سرایت بیماری های اخلاقی؟

تربیت خوب یا بد ، سازنده افراد اجتماع است . در این یادداشت اشاره به بعضی از صفات پسندیده و ناپسند به اختصار توضیح داده می شود که چطور حسن تربیت نقش موثری در سازگاری جوانان و بزرگسالان دارد و چگونه سوء تربیت مایه ناسازگاری و باعث بروز اختلاف و تضاد خانوادگی و اجتماعی است .

ممکن است بعضی از جوانان از مطالعه این مقاله ناراحت شوند و با خود بیندیشند که دوره کودکی ما هرچه بوده سپری شده است و اکنون چیزی در اختیار ما نیست . اگر واقعا تربیت نادرست ایام کودکی باعث بدبختی و ناکامی تمام ایام زندگی است ، در صورتی که ما بر اثر سوء تشخیص پدر و مادر ، بد تربیت شده باشیم ، باید تا آخر عمر تیره روز و بدبخت بمانیم و تمام ایام زندگی را با رنج و ناراحتی بسر بریم و این خود مصیبتی بزرگ و طاقت فرسا است .

برای آنکه جوانان این طور فکر نکنند و دچار یاس و نگرانی نشوند قبل از اینکه پیرامون اصل تربیت بحث و گفتگو شود لازم است این نکته خاطرنشان گردد که تربیت ناصحیح ایام کودکی گرچه منشا بسیاری از اعمال و اخلاق بد ما ، در دوران جوانی و بزرگسالی است ، ولی این بدان معنی نیست که تربیت بد ، غیر قابل اجتناب است و آدمی ناچار است تا پایان عمر بد اخلاق بماند و نتواند خویشتن را اصلاح کند .

بلکه برعکس اگر انسان بیماری های اخلاقی خود را به درستی تشخیص دهد و برای علاج آنها تصمیم بگیرد می تواند خویشتن را درمان نماید و برای همیشه از عوارض شوم آنها رهایی یابد . و این مطلبی است که از نظر علمی مورد قبول دانشمندان است ، دکتر اوستاس چسر میگوید : در دوره کودکی ممکن است شما در نتیجه عواملی که در رشد و شخصیت موثرند دچار نقائص و مشکلاتی شده باشید ، خوشبختانه این نقائص و مشکلات چیزی نیست که همیشه باقی مانده و قابل رفع نباشد . بلعکس اغلب ما میتوانیم با جدیت و اراده ، اثرات زیانبخش وضع دوره کودکی خود را از بین ببریم ، مخصوصا باید در دوره جوانی سعی کنیم اگر جسم یا روح ما در نتیجه پیش آمدهای گذشته نواقصی دارد آنها را رفع کنیم . اگر شما در باغچه منزل خود کدو کاشته باشید شاید گاهی هوس کرده اید که یک کدوی کوچک و قشنگ را انتخاب کرده و با چوب کبریت اسم خود را روی آن بنویسید ، در این صورت می دانید که هر قدر آن کدوی کوچک رشد کند و بزرگتر شود آن اثری را که روی آن کنده آید نیز بزرگتر می شود و هنگامی که رشد آن کدو کامل و برای چیدن آماده شود آن اثر یا نوشته مانند اول واضح نیست ، ولی وسعت آن زیادتر گشته است ، به همین ترتیب آثاری که بر روی روان کودک بوجود می آید نیز باقی می ماند ، ممکن است این آثار و خاطرات ضعیف تر شوند ولی میدان فعالیت و نفوذ آنها وسیعتر می شود و اثر آنها در اخلاق و رفتار ظاهر می گردد . می دانیم که کدو دارای آن قدرت نیست که آن اثر را به کلی روی پوست خود محو کند ، ولی ما اگر بخواهیم و تصمیم بگیریم می توانیم دارای آن قدرت بشویم که نگذاریم آن آثار و خاطرات مخفی که در ذهن باطن ما بجای مانده تاثیر بد و زیانبخشی در زندگی ما بکند . چه بسیار جوانان و بزرگسالانی که همواره گرفتار تضاد و تشاجرند و در خانواده و اجتماع از ناسازگاری و اختلاف رنج می برند و بر اثر جهل و نادانی متوجه نیستند که منشا این ناراحتی ها صفات بدی است که بر اثر سوء تربیت ایام کودکی در ضمیرشان جای گرفته است . خوشبختانه این گروه در هر سنی که باشد اگر بخواهند می توانند موجبات نجات خود را فراهم آورند و از رنج و ناراحتی رهایی یابند . اینان باید در آغاز با کمک افراد عالم و مربیان شایسته صفات خویش را به درستی برسی نمایند و بیماریهای اخلاقی خود را تشخیص دهند، موقعی که به واقع پی بردند و از نقائص خویش آگاه شدند خود به خود به فکر چاره جویی و درمان می افتند و کوشش می کنند تا خویشتن را از سیئات اخلاقی منزه سازند .