چرا تفسیرهای قرآن گوناگون اند؟ گنجینه ی حکمت، دلیل عظمت

12 اسفند 1403 - خواندن 13 دقیقه - 486 بازدید
مقاله: چرا تفسیرهای قرآن گوناگون اند؟ گنجینه ی حکمت، دلیل عظمت(همراه با فهرست منابع)

1. مقدمه: پرسشی مهم و پاسخی راهگشا

حتما برای شما هم پیش آمده که بشنوید تفسیرهای مختلفی از یک آیه قرآن وجود دارد. شاید بپرسید اگر قرآن کلام خداست و برای هدایت همه ی مردم آمده، چرا این قدر تفسیرهای گوناگون دارد؟ مگر نه اینکه یک متن روشن و کامل نباید این همه برداشت متفاوت ایجاد کند؟ این سوال، سوالی مهم و بجاست که ذهن خیلی ها را مشغول کرده است. برخی حتی فکر می کنند این همه تفسیر گوناگون، نشانه ی ابهام یا نقص در خود قرآن است.

اما واقعیت این است که تنوع تفسیرهای قرآن، اتفاقا نشان دهنده ی عظمت و ژرفای این کتاب آسمانی است، نه ضعف و ابهام آن. در این مقاله، می خواهیم با زبانی ساده و روشن، به این پرسش پاسخ دهیم و نشان دهیم که چرا این گوناگونی تفسیرها، نه تنها بد نیست، بلکه فرصتی ارزشمند برای فهم بهتر و عمیق تر قرآن است.

2. چرا تفسیرها فرق دارند؟ ریشه های تفاوت برداشت ها

برای اینکه بفهمیم چرا تفسیرهای قرآن گوناگون اند، باید به چند نکته ی مهم توجه کنیم:

دریای بی کران قرآن: گنجینه ای برای همگان

قرآن، مثل یک دریای بزرگ و عمیق است. هر کسی با هر سطحی از دانش و فهم، می تواند از آن بهره ببرد. یک کودک می تواند از داستان های قرآن لذت ببرد و پند بگیرد، یک جوان می تواند با احکام و راهنمایی های آن زندگی اش را سامان دهد و یک دانشمند و اندیشمند می تواند سال ها در معانی عمیق آن غرق شود و حکمت های تازه ای کشف کند.

قرآن، مثل یک گنجینه ی پر از جواهرات گران بهاست. هر جواهری از یک زاویه، رنگ و جلای خاصی دارد. تفسیرهای مختلف، مثل نگاه کردن به این جواهرات از زوایای گوناگون است. هر مفسری با نگاه و دانش خود، یک بعد جدید از زیبایی و معنای این گنجینه را به ما نشان می دهد.

دانش و تخصص مفسران: ابزارهای فهم متفاوت

مفسرانی که قرآن را تفسیر می کنند، آدم های مختلفی هستند با دانش ها و تخصص های گوناگون. یکی زبان عربی را خیلی خوب می داند، یکی تاریخ و فرهنگ عرب را، یکی فلسفه و کلام اسلامی را، و دیگری فقه و اصول را.

هر کدام از این دانش ها، مثل یک ابزار است برای فهم قرآن. کسی که زبان عربی را خوب می داند، می تواند به ظرافت های کلمات و جملات قرآن پی ببرد. کسی که تاریخ را می داند، می تواند بفهمد آیات قرآن در چه زمان و شرایطی نازل شده اند. کسی که فلسفه و کلام را می داند، می تواند معانی عمیق و عقلی آیات را درک کند.

طبیعی است که وقتی ابزارهای فهم مفسران فرق دارد، تفسیرهایشان هم کمی با هم تفاوت داشته باشد. این مثل این است که چند نفر با ابزارهای مختلف (مثلا یکی با ذره بین، یکی با تلسکوپ، یکی با میکروسکوپ) به یک پدیده نگاه کنند. هر کدام، جنبه های خاصی از آن پدیده را می بینند.

نگاه و روش مفسران: زوایای دید گوناگون

مفسران، فقط از نظر دانش و تخصص فرق ندارند، بلکه نگاه و روش تفسیرشان هم ممکن است متفاوت باشد. بعضی از مفسران بیشتر به دنبال فهم معنای ظاهری آیات هستند، بعضی دیگر به دنبال کشف معانی باطنی و رمزی. بعضی تفسیر روایی را ترجیح می دهند (یعنی تفسیر قرآن با استفاده از روایات پیامبر و اهل بیت)، بعضی تفسیر عقلی (یعنی تفسیر قرآن با استفاده از عقل و استدلال).

این تفاوت نگاه و روش، هم باعث می شود تفسیرها گوناگون شوند. مثل این است که چند نقاش از یک منظره نقاشی بکشند. هر کدام، منظره را از زاویه ی دید خودشان و با سبک خاص خودشان نقاشی می کنند. همه ی نقاشی ها، یک منظره را نشان می دهند، اما هر کدام زیبایی و ویژگی خاص خود را دارند.

آیات محکم و متشابه: راهنمای تفکر عمیق

خود قرآن هم به این نکته اشاره کرده که بعضی از آیاتش «محکم» هستند و بعضی «متشابه» (سوره ی آل عمران، آیه ۷). آیات محکم، آیاتی هستند که معنایشان روشن و واضح است و بیشتر درباره ی اصول دین و احکام اساسی حرف می زنند. آیات متشابه، آیاتی هستند که معنایشان کمی پیچیده تر است و ممکن است چند جور برداشت از آن ها بشود. این آیات، معمولا درباره ی موضوعات عمیق مثل صفات خدا یا معاد حرف می زنند.

وجود آیات متشابه، نشان می دهد که قرآن می خواهد ما را به تفکر و تدبر عمیق دعوت کند. این آیات، مثل یک معما هستند که ما را به چالش می کشند تا برای فهمشان تلاش کنیم و از دانش و عقل خود کمک بگیریم. طبیعی است که وقتی برای حل یک معما، تلاش های مختلفی صورت بگیرد، جواب های متنوعی هم به دست بیاید.

بستر تاریخی و زبان قرآن: کلیدهای فهم دقیق

قرآن، به زبان عربی و در یک بستر تاریخی خاص (یعنی در زمان پیامبر اسلام و در جامعه ی عربستان) نازل شده است. برای فهم درست قرآن، باید هم زبان عربی را خوب بدانیم و هم با تاریخ و فرهنگ آن زمان آشنا باشیم.

گاهی اوقات، فهم یک آیه، بستگی به دانستن این دارد که این آیه در چه موقعیتی و به چه مناسبتی نازل شده است. گاهی اوقات، فهم یک کلمه یا عبارت قرآنی، بستگی به دانستن معنای آن کلمه در زبان عربی آن زمان دارد.

وقتی مفسران در فهم این نکات تاریخی و زبانی اختلاف نظر داشته باشند، تفسیرهایشان هم ممکن است کمی با هم فرق کند. این مثل این است که چند مترجم بخواهند یک شعر را از یک زبان به زبان دیگر ترجمه کنند. هر مترجم، با توجه به فهم خود از زبان مبدا و مقصد و با توجه به سلیقه ی خود، ترجمه ی متفاوتی ارائه می دهد.

3. تفسیر درست کدام است؟ مرز میان فهم و برداشت شخصی

حالا که فهمیدیم چرا تفسیرهای قرآن گوناگون اند، یک سوال مهم دیگر پیش می آید: بالاخره تفسیر درست کدام است؟ آیا هر تفسیری که دلمان بخواهد می توانیم از قرآن بکنیم؟

پاسخ این است که نه، هر تفسیری درست نیست. تفسیر قرآن، یک کار تخصصی است و قواعد و اصولی دارد. ما نمی توانیم هر برداشتی که به ذهنمان رسید را به عنوان تفسیر قرآن قبول کنیم.

اصول تفسیر: راهنمای فهم صحیح

علمای دین، برای تفسیر قرآن، یک سری اصول و قواعد مشخص کرده اند. این اصول، مثل یک راهنما هستند که به ما کمک می کنند تا قرآن را درست بفهمیم و گمراه نشویم. 

خلاصه اصول و ضوابط تفسیر معتبر قرآن کریم:

برای اینکه تفسیر قرآن معتبر و صحیح باشد، باید به اصول و ضوابطی پایبند بود. این اصول، مبنای استواری برای فهم درست کلام الهی هستند و از تفسیرهای نادرست و تحریف شده جلوگیری می کنند. مهم ترین این اصول عبارتند از:

  1. استناد به قرآن (تفسیر قرآن با قرآن): بهترین راه برای فهم یک آیه، مراجعه به آیات دیگر قرآن است. قرآن، خودش، خودش را تفسیر می کند. آیات قرآن یکدیگر را تبیین و روشن می سازند.
  2. استناد به سنت معتبر (سنت پیامبر و اهل بیت): سنت پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) تبیین گران و مفسران معتبر قرآن هستند. برای فهم آیات، رجوع به روایات صحیح و معتبر ایشان بسیار مهم است.
  3. استفاده از عقل سلیم: عقل سلیم، ابزار مهمی برای تدبر و فهم قرآن است. بهره گیری از استدلال عقلی و منطقی در تفسیر آیات، به شرط سازگاری با اصول دین، نه تنها مجاز بلکه ضروری است.
  4. رعایت قواعد زبان عربی: قرآن به زبان عربی فصیح نازل شده است. فهم دقیق قواعد زبان عربی (صرف، نحو، بلاغت و...) برای تفسیر صحیح آیات، لازم و ضروری است.
  5. توجه به سیاق و سبب نزول: فهم سیاق آیات (آیات قبل و بعد) و آگاهی از سبب نزول آیه، در تعیین مقصود آیه و جلوگیری از تفسیرهای ناصحیح، نقش اساسی دارد.

اهمیت این اصول:

رعایت این اصول و ضوابط برای تفسیر معتبر قرآن بسیار مهم است، زیرا:

  • جلوگیری از تفسیر به رای: این اصول، مانع از آن می شوند که مفسر، تفسیرهای شخصی و دلبخواهی خود را به قرآن نسبت دهد.
  • دستیابی به فهم صحیح: این اصول، مفسر را به مسیر فهم درست و مطابق با مراد الهی از آیات هدایت می کنند.
  • حفظ اصالت و اعتبار تفسیر: تفسیرهایی که بر این اصول استوار باشند، از اصالت و اعتبار لازم برخوردار خواهند بود.
تنوع در عین وحدت: گوناگونی سازنده

استدلال تلفیقی در باب وحدت و کثرت تفاسیر معتبر قابل طرح است. تفسیرهای معتبر قرآن، علی رغم گوناگونی ظاهری، در اصول و مبانی با یکدیگر وحدت جوهری دارند. همگی در پی هدایت به سوی خدا و راه راست بوده و بر اصول توحید، نبوت و معاد استوارند. تنوع در عین وحدت، استدلالی بر غنای حکمت الهی و سازگاری تفاسیر معتبر با یکدیگر است. همان گونه که شاخه های یک درخت تنومند، هر یک به سویی روییده اند اما همگی از یک تنه و ریشه تغذیه می کنند، تفاسیر متنوع نیز، همگی از قرآن سرچشمه گرفته و به سوی یک هدف غایی (فهم کلام الهی) رهسپارند.

4. فایده ی این همه تفسیر چیست؟ غنای اندیشه و پویایی فهم

شاید هنوز بپرسید اگر می شود قرآن را با یک تفسیر درست فهمید، پس این همه تفسیر گوناگون چه فایده ای دارد؟ چرا خدا قرآن را طوری نازل نکرده که فقط یک جور تفسیر داشته باشد و این همه اختلاف نظر پیش نیاید؟

پاسخ این است که اتفاقا همین تنوع تفسیرها، یک فایده ی بزرگ و یک رحمت الهی است. این گوناگونی، باعث می شود فهم ما از قرآن عمیق تر و غنی تر شود.

گشودن درهای فهم: نگاه های تازه به قرآن

تفسیرهای مختلف، درهای تازه ای از فهم قرآن را به روی ما می گشایند. هر مفسری، با نگاه و دانش خود، نکاتی را از قرآن کشف می کند که ممکن است دیگران از آن غافل شده باشند. وقتی ما تفسیرهای مختلف را می خوانیم، مثل این است که به یک باغ زیبا وارد می شویم و از گل های متنوع آن لذت می بریم.

تنوع تفسیرها، نشان می دهد که قرآن، یک کتاب زنده و پویاست که در هر زمان و برای هر نسلی، حرف های تازه ای برای گفتن دارد.

تقویت تفکر و پرسشگری: بالندگی اندیشه دینی

خواندن تفسیرهای مختلف، ذهن ما را به تفکر و پرسشگری عادت می دهد. وقتی می بینیم مفسران بزرگ، در فهم یک آیه، نظرات گوناگونی دارند، یاد می گیریم که نباید به یک فهم سطحی و ساده از دین قانع باشیم و همیشه باید به دنبال فهم عمیق تر و دقیق تر باشیم.

این تنوع، باعث می شود اندیشه ی دینی ما بالنده و پویا شود و از جمود و تحجر فکری دور بمانیم.

پاسخ به نیازهای زمان: قرآن، همیشگی و پویا

استدلال کارکردی بر پاسخگویی به نیازهای متغیر زمان در پرتو تفاسیر متنوع استوار است. در هر عصر و زمان، انسان ها با مسائل و چالش های نوینی مواجه می شوند. استدلالا، قرآن به عنوان کتاب هدایت برای همه ی اعصار، باید ظرفیت پاسخگویی به این نیازها را داشته باشد. تفسیرهای جدید، با توجه به مسائل روز، تلاش می کنند تا پیام قرآن را برای انسان معاصر روشن تر و کاربردی تر سازند. تنوع تفاسیر، استدلالی بر پویایی و کارآمدی همیشگی قرآن و انطباق پذیری آن با نیازهای متغیر زمان و مکان است.

5. نتیجه گیری: گوناگونی تفسیرها، نشانه ی عظمت قرآن است

در پایان، به این نتیجه می رسیم که تنوع تفسیرهای قرآن، نه تنها مایه ی سردرگمی و اشکال نیست، بلکه نشانه ی عظمت، عمق و غنای این کتاب آسمانی است. قرآن، دریای بیکران معانی است که هر کسی می تواند به قدر ظرفیت خود از آن بهره ببرد. تفسیرهای گوناگون، فرصتی برای فهم بهتر، عمیق تر و جامع تر قرآن هستند، به شرط آنکه با رعایت اصول و قواعد تفسیر معتبر انجام شوند و هدفشان، رسیدن به مراد واقعی خداوند باشد.

این گوناگونی، اندیشه ی دینی ما را پویاتر و بالنده تر می سازد و به ما کمک می کند تا قرآن را به عنوان یک کتاب زنده و راهنمای همیشگی در زندگی خود به کار ببندیم. پس بیایید به جای نگرانی از تنوع تفسیرها، از این فرصت ارزشمند برای تدبر و تعمق بیشتر در کلام الهی استفاده کنیم و از گنجینه ی حکمت و معرفت قرآن، بهره مند شویم.

6. فهرست منابع
  • قرآن کریم
  • ذهبی، محمد حسین. التفسیر و المفسرون. قاهره: مکتبه وهبه.
  • زرکشی، بدرالدین محمد بن بهادر. البرهان فی علوم القرآن. بیروت: دار المعرفه.
  • طبرسی، فضل بن حسن. مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تهران: انتشارات ناصر خسرو.
  • معرفت، محمد هادی. التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب. قم: موسسه التمهید.


محتاج دعاتونم، محمدزاده معلمی کوچک در مسیر روشنایی