«حق کسب و پیشه یا سرقفلی؟ بررسی تعارضات و همپوشانی ها در حقوق تجاری ایران

5 اسفند 1403 - خواندن 5 دقیقه - 548 بازدید




«حق کسب و پیشه یا سرقفلی؟ بررسی تعارضات و همپوشانی ها در حقوق تجاری ایران

هوالمالک

چکیده 

سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت از مفاهیم کلیدی در حقوق مالکیت و قراردادهای اجاره اماکن تجاری در ایران هستند. این یادداشت مختصر با نگاه به قوانین، نظریات مشورتی، و رویه های قضایی، به تحلیل ماهیت، تفاوتها، و روشهای ارزیابی این حقوق میپردازد. نتایج نشان میدهد که سرقفلی به عنوان ارزش منافع ملک تجاری تعریف میشود، در حالی که حق کسب و پیشه و تجارت ناشی از فعالیت مستمر مستاجر در محل است. ارزیابی این حقوق تحت تاثیر عوامل متعددی چون موقعیت جغرافیایی، مدت اجاره، و شرایط اقتصادی قرار دارد. همچنین، رویه های قضایی بر عدم جمع پذیری این دو حق و لزوم تفکیک آنها در پرونده های کارشناسی تاکید دارند.

مقدمه 

سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در نظام حقوقی ایران به عنوان حقوق مالی مستاجران اماکن تجاری شناخته میشوند. این مفاهیم در قوانین مختلفی نظیر قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶، قانون مالیاتهای مستقیم، و قانون نوسازی و عمران شهری مورد اشاره قرار گرفته اند. با این حال، ابهامات حقوقی در تعریف، تفکیک، و روش های ارزیابی این حقوق، چالش هایی را در رویه قضایی و کارشناسی ایجاد کرده است. این یادداشت با هدف تحلیل حقوقی این مفاهیم و ارائه راهکارهای عملی برای ارزیابی آنها تدوین شده است.

تعاریف و مفاهیم کلیدی

۱. سرقفلی (حق سرقفلی)

سرقفلی به عنوان **ارزش منافع ملک تجاری** تعریف میشود که ناشی از موقعیت جغرافیایی، مرغوبیت محل، و امتیازات تجاری است. بر اساس ماده ۵۹ قانون مالیاتهای مستقیم، سرقفلی در انتقال املاک تجاری به دو شکل مالیات میپذیرد: 

- ۵% ارزش معاملاتی در انتقال عین ملک. 

- ۲% وجوه دریافتی به عنوان حق واگذاری محل. 

۲. حق کسب و پیشه و تجارت 

این حق ناشی از فعالیت مستمر مستاجر در محل اجاره شده است و شامل عواملی مانند طول مدت اشتغال، حسن شهرت، و هزینه های انجام شده توسط مستاجر برای آماده سازی محل میشود. بر اساس نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه (شماره ۱۱۳۴ مورخ ۱۴۰۱/۱۱/۲۶)، حق کسب و پیشه و تجارت ماهیتا متفاوت از سرقفلی است و جمع پذیری این دو در یک پرونده غیرقانونی تلقی میشود.

قوانین و مقررات مرتبط

۱. قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶

- ماده ۱۵: مستاجر در صورت تخلیه به دلایلی مانند نیاز شخصی موجر، حق دریافت حق کسب و پیشه و تجارت را دارد. 

- ماده ۱۸: تعیین میزان این حق بر اساس آیین نامه ای است که تاکنون تصویب نشده است. 

۲. قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۶۶ 

- ماده ۵۹: نحوه محاسبه مالیات انتقال املاک تجاری با توجه به سرقفلی. 

۳. نظریات مشورتی قوه قضائیه

- شماره ۵۸۱ مورخ ۱۴۰۰/۰۷/۰۷: اماکن صنعتی مشمول حق کسب و پیشه و تجارت میشوند. 

- **شماره ۲۴۴۳ مورخ ۱۳۹۸/۰۵/۱۶**: تخریب ملک تجاری موجب از بین رفتن حق سرقفلی نمیشود. 

عوامل موثر در ارزیابی سرقفلی و حق کسب و پیشه 

۱. عوامل مشترک

- موقعیت و مرغوبیت محل. 

- کیفیت بنا و امکانات (سیستمهای گرمایشی، سرویس بهداشتی، ویترین). 

۲. عوامل اختصاصی سرقفلی 

- عرض، طول، و ارتفاع ملک. 

- اندازه شارج (پیشآمدگی ساختمان). 

۳. عوامل اختصاصی حق کسب و پیشه

- طول مدت اشتغال مستاجر. 

- هزینه های انجام شده توسط مستاجر برای آماده سازی محل. 


رویه های قضایی و نمونه های کارشناسی

۱. تفکیک سرقفلی و حق کسب و پیشه

بر اساس رای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور، حق سرقفلی پیش بینی شده در قانون ۱۳۷۶ و حق کسب و پیشه در قانون ۱۳۵۶ ماهیتا یکسان نیستند. در پروندهای نمونه، دادگاه با ارجاع کارشناسی، ارزش سرقفلی را ۲۰۰ میلیون تومان و حق کسب و پیشه را ۲۵۰ میلیون تومان تعیین کرده، اما تاکید شده که جمع این دو رقم غیرواقعی است و تنها تفاوت آنها (۵۰ میلیون تومان) قابل مطالبه است.

۲. تاثیر تخریب ملک 

تخریب اعیانی ملک تجاری (مانند آتشسوزی) حق سرقفلی یا کسب و پیشه را از بین نمیبرد، اما ارزش آن را کاهش میدهد. در چنین مواردی، مستاجر میتواند با اجازه دادگاه، ملک را بازسازی کند (نظریه مشورتی شماره ۲۴۴۳).

نتیجه گیری 

سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت دو حق مجزا در نظام حقوقی ایران هستند که ارزیابی آنها نیازمند توجه به عوامل فنی، حقوقی، و اقتصادی است. رویه های قضایی اخیر بر لزوم تفکیک این دو حق و پرهیز از جمع پذیری آنها تاکید دارند. حل چالشهای موجود مستلزم همکاری نهادهای قانونگذاری، قضایی، و کارشناسی است تا از تضمین حقوق موجران و مستاجران اطمینان حاصل شود.


منابع 

- قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶. 

- قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۶۶. 

- نظریات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه. 

- آرای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور. 


مصطفی لطفی . پژوهشگر حقوق خصوصی . وکیل دادگستری