ضعف و شکوه انسان بودن

7 اسفند 1403 - خواندن 2 دقیقه - 118 بازدید



[محیی الدین ابن عربی]

اسماء الهی حقایق معقوله اند که از جهت نسب کثیرند نه از جهت وجود عینی، زیرا ذات حق از این حیث که ذات است واحد است، ولی ما از حیث وجود، امکان و افتقار خود می دانیم که باید ما را مرجحی باشد تا به آن استناد کنیم .

معرفت انسان به حقایق خودشناسی و پی بردن به، افتقار، ذلت، خضوع، حاجت و مسکنت خویش در برابر حق متعال و بداند که قدرت تصرف و تحکم او در عالم از ذات خود نیست که در ذات خود چیزی نیست، بلکه از جانب حق است و به قوه الهی و ربانی است، که در عالم جز صفت حق چیزی را قدرت و قوت حکومت نمی باشد. (1)

اگر عبد جانب عبودیت خود را ملاحظه کند، ناتوانی مطلق خود را از اجابت خواسته های هستی در می یابد و افتقار مطلق خود را به خداوند ادراک می کند. (2)

***

[یزدانپناه عسکری]

هر یک از اسماء الهی لایتناهی و فی نفسه آگاه و یک ابدیت است. آگاهی عبد از ضعف مطلق خود، غم را به بار خواهد آورد و در عین حال هیچ مرجحی از نگاهداشت عهد و میثاق آدمی در تنهایی مطلق ابدیت، دلپذیر تر نیست.

و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم ا لست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیامه انا کنا عن هذا غافلین - الاعراف/ 172

_________________

1 - محسن جهانگیری، محیی الدین ابن عربی چهره برجسته عرفان اسلامی، 1جلد، انتشارات دانشگاه تهران - تهران، چاپ: چهارم، 1375. ص222 ، 306 ؛ فتوحات مکیه، ج 2، صص 299، 308

2 - محیی الدین بن عربی، فصوص الحکم، دار احیاء الکتب العربیه - قاهره، چاپ: اول، 1946 م. ج1، ص: 90