مکتب " پول کینگ هورن " در پدیدار شناسی

1 اسفند 1403 - خواندن 2 دقیقه - 114 بازدید

پول کینگ هورن توجه به تجربه زیسته را به منزله تلاش برای فهم با درک معانی تجربه انسان، آن چنانکه زیسته می شود، تلقی می کند.”جهان زندگی” همان تجربه ای است که بدون تفکر ارادی و بدون متوسل شدن به طبقه بندی کردن یا مفهوم سازی، حاصل می شود و معمولا شامل آن چیزهایی است که مسلم دانسته می شوند یا متداول هستند. هدف مطالعه جهان زندگی، بازبینی تجارب بدیهی پنداشته شده و آشکار ساختن معانی جدید و یا مغفول مانده است.

صحبت اصلی «هوسرل» آن است که برای همه ما یک چیز وجود دارد که بدون هیچ تردیدی به آن یقین داریم و آن، آگاهی ماست. تا این جا مشی «هوسرل» همان روش «دکارت» است، اما او بر خلاف دکارت معتقد است آگاهی همیشه آگاهی از چیزی است. آگاهی باید موضوعی داشته باشد و نمی تواند بدون آنکه موضوعی برایش در نظر گرفت، شناخته شود. این در حالی است که «دکارت» آگاهی را صرفا یک حالت در نظر می گیرد. «هوسرل» بر خلاف شکاکان که موضوع آگاهی را زیر سوال می بردند، معتقد است، می توان از پدیدار موضوع آگاهی شروع کرد و خود موضوع را در پرانتز گذاشت. به همین جهت، مکتب وی را «پدیدارشناسی» نام نهاده اند. یعنی نیازی نیست که از خود اشیا برای کسب معرفت پرسش کنیم، بلکه می توانیم پدیدار اشیا را به جای آنها بگذاریم. پدیدارشناسی، تحلیل هر چیزی است که به تجربه در می آید. البته تجربه مستقیم نه تنها اشیای مادی، بلکه بسیاری از انواع امور انتزاعی را نیز در بر می گیرد. این تجربه، اندیشه ها، دردها، عواطف، خاطرات، موسیقی، ریاضیات و … را شامل می شود.