم از کشورهای پیشرفته و یا در حال توسعه مدیران و محققان به طور روزافزون بر شکاف بین استانداردهای مسکن و نیازمندی های استفاده کننده که به تفاوت های اجتماعی، روانی و فرهنگی بین مردم مربوط می شود، آگاهی یافته اند بنابراین باید تدبیری اندیشید تا بین نیازهای اجتماعی تازه که از سوی گروه های گوناگون خانواده ها تحمیل می شود و نیازهای اجتماعی جامعه بهترین توازن ممکن برقرار گردد و به طور مثبت در امر هدایت و تنظیم فرایندهای تغییرات اجتماعی به کار گرفته شوند با توجه به مطالب عنوان شده برآن شدیم که به بررسی وییگی های مسکن چند خانواری پرداخته و این مفاهیم فضایی را از براساس نظریه قرارگاه رفتاری کریستوفرالکساندرتجزیه و تحلیل نماییم.

کلیدواژه ها:

مسکن ، قرارگاه رفتاری ، چندخانواری ، کریستوفر الکساندر