منوچهر عابدی راد
محقق رشته منابع طبیعی و محقق تاریخ جنوب ایران (لارستان ) و خلیج فارس
29 یادداشت منتشر شدهگنج افسانه ای سلاطین لار . شاه عباس دوم تحفه الغرائب


*چهارصد سال قبل در جستجوی گنج افسانه ای سلاطین لارستان*
*قلعه اژدهاپیکرلار ، دولاب ،چاه افسانه ای ، عوض بیک گرجی حاکم لارستان ، شاه عباس دوم فرزند شاه صفی*
گزارش تحفه الغرائب :
«*از قله کوه تا به قعر آن سنگ تراشیده اند. گویند در آن چاه گنجی عظیم و ماری موکل است و کسان به طلب آن گنج بسیار رفته اند و کشته شده اند. گویند در زمان شاه عباس ثانی حاکم لار، سیدی را در آن چاه فرستاد، بعد از مدتی مدید او را بیرون آوردند. نقل کرده که چون داخل چاه شدم چندین هزار شمشیر دیدم که در اندرون چاه از چپ و راست بر یکدیگر می خورد.*
*چون من دعا و قرآن همراه داشتم، شنیدم که شخصی می گفت کار به وی مدارید که کلام الله با وی است. از آن جا گذشتم و قدری راه که به ته چاه رفتم باز چندین هزار تیر می انداختند، به وسیله قرآن و دعا از آن جا گذشتم و به ته چاه رسیدم. بعد از زمانی تختی دیدم و مردی در بالای آن نشسته نورانی و ریش سفید، سلام دادم.*
*جواب داد و گفت: به «عوض بیگ» بگو که از ما چه می خواهی، آقای تو عباس از این مال بهره ندارد، الا دسته خنجری و یک اشرفی. خنجر را داد که به «عباس» بده، اشرفی را داد که به «عوض بیگ» بده. قدری خاک به من داد و گفت: ببین. چون نظر کردم چهار خیابان عظیم دیدم در این چاه. دو خیابان تا چشم کار می کرد ظروف و اوانی طلا و نقره بود و زر و جواهر بسیار خروار خروار برهم ریخته و در خیابان دیگر سپاهی مکمل ایستاده بودند. گفت: این مال و سپاه از قائم آل محمد است.*
*برو بگو که تا سرچاه را بپوشند و به حال خود باشد که ضرر به او می رسد.*
*قلعه اژدهاپیکر؛ یادگاری از شکوه تاریخ*
قلعه اژدهاپیکر یکی از کهن ترین و باشکوه ترین بناهای تاریخی در منطقه لارستان است که بر بلندای تپه ای در ضلع شمال غربی شهر باستانی لار قد برافراشته است. در گذشته، این دژ مستحکم را با لقب «*طلسم کیانی*» می شناختند؛ نامی که بی گمان ریشه در عظمت و استواری آن داشت.
در بخش شرقی این قلعه، بر فراز تپه ای که بر شهر مسلط است، بقعه ای سنگی و تاریخی دیده می شود که به برج ننه نادر شهرت دارد و آن را منتسب به مادر نادرشاه افشار می دانند. میان دو تپه ای که قلعه اژدهاپیکر و قلعه نارین بر آن ها بنا شده اند، دره ای باریک جریان دارد که رود وروند (*واروند یا واربند، به زبان فارسی کهن، به معنای مسیر سیلاب*) از آن می گذرد. در گذشته، در این محل سدی وجود داشت که اکنون تنها بخش هایی از ساختمان مسقف آن، میان دو تپه، همچنان پابرجا مانده است. آثار به جامانده از این سد، شامل دیوارهای سنگی و ملات گچی و در برخی نقاط ملات ساروج، نشان از شیوه معماری مستحکم آن دارد. امروزه بقایای دیوارهای بیرونی این سد به شکل مربعی به ابعاد ۴.۵ × ۴.۵ متر و با ارتفاع ۹ متر همچنان خودنمایی می کند.
اما آنچه این قلعه را در تاریخ پرآوازه ساخته، *ماجرای تفحص و جست وجوی گنجینه پنهان در عصر شاه عباس دوم، فرزند شاه صفی، به دستور او و تحت نظارت عوض بیگ، حاکم گرجی لارستان است*. صفویان بر این باور بودند که افزون بر گنجینه ای که در حمله سال ۱۰۱۰ هجری قمری به لارستان به غنیمت برده شد—که شامل هفتاد شتر طلا و جواهرات نفیس بود—بخش دیگری از جواهرات سلطنتی همچنان در دل قلعه نهفته است.
درون قلعه اژدهاپیکر *نه چاه سنگی* وجود داشت که هر یک کارکردی ویژه داشتند. چاهی که امروزه به دولاب معروف است، برای تامین آب قلعه و کشاورزی محدود مورد استفاده قرار می گرفت، درحالی که برخی دیگر از چاه ها، به مسیرهای مخفی منتهی می شدند. یکی از این چاه ها، که در جوار برج کیخسروی قرار داشت، همان چاه مشهوری بود که در دوران حکومت عوض بیگ بر لارستان مورد بررسی و تفحص قرار گرفت؛ تلاشی نافرجام برای یافتن گنجی که شاید هنوز هم راز آن در دل سنگ های استوار این دژ تاریخی پنهان باشد.
*قلعه اژدهاپیکر*، با شکوه رازآلود و تاریخ پرفراز و نشیب خود، همچنان در دل لارستان ایستاده است؛ گویی راوی خاموش قرن ها حوادث و افسانه هایی است که در پیچ وخم های تاریخ، در جان آن نهفته اند.
منوچهر عابدی راد اسفند ماه ١٤٠٣ خورشیدی