جبر و اختیار و پاسخ آن از منظر فلسفه اسلامی

4 اسفند 1403 - خواندن 8 دقیقه - 586 بازدید

شبهه دوم قوی فلسفی: جبر و اختیار و پاسخ آن از منظر فلسفه اسلامی

شبهه:

یکی از دیرپاترین و پیچیده ترین مسائل فلسفی، مسئله جبر و اختیار است. این مسئله به طور اساسی به اراده و آزادی انسان در انجام افعال می پردازد. آیا انسان در افعال خود مختار و آزاد است، یا اینکه مجبور و تحت تاثیر عوامل جبری قرار دارد؟ به عبارت دیگر، آیا ماواقعا تصمیم گیرنده هستیم یا اینکه تصمیمات ما از پیش تعیین شده و خارج از کنترل ما هستند؟

اگر انسان مختار باشد، به نظر می رسد که مسئولیت اخلاقی او در قبال اعمالش توجیه پذیر است. او قابل ستایش و نکوهش خواهد بود، زیرا انتخاب های واقعی داشته است. اما اگر انسان مجبور باشد، مفهوم مسئولیت اخلاقی زیر سوال می رود. چرا باید فردی را به خاطر عملی مجازات کرد که در انجام آن هیچ اختیاری نداشته است؟ به همین ترتیب، ستایش و نکوهش نیز بی معنی به نظر می رسد.

از سوی دیگر، اگر قائل به اختیار مطلق انسان شویم، این مسئله مطرح می شود که اراده انسان چگونه می تواند از حوزه علل و معلول های طبیعی خارج شود؟ آیا پذیرش اختیار مطلق، به نوعی نقض قانون علیت نیست؟ به نظر می رسد که همه پدیده ها در جهان تحت تاثیر علل پیشین خود قرار دارند. چگونه می توان افعال انسانی را از این قاعده مستثنی دانست؟

در مقابل، اگر قائل به جبر مطلق شویم، تصور ما از زندگی، اخلاق، دین و قانون به شدت دگرگون خواهد شد. احساس آزادی، هدفمندی و تلاش بی معنی می شود. مفاهیم پاداش و مجازات، تکلیف و مسئولیت، ستایش و نکوهش فرو می پاشند. تجربه درونی ما از آزادی اراده نیز با جبر مطلق در تضاد است. همه ما در درون خود احساس می کنیم که در بسیاری از مواقع می توانیم به گونه ای دیگر عمل کنیم.

بنابراین، مسئله جبر و اختیار یک دو راهی دشوار را پیش روی ما قرار می دهد. آیا فلسفه اسلامی پاسخی سازگار و قانع کننده برای این شبهه دارد؟

پاسخ فلسفه اسلامی به مسئله جبر و اختیار:

فلسفه اسلامی با تکیه بر آموزه های قرآن و سنت، و با بهره گیری از عقل و استدلال، موضعی بینابین در مسئله جبر و اختیار اتخاذ کرده است که به نظریه "امر بین الامرین" معروف است. این نظریه تلاش می کند تا هم اختیار انسان را حفظ کند و هم با اصل علیت و علم الهی سازگار باشد. پاسخ فلسفه اسلامی را می توان در محورهای زیر خلاصه کرد:

1. نفی جبر مطلق و تفویض مطلق:

فلسفه اسلامی هر دو جبر مطلق (Determinism) و تفویض مطلق (Libertarianism) را مردود می داند. جبر مطلق با مسئولیت اخلاقی انسان، آموزه های دینی و تجربه درونی آزادی اراده ناسازگار است. تفویض مطلق نیز با علم مطلق الهی و حاکمیت اراده الهی بر هستی در تضاد است.

علامه طباطبایی در "نهایه الحکمه" با نقد هر دو دیدگاه جبر و تفویض، به این نکته اشاره می کند که حق در میان این دو نظر است (طباطبایی، 1390، ص 302). ایشان تاکید می کند که نه انسان به طور کامل مجبور است و نه به طور کامل مختار و مستقل.

2. نظریه "امر بین الامرین" (موقعیت میان دو امر):

فلسفه اسلامی، به ویژه مکتب حکمت متعالیه، نظریه "امر بین الامرین" را به عنوان راه حل مسئله جبر و اختیار ارائه می دهد. بر اساس این نظریه، افعال انسان هم مخلوق خدا هستند و هم منتسب به خود انسان. به عبارت دیگر، اراده و قدرت انسان در طول اراده و قدرت الهی قرار دارد و نه در عرض آن.

صدرالمتالهین شیرازی در "اسفار اربعه" با تبیین نظریه "امر بین الامرین" نسبت فعل انسانی را هم به خدا و هم به انسان به گونه ای تبیین می کند که نه جبر لازم آید و نه تفویض (صدرالمتالهین، 1383، جلد 6، ص 345). به تعبیر دیگر، انسان در عین حال که مخلوق و مملوک خداست، در محدوده اراده و قدرت الهی، مختار و مسئول نیز هست.

3. نقش اراده و قدرت انسانی:

فلسفه اسلامی نقش اراده و قدرت انسان در انجام افعال را انکار نمی کند. انسان دارای اراده و قدرت واقعی است و به واسطه همین اراده و قدرت، فاعل و مسئول افعال خود محسوب می شود. اما این اراده و قدرت مستقل از اراده و قدرت الهی نیست. بلکه مستند به اراده و قدرت الهی است و در چارچوب نظام علل و معلولات الهی عمل می کند.

علامه جوادی آملی در "تبیین براهین اثبات خدا" با تبیین ارتباط بین اراده انسان و اراده الهی، تاکید می کند که اراده انسان، تجلی اراده الهی در مرتبه فعل انسانی است (جوادی آملی، 1387، ص 458). به عبارت دیگر، خداوند اراده کرده است که انسان با اراده خود، افعال خود را انجام دهد.

4. اختیار در طول اراده الهی، نه در عرض آن:

نکته کلیدی در نظریه "امر بین الامرین" "در طولیت" بودن اختیار انسان نسبت به اراده الهی است. اختیار انسان در عرض و هم سطح با اراده الهی نیست، بلکه در طول و تابع اراده الهی است. به این معنا که اراده الهی، علت ایجاد اراده انسان و قدرت او بر انجام فعل است. بنابراین، هر فعلی که از انسان سر می زند، در نهایت به اراده الهی باز می گردد، اما به واسطه اراده و اختیار خود انسان محقق می شود.

به تعبیر دیگر، انسان در عین حال که فعل را انجام می دهد (فاعل مباشر)، فاعل حقیقی (خالق) آن فعل، خداوند متعال است. این همان معنای "لا حول و لا قوه الا بالله" است. هیچ نیرو و توانی جز به اراده و قدرت خداوند وجود ندارد. اما این نفی قدرت انسان نیست، بلکه تایید قدرت انسان به عنوان مظهری از قدرت الهی است.

5. رفع تعارض با علم الهی:

یکی از شبهات رایج در مسئله جبر و اختیار، تعارض اختیار انسان با علم پیشین الهی است. اگر خداوند از ازل به همه افعال آینده انسان علم دارد، پس به نظر می رسد که افعال انسان از پیش تعیین شده و جبری هستند. در پاسخ به این شبهه، فلسفه اسلامی تفاوت بین "علم" و "جبر" را تبیین می کند.

علم الهی به افعال آینده انسان، به معنای "جبر"ی بودن آن افعال نیست. علم الهی ثبت واقعیت است، نه علت ایجاد واقعیت. خداوند به افعال اختیاری انسان، به عنوان افعال اختیاری، علم دارد، نه به عنوان افعال جبری. به عبارت دیگر، علم الهی به انتخاب های آزادانه انسان، منافاتی با آزادی و اختیار انسان ندارد.

علامه مصباح یزدی در "آموزش فلسفه" با تبیین تفاوت بین علم و علت، تاکید می کند که علم پیشین الهی به افعال اختیاری انسان، به معنای جبری بودن آن افعال نیست، بلکه به معنای احاطه علمی خداوند بر همه واقعیات، از جمله افعال اختیاری انسان است (مصباح یزدی، 1384، جلد 2، ص 287).

نتیجه:

فلسفه اسلامی با ارائه نظریه "امر بین الامرین" راه حلی میانه و سازگار برای مسئله جبر و اختیار ارائه می دهد. این نظریه هم اختیار و مسئولیت انسان را حفظ می کند و هم با توحید افعالی و علم الهی سازگار است. از منظر فلسفه اسلامی، انسان نه مجبور مطلق است و نه مختار مطلق، بلکه موجودی مختار در عین وابستگی به اراده و قدرت الهی است. این "اختیار در طول اراده الهی" به انسان امکان می دهد تا هم مسئول افعال خود باشد و هم به حاکمیت و تدبیر الهی در نظام هستی ایمان داشته باشد.

مسئله جبر و اختیار همچنان موضوعی پیچیده و مورد بحث در میان فلاسفه است، اما فلسفه اسلامی با ارائه نظریه "امر بین الامرین" و استدلال های عقلی و نقلی، چارچوبی منسجم و قابل دفاع برای فهم این مسئله و جمع بین عقل و ایمان فراهم می کند.

فهرست منابع:
  • جوادی آملی، عبدالله. (1387). تبیین براهین اثبات خدا. قم: نشر اسراء.
  • صدرالمتالهین شیرازی، محمد بن ابراهیم. (1383). الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه (اسفار اربعه). (جلد 6). قم: انتشارات مصطفوی.
  • طباطبایی، سید محمد حسین. (1390). نهایه الحکمه. قم: موسسه نشر اسلامی.
  • مصباح یزدی، محمد تقی. (1384). آموزش فلسفه. (جلد 2). تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل.