تعریف جرم از منظر صاحبان اندیشه ؟

17 اسفند 1403 - خواندن 10 دقیقه - 327 بازدید

صاحبان اندیشه در این خصوص هر کدام با توجه به حوزه تخصصی خود ، تعریفی از جرم ارائه کرده اند . بنابراین تعریف خاصی که مورد قبول همه آنها باشد وجود ندارد. حقوقدانان به تعریفی که قانون از " جرم " نموده بسنده کرده اند . در حالی که جامعه شناسان بر اساس معیارهای جامعه شناختی به تعریف جرم پرداخته اند. 

□ الف_ از دیدگاه حقوقی:

عده ای از حقوقدانان معتقدند که نقض قانون هر کشوری در اثر عمل خارجی در صورتی که انجام وظیفه یا اعمال حقی آن را تجویز نکند و مستوجب مجازات هم باشد، جرم نامیده می شود. بعضی دیگر هر فعل یا ترک فعلی را که نظم، صلح و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون نیز برای آن مجازاتی تعیین کرده باشد "جرم" میدانند. 

برخی با حذف بعضی قیدها، آن را با عبارت کوتاه تری تعریف کرده و گفته اند: جرم عبارت است از: هر فعلی که قانون آن را ممنوع اعلام کرده و فاعلش را مستحق مجازات دانسته است، یعنی در واقع، جرم یا جنایت عبارت است از زیرپاگذاشتن قوانین جزائی .

نکته قابل توجه این است که نه تنها جرم بودن یک عمل از نظر یک دولت در دوره های متفاوت فرق می کند، بلکه تعریف جرم در کشورها و دولت های مختلف نیز متفاوت است. در کشورهایی که این چنین نیست، جرم به دو صورت تعریف شده است، از جمله، در حقوق کیفری ایران هر فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون قابل مجازات یا مستلزم اقدامات تامینی و تربیتی باشد، جرم محسوب است و هیچ امری را نمی توان جرم دانست، مگر به موجب قانون برای آن مجازات و یا اقدامات تامینی یا تربیتی تعیین شده باشد.

در سوئیس کسی را نمی توان مجازات کرد، مگر اینکه عملی را که مطابق قانون برای آن مجازات تعیین شده مرتکب شود .

در مجموعه قوانین کیفری فرانسه ، تعریفی از جرم به عمل نیامده، فقط به ذکر نوع جرائم با توجه به مجازات آنها اکتفا شده است. جرمی که مجازات آن پلیسی باشد خلاف ، جرمی که مجازات آن تادیبی باشد جنحه ، جرمی که کیفر آن جنائی باشد جنایت است .

در قوانین کیفری بیشتر کشورهای سوسیالیستی، جرم تعریف نشده است و اطلاق حالت خطرناک به افراد به معنای وسیع، پذیرفته شده است، از جمله در شوروی "سابق" هر فعل یا ترک فعل که برای اجتماع خطرناک باشد و رژیم سیاسی و اجتماعی شوروی، سیستم اقتصادی سوسیالیستی حقوق سیاسی ، و همچنین نظام قانونی جامعه سوسیالیستی را به خطر افکنده و مورد تجاوز قرار دهد ، جرم و مستوجب کیفر است . ماده مذکور عینا در تمام قوانین جزائی جمهوری های اتحاد شوروی سابق تکرار گردیده است. بدین روی تفسیر جرم و حیطه اطلاق حالت خطرناک بسیار وسیع و حدود قانونی بودن مجازات برای حفط آزادی فردی مشخص نیست .

□ ب_ از دیدگاه جامعه شناختی:

دورکیم جامعه شناس فرانسوی، معتقد است که جرم تا حدی یک پدیده طبیعی برای تمام جوامع است، در تمام زمان ها وجود داشته و از فرهنگ و تمدن هر جامعه ناشی می شود. وی در تعریف جرم می نویسد، جرم از نظر ما عملی است که حالت نیرومند و روشن وجدان جمعی را جریحه دار میکند و در بیان خصلت مشترک همه ی جرم ها می نویسد: جرم ها اعمالی هستند که همه اعضای یک جامعه آنها را به صورت عام محکوم می کنند .

آگوست کنت معتقد بود که عوامل اجتماعی به شدت در رفتار و اعمال افراد موثر بوده و آن را شکل می دهد، وی با برجسته کردن عوامل و شرایط اجتماعی و نقش آنها در پیدایش جرم، موجب به وجود آمدن مکاتبی در ارتباط با مساله ظهور جرم گردید که همه آنها در این موضوع که جرم یک پدیده اجتماعی و دارای منشا اجتماعی است، مشترک اند .

□ برسی عوامل جرم :

□ ۱ _ تبعیض :

تبعیض در خانواده و توجه بیشتر والدین به برخی از فرزندان و توجه کمتر نسبت به برخی دیگر سبب ایجاد عقده کسری و احساس نفرت و بدبینی در کودک می شود .

□ ۲_ خشونت :

پاره ای از روانشناسان معتقدند که ریشه اصلی جنایات و خشونت ها در جامعه اعمال خشونت و تنبیهات بدنی است که باعت ایجاد عقده های روانی در آنان می شود .

□ ۳_ لوسی و ننری:

محبت بیش از اندازه همان اثر و نتیجه را دارد که بی مهری و بی توجهی والدین نسبت به کودک دارند .

□ ۴ _ سن والدین

بالا بودن سن والدین و عدم انطباق آنان با کودک و نوجوانان و ندیده گرفتن نیازها و تمایلات کودک و نوجوانان می تواند از عوامل بزهکاری باشد .

□ ۵_ عقب ماندگی والدین :

خانواده هایی که با زمان پیش نمی روند . فرزند آنان نیز راه و رسم قدیمی و کهنه زندگی را ادامه می دهند و موجبات ناسازگاری روانی فرزندان با جامعه را فراهم می آورند.کودک و خانواده می باید فعالانه در امور اجتماعی سهیم باشند .

□ ٦_ یتیمی:

یتیمی ناشی از مرگ پدر یا مادر یکی از مهمترین علل ناکامی ، ولگردی ، عقب افتادگی در مدرسه و اجتماع و ارتکاب بزه و تبهکاری و سایر بیماریهای روانی است .

□ ۷_ طلاق و کشمکش:

گسستگی خانواده تاثیری مسلم و قطعی در بروز رفتارهای ضد اجتماعی در کودکان دارد . بالبی bowlby ,معتقد است جدائی کودک از والدین به خصوص مادر موجب ناتوانی در برقراری رابطه عاطفی سالم و صحیح به هنگام بلوغ می شود . طلاق و گسیخته شدن کانون خانواده خیلی بیش از نزاع میان زن و شوهر موجب ناراحتی اطفال و بزهکاری آنان می شود و از علل استثنائی ارتکاب جرم به شمار می آید .

□ ۸_ غیبت والدین از خانواده:

وجود والدین در منزل ، بخصوص مادر نقش موثری در تربیت عاطفی، روانی کودکان دارد و عدم حضور هر یک از والدین باعث ایجاد مشکلات تربیتی و اختلالات عاطفی در کودک می شود .

□ ۹_ انحراف والدین :

انحراف والدین یا یکی از اعضای خانواده و زوال اخلاقی آنان ، ارتباط مسلمی با انحراف کودکان و نوجوانان دارد .

□ ۱۰ _ بیسوادی :

پایین بودن سطح فرهنگ و عدم آگاهی به مسائل پرورشی و علمی کودکان و نوجوانان زمینه ساز ارتکاب جرم و انحراف به شمار می آید .

□ ۱۱ _ بازداشتگاه:

نگهداری کودکان و نوجوانانی که برای اولین بار دچار انحراف از مقررات اجتماعی می شوند ، با مجرمان و سازمان سابقه دار در زندان ها و دارلتادیها موجب تشویق و بدآموزیهای بیشتر آنان می شود .

□ ۱۲ _ انحراف جنسی :

تربیت نادرست و کمبودهای عاطفی و علل اجتماعی دیگر باعث انحراف جنسی می شود . خانواده های متعصب فاقد معلومات کافی در تحلیل مسائل جنسی برای فرزندانشان زمینه های ارتکاب بزه را فراهم می کنند ....

□۱۳_ عوامل اجتماعی:

جامعه ای که از یک ثبات و پایداری اجتماعی برخوردار نیست و دائما دچار هرج و مرج و بی نظمی از قبیل جنگ، شورش، اختلاف طبقاتی، آلودگی هوا، وضع بد سکونت، جمعیت بالا و....باشد قطعا شرائط و بستر مساعدی را برای ارتکاب بزه فراهم می کند و بلعکس جامعه ای که از یک ثبات و نظم اجتماعی واقعی برخوردار است، می تواند به مرور زمان ریشه های بزهکاری و عوامل آن را در خود بخشکاند. 

□ ۱۴ _ نقش دوستان و همسالان :

از دیگر عوامل موثر در بزهکاری کودکان و نوجوانان و حتی بالاتر ، دوستی با افراد فاسد و بی بند و بار است . نوجوان اغلب رفتار خود را با الگوهای رفتاری دیگر دوستانش همانند سازی می کند و به شدت از آنان تاثیر می پذیرد. نوجوانی که از خانواده طرد می شود برای جبران کمبودهای عاطفی و روانی اش ، برای کسب حمایت و تایید به دوستان هم سن و سال خود روی می آورد. وی به دنبال افرادی می گردد که مانند خودش هستند . از این رو احتمال دارد با تحریک و تشویق دوستان ناباب خود دست به اعمال ضد اجتماعی و خلاف بزند .

□ ۱۵ _ عوامل اقتصادی:

فقر از عوامل اصلی ایجاد بزهکاری است . کمبود امکاناتی نظیر امکانات بهداشتی، خوراک، پوشاک، و مسکن باعث می شود نیازهای اشخاص برطرف نشده و موجب تحریک و ترغیب آنها به ارتکاب بزه های مختلفی میشوند . در چنین شرایطی برخی از والدین از کودکان خود برای ارتکاب جرائمی همچون سرقت ، جابجایی مواد مخدر ، و یا وادار کردن فرزندانشان به تکدی گری ، آنها را وسیله ای برای امرار معاش قرار می دهند .

□۱۶_ خانواده متشنج:

در صورتی که محیط خانواده محیط متشنجی باشد ، بین والدین اختلاف ، مشاجره و درگیری وجود داشته باشد، آرامش و آسایش از فرزندان آن خانواده سلب شده ، آثار نامطلوبی بر کودکان به جای خواهد گذاشت که در دوران بلوغ و پس از آن به صورت پرخاشگری، عصیان، سرپیچی از قوانین و مقررات و یا به صورت بی تفاوتی، گوشه گیری بروز کرده و موجب ارتکاب جرایم گوناگون میگردد. تحقیقات در فرانسه نشان می دهد که ۸۰ درصد اطفال 

بزه کار از چنین خانواده هایی هستند. 


سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی 


عوامل بزهکاری: حقوقدانان مرودشت حسین جوادی

جرمشناسی و حقوق کیفری: دکتر وحید علی پور

حوزه های تخصصی جرم : ابراهیم قاسمی روشن

تاثیر محیط و مبانی جرمشناسی: سعید کیوانپور