بررسی انحصاری نمودن دانش های اساسی و تکنولژی پایه در کشورهای جهان سوم

با وجود اهمیت مقوله شناسائی حق مالکیت فکری و اهمیت حمایت از این مالکیت، مساله مهمی که جهان با آن روبرو است و مشکلی که دامنگیر کشورهای جهان سوم و در حال توسعه شده است، عبارت از انحصاری شدن دانش های اساسی و تکنولژی پایه است. به این توضیح که در حال حاضر کشورهای بزرگ دنیا به کمک توانایی اقتصادی و فراهم آوردن زمینه مناسب در سایه انضباط قانونی و استقرار نظم صحیح اجتماعی و بها دادن به حقوق افراد، از جمله حمایت از حقوق مولفان و هنرمندان، توانسته اند متفکران و اندیشمندان بسیاری از کشورهای مختلف از جمله، صاحبان افکار و اندیشه کشورهای جهان سوم را بهر نحو که ممکن باشد، جذب کنند و با استفاده از استعداد این افراد و جلب مغزهای فراری کشورهای مختلف به رشد علمی ارزنده ای دسترسی پیدا کنند و از فنون و تکنیک های مهم و با ارزش، برخوردار گردند و از طریق وضع مقررات و ضوابط حمایت کننده از حقوق مولفان و مبتکران یا کپی رایت، علوم و دانش های پایه ای و اساسی را در انحصار خود در آورند. که در نتیجه، کشورهای در حال توسعه و جهان سوم، برای رسیدن به رشد علمی، آموزشی و توسعه فرهنگی و اقتصادی، دچار مشکلات و مضیقه های فراوان شوند.
البته کشورهای جهان سوم با توجه به نیاز دسترسی پیدا کردن به منافع جهانی دانش پایه و برای رسیدن به رشد فرهنگی و اقتصادی لازم، در جهت رفع موانع ناشی از مقررات موجود حمایتی ملی و جهانی از حقوق مالکیت فکری و کپی رایت، تلاش هائی را آغاز کرده اند و برای رسیدن به اهداف خود خواستار تغییرات و اصلاحاتی در کنوانسیون های بین المللی و تغییراتی در قوانین کپی رایت و حقوق مالکیت فکری کشورهای پیشرفته شده اند تا بتوانند در برابر پرداخت حق الزحمه معقول و متعادل به صاحبان اثر فکری و دارندگان حق تکثیر آثار علمی و فنی، برای تامین مقاصد آموزشی کشور خود امتیازاتی کسب نمایند.
تلاش کشورهای در حال توسعه، سبب شد که این موضوع در کنفرانس عمومی یونسکو سال ۱۹۹۶ پاریس مطرح و مورد بررسی جدی قرار بگیرد و عنوان شود که شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای جهان سوم باید مورد توجه کشورهای توسعه یافته قرار گیرد، تا تسهیلات لازم برای پیوستن این کشورها به کنوانسیون کپی رایت، با تضمین حداقل حمایت از حقوق مولفان آثار فکری، به منظور گسترش فرهنگ در ابعاد وسیع و همه جانبه، برای استقرار صلح بین المللی، فراهم گردد که سرانجام لزوم اصلاح و تغییرات محدود ضوابط کنوانسیون های جهانی، مورد تصویب کنفرانس مزبور قرار گرفت و تاکید شد زمینه امکان اصلاح کنوانسیون ها از جمله کنوانسیون برن و کنوانسیون جهانی کپی رایت از طریق ارگان های ذی صلاح، مثل کمیته بین دولتی کپی رایت به نفع کشورهای در حال توسعه، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و به دنبال این تصمیم، در کنفرانس مالکیت فکری سال ۱۹۶۷، در استکهلم از طرف کشورهای در حال توسعه پیشنهاد شد که در زمینه آثار علمی و فرهنگی مورد نیاز در امور مربوط به آموزش و تدریس و تحقیق، مقرر گردد با پرداختن حق تالیفی برای حقوق مولفان ملی این کشورها، محدودیت های کپی رایت موجود کشورهای پیشرفته به نفع کشورهای در حال توسعه مرتفع شود و به کشورهای جهان سوم اجازه ترجمه و تکثیر اصل اثر و همچنین مجوز صدور آن به سایر کشورهای در حال توسعه اعطا گردد. که درخصوص تسهیل واگذاری امتیاز ترجمه یا تکثیر آثار فکری اصلی مورد نیاز در امور آموزشی، با حفظ حقوق انحصاری مولفان، اقداماتی شروع شد و در کمیسیون مشترک نمایندگان دولتهای عضو کنوانسیون جهانی حق مولفا و کنوانسیون برن، در جهت رفع نیاز کشورهای در حال توسعه، پیشنهادهایی به عمل آمد و سرانجام در کنفرانس پاریس ۱۹۷۱ پیشنهاد و تصویب شد که برای ترجمه و تکثیر آثار ادبی، علمی و هنری مورد نیاز کشورهای جهان سوم، نوعی سیستم محدود صدور مجوز اجباری به وسیله کشورهای پیشرفته به وجود آید که با اصلاحات صورت گرفته در کنوانسیون «یو سی سی»(کنوانسیون جهانی مالکیت) و کنوانسیون برن در سال های ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵، صدور مجوز اجباری در بین کشورهای عضو این کنوانسیونها قابلیت اجرایی پیدا کرد.