عشقناک بودن واژه ها

2 اسفند 1403 - خواندن 2 دقیقه - 151 بازدید



[مولانا]

صد هزاران نام گر بر هم زدی - قصد او و خواه او یوسف بدی

گرسنه بودی چو گفتی نام او - می شدی او سیر و مست جام او

تشنگیش از نام او ساکن شدی - نام یوسف شربت باطن شدی

ور بدی دردیش ز آن نام بلند - درد او در حال گشتی سودمند

وقت سرما بودی او را پوستین - این کند در عشق نام دوست این

عام می خوانند هر دم نام پاک - این عمل نکند چو نبود عشقناک

آن چه عیسی کرده بود از نام هو - می شدی پیدا ورا از نام او

-

جمله ذرات عالم در نهان - با تو می گویند روزان و شبان

ما سمیعیم و بصیریم و هوشیم - با شما نامحرمان ما خامشیم (1)

***

[سهراب سپهری]

واژه ها را باید شست .

واژه باید خود باد ، واژه باید خود باران باشد . (2)

***

[جلال الدین همایی]

نام حق را وسیله انجاح حوایج قرار دادن و عشقناک و با نیت پاک و خلوص ضمیر، خواندن و به مقصد رسیدن. (3)

***

[یزدانپناه عسکری]

بالا ترین اقتدار یک واژه، عشقناک بودن آن است، آشنا بودن با قصد واژه و شناختن قصد واژه، به مقصد رسیدن است.

______________

1 - مولانا جلال الدین محمد بلخی(مولوی)، مثنوی معنوی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی - تهران، چاپ: اول، 1373. صفحه 967 ، 234

2 – هشت کتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385 صفحه 292

3 - جلال الدین همایی، تفسیر مثنوی مولوی داستان قلعه ذات الصور یا ذر هوش ربا، دانشگاه تهران - تهران، چاپ: دوم، 1384. ص 102