رابطه دلبستگی شغلی و اشتیاق شغلی بر بهبود نوآوری سازمانی
محل انتشار: ششمین کنفرانس بین المللی علوم مدیریت و حسابداری
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,531
فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
IMSYM06_110
تاریخ نمایه سازی: 9 مرداد 1399
چکیده مقاله:
انسان یکی از مهم ترین عوامل پیشبرد اهداف سازمانی به شمار می رود. روانشناسان صنعتی و سازمانی به منظور افزایش کارآیی و بهره وری کارکنان و سازمان ها، به شناسایی و بررسی سازه های مهم روان شناختی تاثیرگذار بر اثربخشی پرداخته اند. یکی از سازه های مهم روان شناختی که نقش برجسته ای در افزایش اثربخشی فرد و سازمان دارند، اشتیاق شغلی است. اشتیاق شغلی به معنای اشتیاق و دلبستگی و درگیری مطلوب با شغل است به تعبیری دیگر، حالتی از سلامت شغلی است که مثبت، خشنود کننده و برانگیزاننده است و بر این اساس، کارکنان مشتاق انرژی زیادی داشته، بیشتر درگیر شغل می شوند و با حرفه خود همزادپنداری می کنند. اشتیاق شغلی مفهومی است که با پیامدهای مثبتی هم چون عملکرد شغلی، تقویت رفتارهای مدنی سازمانی و خشنودی شغلی رابطه مثبت و با قصد ترک شغل رابطه منفی بالایی دارد. افزایش اشتیاق شغلی در کارکنان، موجب عملکرد شغلی مطلوب تر و رضایت بیشتر مشتریان می شود نگرش فرد نسبت به کارش نشان دهنده ارزشیابی منفی یا مثبتی است که وی درباره جنبه ای از محیط کاری اش دارد. بیشتر پژوهش هایی که اخیرا در حیطه رفتار به عمل آمده است ناظر بر نگرش های شغلی افراد در سازمان های کاری مربوط به خودشان است. در میان این نگرشها واژه دلبستگی کاری و یا شغلی مدت زمان زیادی نیست که وارد رفتار سازمانی شده استاز دید سازمانی، دلبستگی شغلی به عنوان کلیدی برای گشودن انگیزش کارمند و افزایش تولید محسوب می شود و از دید فردی، کلیدی برای انگیزش عملکرد، رشد فردی و رضایت فرد در محل کار محسوب می شود. دلبستگی شغلی را به عنوان حالت ذهنی مثبت و مرتبط با شغل که با انرژی، فداکاری و جذابیت شغلی، مشخص می شود، تعریف نموده اند. کارکنان دلبسته به شغل، انرژی بسیار زیادی داشته و برای انجام وظایف شغلی خود، شور و اشتیاق کافی دارند. آنها طوری بر کار خود تمرکز داشته و در آن غوطه ورند که متوجه گذشت زمان نمی شوند. رابینز بیان می کند که دلبستگی شغلی عبارت است از درجه یا میزانی که شخص، شغلش را معرف خود و کار و عملکردش راموجب سربلندی و کسب حیثیت و اعتبارش می داند دلبستگی شغلی نوعی پیوستگی عاطفی و روانی با شغلی است که در آن فرد شغل و اجزای آن را از خود میداند، با آن تعیین هویت میکند، با اهداف و ارزشهای سازمانی همسویی نموده و برای تحقق آنها از هیچ کوششی دریغ نمیکند و به فکر ترک سازمان و انتقال به سازمان دیگری نیست. دلبستگی شغلی را میتوان از طریق سه روش قدرت دادن، کار تیمی و آموزش افزایش داددلبستگی شغلی زمانی کامل تر میشود که کارکنان احساس مثبتی نسبت به کار خود نشان می دهند، کارشان را معنادار می یابند، حجم آن را قابل اداره و کنترل می دانند و در مورد آینده کاری خود امیدوارند. پیامد های مثبت دلبستگی شغلی کارکنان، ضرورت پرداختن به مساله را کامل تر می کند. کارکنانی که دلبستگی شغلی دارند، در کارشان توانمندی بیشتری دارند، با فعالیت های کاری خود ارتباط بهتری برقرار می کنند و به تقاضاهای شغلی خود پاسخ بهتری می دهند. آنها امیدواری بیشتری به کار خود دارند. و به خستگی روحی و فیزیکی کمتری دچار می شوندبر اساس مبانی نظری دریافتیم که دلبستگی شغلی برای کارکنانی روی می دهد که به توسعه حرفه ای دست یافته اند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مهرزاد سرفرازی
گروه مدیریت دولتی،واحد لارستان ،دانشگاه آزاد اسلامی ،لارستان ، ایران
اردوان نورایی
گروه مدیریت دولتی،واحد لارستان ،دانشگاه آزاد اسلامی ،لارستان ، ایران
شهرام وفایی
گروه مدیریت دولتی،واحد لارستان ،دانشگاه آزاد اسلامی ،لارستان ، ایران