بررسی ترس در فلسفه اسلامی: وجود خارجی یا حالت نفسانی؟

14 اسفند 1403 - خواندن 8 دقیقه - 197 بازدید
 بررسی ترس در فلسفه اسلامی: وجود خارجی یا حالت نفسانی؟


موضوع ترس، به عنوان یکی از اساسی ترین عواطف انسانی، همواره در طول تاریخ اندیشه بشری مورد توجه فلاسفه و اندیشمندان بوده است. در فلسفه اسلامی نیز، مسئله ترس جایگاه ویژه ای دارد و از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله به دنبال بررسی این سوال اساسی است که آیا ترس در فلسفه اسلامی یک وجود خارجی مستقل دارد یا صرفا یک حالت نفسانی است؟ برای پاسخ به این پرسش، دیدگاه های مختلف فلاسفه اسلامی، جنبه های فیزیولوژیک، روانشناختی و کلامی مرتبط با ترس مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.


1. ترس به عنوان حالت نفسانی از منظر فلسفه اسلامی

فلاسفه اسلامی، به ویژه در سنت فلسفه مشاء و حکمت متعالیه، عمدتا ترس را به عنوان یک حالت نفسانی در نظر می گیرند تا یک موجود خارجی مستقل. این دیدگاه بر این اصل استوار است که ترس، کیفیتی است که در درون نفس انسان پدید می آید و وجود آن وابسته به وجود نفس انسانی است.

ابن سینا، فیلسوف برجسته مشاء، ترس را به عنوان یکی از حالات نفسانی مرتبط با قوه غضبیه (نیروی دفاعی نفس) معرفی می کند (ابن سینا، 1954، ص. 150). از دیدگاه او، ترس یک کیفیت نفسانی است که در پاسخ به درک خطر یا تهدید بیرونی در نفس ایجاد می شود. بنابراین، ترس بیشتر به عنوان یک وجود ذهنی و نه یک موجود مستقل خارجی، در نظر گرفته می شود. این حالت نفسانی در نتیجه تعامل انسان با جهان خارج و ادراک او از تهدیدات شکل می گیرد.

ملاصدرا، بنیانگذار حکمت متعالیه، با نگاهی هستی شناسانه به مسئله ترس می پردازد. او در چارچوب نظریه تشکیک وجود، ترس را یکی از مراتب وجودی نفس انسان می داند (ملاصدرا، 1983، ص. 220). با توجه به نظریه حرکت جوهری، ملاصدرا توضیح می دهد که نفس انسان در یک سیر تکاملی مداوم از قوه به فعل می رسد و ترس می تواند به عنوان بخشی از این فرآیند تکاملی در مراتب وجودی نفس ظهور کند. به این ترتیب، ترس در دیدگاه ملاصدرا نیز به عنوان یک حالت درونی و مرتبه ای از وجود نفس در حال تحول تلقی می شود.

2. ترس و تکامل انسانی: ابعاد طبیعی و معنوی

مسئله ترس از منظر تکامل انسانی، ابعاد دوگانه ای را در فلسفه اسلامی به خود می گیرد: تکامل طبیعی (زیستی) و تکامل روحانی (معرفتی).

از منظر تکامل طبیعی، برخی فلاسفه اسلامی، به ویژه با تاکید بر سرشت و فطرت انسانی، ترس های غریزی مانند ترس از مرگ یا خطرات فیزیکی را به عنوان مکانیسم های دفاعی می دانند که در طول فرآیند تکامل زیستی انسان شکل گرفته اند (مثلا، فارابی، 1990، ص. 88). این نوع ترس، با هدف حفظ بقا، در انسان و حیوانات مشترک است و به عنوان یک غریزه طبیعی برای اجتناب از موقعیت های خطرناک عمل می کند.

در مقابل، ترس های معنوی مانند خوف از خدا یا ترس از گناه، در فلسفه اسلامی به عنوان نتیجه تکامل روحانی و معرفتی انسان تلقی می شوند (علامه طباطبایی، 1972، ص. 115). این نوع ترس، نه از غریزه، بلکه از آگاهی به حقیقت وجود و رابطه انسان با خداوند نشئت می گیرد. برای مثال، خوف از خدا در قرآن کریم (مانند آیه «انما المومنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم» [الانفال: ۲]) به عنوان نشانه ای از ایمان و معرفت عمیق به عظمت و جلال الهی تفسیر شده است. این نوع ترس، انسان را به سوی تقوا و پرهیزکاری سوق می دهد و نه تنها مذموم نیست، بلکه فضیلت شمرده می شود.

3. دیدگاه های کلامی: اشاعره و معتزله

در سنت کلامی اسلامی نیز، مسئله ترس مورد توجه قرار گرفته و دیدگاه های مختلفی در این زمینه مطرح شده است. به طور خاص، می توان به دیدگاه های اشاعره و معتزله اشاره کرد.

اشاعره، با تاکید بر اراده مطلق الهی، ترس را نیز ناشی از خواست و اراده خداوند می دانند و آن را مستقل از علل طبیعی تفسیر می کنند (باقلانی، 1998، ص. 70). از منظر اشاعره، همه پدیده ها، از جمله حالات نفسانی مانند ترس، مستقیما توسط خداوند آفریده می شوند و انسان صرفا "کسب کننده" آن ها است. این دیدگاه، بر جنبه الهی و ارادی ترس تاکید دارد.

در مقابل، معتزله با تکیه بر عدل الهی و علل طبیعی، ترس را پیامد اعمال انسان یا فرآیندهای تکاملی می دانند (قاضی عبدالجبار، 2005، ص. 92). معتزله به اختیار انسان و نقش علل طبیعی در پدیده ها تاکید دارند و بنابراین، ترس را بیشتر به عنوان یک پیامد طبیعی اعمال انسان یا فرآیندهای جهان مادی (مانند تکامل زیستی) تفسیر می کنند. این دیدگاه، بر جنبه عقلانی و علی ترس تاکید دارد.

4. جنبه های فیزیولوژیک و روانشناختی ترس

برای تکمیل بحث، لازم است به جنبه های فیزیولوژیک و روانشناختی ترس نیز توجه شود. اگرچه ترس به معنای فلسفی یک وجود خارجی مستقل ندارد، اما دارای تظاهرات فیزیکی و فیزیولوژیک است. تغییرات هورمونی مانند ترشح آدرنالین، افزایش ضربان قلب و فشار خون و تغییرات در فعالیت مغزی که قابل اندازه گیری هستند، همگی نشانه های عینی و قابل مشاهده ترس هستند. این تغییرات فیزیکی را می توان به نوعی "وجود خارجی" ترس در نظر گرفت، هرچند که آن ها صرفا نشانه های ترس هستند، نه خود ترس به عنوان یک جوهر مجرد.

از منظر روانشناسی، ترس به عنوان یک تجربه ذهنی در نظر گرفته می شود که می تواند بر رفتار و تصمیم گیری های فرد تاثیر بگذارد و قابل مشاهده و اندازه گیری باشد (از طریق رفتار یا گزارش های شخصی). روانشناسان به بررسی عوامل ایجاد ترس، انواع ترس، و تاثیرات آن بر روان و رفتار انسان می پردازند. این رویکرد، بر جنبه های تجربی و قابل مشاهده ترس تاکید دارد.

نتیجه گیری

در جمع بندی، فلسفه اسلامی ترس را به عنوان یک وجود خارجی مستقل (مانند یک جوهر مجرد) نمی پذیرد، بلکه آن را حالتی نفسانی می داند که در تعامل با جهان خارج یا در سیر تکامل روحانی نفس پدید می آید. با این حال، نمی توان ترس را صرفا یک پدیده ذهنی بدون ارتباط با جهان خارج دانست، زیرا:

 * ترس های طبیعی (غریزی) را می توان نتیجه تکامل زیستی و سازوکارهای دفاعی انسان دانست و در این معنا، با جهان طبیعی و مادی مرتبط است.

 * ترس های معنوی (خوف از خدا) حاصل تکامل روحانی و معرفت انسان نسبت به حقیقت وجود و رابطه اش با خداست و در این معنا، با جهان معنا و ارزش ها مرتبط است.

 * ترس دارای آثار و نشانه های فیزیکی قابل مشاهده است و از این جهت، در جهان مادی تظاهرات عینی دارد.

 * ترس می تواند بر جهان خارج تاثیر بگذارد (از طریق تغییر در رفتار و تصمیم گیری های فرد) و در تعامل با محیط خارجی شکل می گیرد و تغییر می کند.

بنابراین، فلسفه اسلامی میان ترس به عنوان یک پدیده نفسانی-طبیعی و ترس به عنوان یک مقوله وجودی-معنوی تمایز قائل می شود و هر دو جنبه را در چارچوب نظام هستی شناسی خود تبیین می کند. در نهایت، درک جامع از مسئله ترس در فلسفه اسلامی، نیازمند توجه به ابعاد مختلف فلسفی، کلامی، فیزیولوژیک و روانشناختی آن است.

فهرست منابع

 * ابن سینا، حسین بن عبدالله. (1954). النجاه. قاهره: دار احیاء الکتب العربیه.

 * باقلانی، محمد بن طیب. (1998). التمهید. بیروت: دار الکتب العلمیه.

 * علامه طباطبایی، سید محمدحسین. (1972). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: دفتر انتشارات اسلامی.

 * فارابی، ابونصر. (1990). آراء اهل المدینه الفاضله. بیروت: دار مکتبه الحیاه.

 * قاضی عبدالجبار، ابوبکر. (2005). شرح الاصول الخمسه. بیروت: دار احیاء التراث العربی.

 * ملاصدرا، محمد بن ابراهیم. (1983). الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه. بیروت: دار احیاء التراث العربی

محتاج دعاتونم، محمدزاده معلمی کوچک در مسیر روشنایی