خود بینی

[مولانا]
چیست تعظیم خدا افراشتن - خویشتن را خوار و خاکی داشتن
چیست توحید خدا آموختن - خویشتن را پیش واحد سوختن
گر همی خواهی که بفروزی چو روز - هستی همچون شب خود را بسوز
هستی ات در هست آن هستی نواز - همچو مس در کیمیا اندر گداز
در من و ما سخت کرده ستی دو دست - هست این جمله ی خرابی از دو هست (1)
***
[بدیع الزمان فروزانفر]
تعظیم و بزرگ داشت ایزد تعالی، نزد مولانا رهایی از خود ستایی و خود بینی است که نتیجه ی آن فروتنی و تواضع است نسبت بحق تعالی و عموم مظاهر وجود و نیز، دیدن عجز و ناتوانی خود در برابر قدرت مطلق و ترک اعتراض و خرده گیری بر مجاری قضا و آن چه در تصرف و قبضه ی قدرت است یعنی همه ی آفرینش و خاصه نوع انسان.
دو هست، در بیت اخیر بمعنی دو موجود است یعنی عبد و حق (2)
***
[یزدانپناه عسکری]
خودبینی بود که نخستین بار انسان را از حق جدا کرد.
____________________
1 - مثنوی معنوی ، جلال الدین محمد بن محمد مولوی به تصحیح رینولد نیکلسون –تهران : هرمس 1386 دفتر اول صفحه 135
2 - بدیع الزمان فروزانفر، شرح مثنوی شریف (فروزانفر)، انتشارات زوار - تهران، چاپ: اول، 1367. ج3 ؛ ص 1235 ، 1236