بررسی رابطه تنظیم رغبت و سلامت روان با توجه به سطح تحول روانی-معنوی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه زهد (تنظیم رغبت) و سلامت روان با توجه به سطح تحول روانی- معنوی صورت گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش، افراد بالای 20 سال است، که تعداد 250نفر از آنها بر اساس فرمول تاپاچنیک به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از پنج پرسشنامه: تنظیم رغبت (عبدی،(1396، تحول روانی-معنوی جان بزرگی،1391، سلامت روان DASS لاویبوند،1995، شادی (لیبومرسکی و لپر،(1999، بهباشی ریف،1989 و رضایت از زندگی داینر،1985 استفاده شد. داده ها توسط شاخصهای مرکزی، شاخصهای پراکندگی، ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون با کمک نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد: بین زهد و سلامت روان کامل (فقدان بیماری و وجود مولفه های مثبت سلامت r=0/358) )،بین سطح تحول روانی-معنوی و سلامت روان (r=0/364) و رابطه زهد و تحول (r=0/325) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. پاسخ سوال پژوهش مبنی بر نقش سطح تحول روانی–معنوی افراد در رابطه زهد و سلامت روان در مورد خرده مقیاس رغبت متعالی، مثبت و در سایر خردهمقیاس ها منفی بود و بیشترین همبستگی رغبت متعالی و سلامت روان، مربوط به سطح تحول روانی پایین تر است.

کلیدواژه ها:

تنظیم رغبت ، زهد ، سلامت روان ، تحول روانی-معنوی.