بررسی رابطه سلامت معنوی و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال 1397

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 494

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CSUMSMED05_228

تاریخ نمایه سازی: 7 مهر 1398

چکیده مقاله:

مقدمه: سلامت انسان از گذشته های دور در ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی قابل بررسی بوده و امروزه با توجه به ضرورت برطرف ساختن نیازهای بشر از طریق دین، سلامت معنوی نیز به ابعاد فوق اضافه شده است. با توجه به نقش سلامت معنوی در سازگاری در برابر اختلالات روانی این مطالعه با هدف بررسی رابطه سلامت معنوی با سلامت روان و نقش آن در افزایش توانمندی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یزد در تاب آوری در برابر فشارهای روانی انجام شد. روش تحقیق: این مطالعه توصیفی – تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال 1397 در دانشگاه علوم پزشکی یزد انجام شد. جامعه مورد پژوهش شامل دانشجویان بود. حجم نمونه طبق فرمول، 90 نفر محاسبه گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982) دارای دو بعد سلامت مذهبی و سلامت وجودی و پرسشنامه سلامت روانDASS – 21 لاویبوند (1995) دارای سه بعد افسردگی، اضطراب و استرس استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 24 از طریقه محاسبه ضریب همبستگی Pearsonو با استفاده از آزمون های آمار توصیفی انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، 6/75 درصد زنان و 4/24 درصد مردان در این مطالعه شرکت کردند. مردان سلامت معنوی بیشتری نسبت به زنان داشتند (میانگین سلامت معنوی مردان: 25/13±50/94) و زنان سلامت روان بیشتری نسبت به مردان داشتند. (میانگین سلامت روان زنان: 63/11±44/20). بین سلامت معنوی و ابعاد سلامت روان (افسردگی، اضطراب و استرس) همبستگی معنی داری وجود دارد. (به ترتیب با ضریب همبستگی، 498/0- ، 357/0- ، 415/0- در سطح 01/0)نتیجه گیری: یافته های پژوهش بر تاثیر سلامت معنوی بر کاهش میزان استرس، اضطراب و افسردگی در دانشجویان دلالت دارد. از این رو گنجانیدن برنامه آموزشی مناسب به منظور ارتقای سطح سلامت معنوی دانشجویان و افزایش تاب آوری و مقابله آنان با مشکلات سلامت روان، در این دوره بحرانی توصیه می گردد.

نویسندگان

مهدیه خالقی

دانشجو کارشناسی بهداشت عمومی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد، یزد،ایران

سجاد بهاری نیا

دانشجو کارشناسی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهیدصدوقی یزد، یزد، ایران