آفت های ناگهانی و بی امان ؟

26 بهمن 1403 - خواندن 10 دقیقه - 449 بازدید

فصلنامه تخصصی زبان، فرهنگ، و ترجمه دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا

 


ذکر مطلب ذیل را از استاد فلسفی که شیخ ناصر خسروی از شخصیت های اخلاق مدار مردمی و اجتماعی جامعه ی روحانیت در یکی از سخنرانی هایشان مطرح نمودند به نظر گرامیتان می رسانم. 


آفت های ناگهانی و بی امان در این دنیای فانی ؟


( حضرت علی علیه السلام در این باره فرموده است : چگونه در حالتی که هستی پایدار می مانی با آنکه چرخ روزگار بر دگرگون ساختن وضع تو میگردد )!!

آفات ناگهانی و بی امان : 

بلایا و آفاتی که دامنگیر موجودات جهان می شود و پیش از موعد تکوینی باعث فنا و نابودی آنها میگردد دو قسم است : یک قسمت آن آفاتی است که تاثیر و نفوذشان تدریجی است مانند بیماریهای انسانی ، امراض دامی ، و آفت های نباتی که اغلب با گذشت زمان ، پیشروی می کنند ، تدریجا دگرگونی هایی بوجود می آورند ، و سرانجام اثر نهایی خود را می گذارند، و به حیات موجود زنده خاتمه می دهند . به شرحی که توضیح داده شد این قبیل آفات در قسمت دوم بیان حضرت علی علیه السلام به دگرگونی حالات تعبیر شده است . قسم دیگر ؟ آفات و بلایای ناگهانی هستند که امان نمی دهند و ممکن است ظرف چند دقیقه و حتی یک چشم به هم زدن اثر بگذارند و باعث هلاک نفوس و فناء اموال گردند ، مانند زمین لرزه ، سقوط ، تصادف ، برق زدگی ، و دیگر عواملی نظائر اینها . که این آفات ناگهانی و بی امان را نمی توان پیش بینی و پیشگیری کرد و همه ی مردم از هر طبقه و مقامی که باشند در خطر برخورد با این قبیل آفات هستند . 

یعقوب بن داود ، وزیر با قدرت مهدی عباسی برادری داشت به نام عمربن داود ، روزی با جمعی از کسان و نزدیکان خود به گردش رفت و خوراک و میوه جات همراه خود برد . او در آن روز به طور ناگهانی درگذشت . علت این بود که سبدی از انگور نزد وی بردند و دو دانه از آن برداشت و به دهان انداخت . انگور همچنان در گلویش جای گرفت ، نه فرو رفت و نه بیرون آمد تا اینکه نفسش قطع شد . برادر زاده اش در عزای او ضمن اشعاری گفت : 

عمروبن ، صبح در کمال سلامتی و خوشی با دوستان به سر برد ، اما اکنون میت خانواده است و در قبری نزد آرامگاه پدرش که توده های از سنگ و ریگ پوشیده شده آرمیده است . توجه این مطلب که در حدیث امام صادق علیه السلام آمده اولین راه مبارزه با نگرانی و تشویش خاطر است . افراد عاقلی که در تمام احوال ، فناء دنیا ، تغییر حالت و آفات ناگهانی را به یاد دارند همواره مهیای رویدادها و حوادثند . اینان می دانند که دگرگونی و تحول با طبع جهان آمیخته و هیچ چیز دنیا ثابت و پایدار نیست ، از این رو در حال سلامت ، مرض را به خاطر دارند ، و در بحبوحه ی قدرت بعجز نیز می اندیشند، در شدت قوت ناتوانی را فراموش نمی کنند ، در ایام غنا از فقر غافل نیستند ، و پیوسته به خود می گویند :

این گروه واقع بین که دنیای زود گذر را آنطور که هست شناخته اند و از طبع بی قرار و پر تحول آن آگاهی دارند هرگز مقهور و مجذوب آن نمی شوند . محبتش را در اعماق دل جای نمی دهند و به هیچ یک از شئون مادی دلبستگی عمیق پیدا نمی کنند . اینان دوستدار اشیاء و اشخاص هستند ولی حبشان افراطی و عصبی نیست . به زن و فرزند ، کسان و بستگان ، ملک و مآل، پست و مقام ، کسب و کار ، و دیگر امور دنیایی خویش علاقه دارند اما برده و اسیر آنها نیستند . در قطعه شعری سعید کیوانپور گفته است : 

درد آز از چه فتاده است به جان من و تو

که گرفته است فرا جسم و روان من و تو

بعد مرگ من و تو ماندن صد گنج چه سود

تا به مهرش گذرد عمرو زمان من و تو 

حسن و قبح عمل از چیست بر ما یکسان چیست آخر ز صف حشر گمان من و تو...


اگر کسی از بستگان یا دوستانشان از دست برود ، یا به یکی از شئون زندگی آنان ضربه سنگینی وارد شود خود را نمی بازند و عقل و منطق را از یاد نمی برند .

 خلاصه، این قبیل افراد عاقل و مآل اندیش که همواره به یاد دگرگونی های جهانند در خوش آمدها و بدآمدهای زندگی، تعادل روحی و موازنه فکری از کارشان نمی رود و حق و فضیلت را از یاد نمی برند . اگر نعمت به آنان روی آورد و دنیا بر وفق مرادشان بگردد به خودسری و غرور نمی گرایند و مردم را حقیر و دون نمی شمرند و اگر نعمت از دستشان برود و دنیا از آنان روی گرداند زبون و فرومایه نمی شوند و نگرانی و تشویش خاطر، شخصیتشان را در هم نمی شکند و این خود از جمله هدفهای تربیتی است که در قرآن شریف آمده است و اولیاء دین ضمن سخنان خود خاطر نشان ساخته اند . در سوره ۵۷ ، آیه ، ۲۳ آمده است : ... (تا هرگز بر آنچه از دستتان میرود دلتنگ و آزرده خاطر نگردید و آنچه به شما می رسد خوشحالی غرور آمیز پیدا نکنید ) 

کسانی که دارای این طرز تفکر بدآمدهای زندگی در نظرشان خلاف انتظار نیست و برای مواجهه با حوادث ناگوار مهیا هستند ، اینان روحی قوی و اراده ای نیرومند دارند ، در مقابل رویدادهای ناگوار مقاومند ، فشار مصائب و آلام را تحمل می کنند ، و با صبر و شکیبایی بر مشکلات فائق می آیند . برعکس کسانی که به ناملایمات جهان نمی اندیشند ، در باره پیش آمدهای تلخ زندگی فکر نمی کنند ، و دنیا را از دیدگاه مثبت می نگرند و روحی شکست پذیر و اراده ای ناتوان دارند ، مصائب سنگین آنان را در هم می شکند، از پیش آمدهای سخت عاجز و درمانده میشوند ، و آفات بلایا به شدت نگران و ناراحتشان می سازد زیرا به سلاح صبر مجهز نیستند و نمی توانند ناگواری ها را تحمل نمایند .

ناگفته نماند ؛ برای آنکه بداندیشان از احادیث در این زمینه سوء استفاده نکنند و یاد فناء دنیا و دگرگونی حالات را به سستی و بی رغبتی در کار و کوشش تفسیر ننمایند لازم است این نکته تذکر داده شود که مکتب اسلام بر پایه اداء وظایف و انجام مسئولیت ها استوار گردیده است و پیروان این مکتب حق ندارند به مستمسک ناپایداری و بی قراری دنیا از سعی و عمل ، شانه خالی کنند ، عضو فلج جامعه شوند ، مانند مرتاضان و رهبانان ، بار زندگی خود را بر دوش دگران بیفکند ، چه اولیاء دین فعالیت مشروع را برای زندگی و تامین رزق حلال از جمله فرائض به حساب آورده اند ، ملتها را به تلاش معاش موظف ساخته اند ، و آنان را از سستی و اهمال برحذر داشته اند ، ولی به موازات ترغیب و تشویق مردم به فعالیت و تحرک ، خاطرنشان ساخته اند که به نام کار و کوشش از مرز حق و مصلحت تجاوز نکنند ، به حرص و ولع نگرایند، مانند دنیا پرستان، اسیر مآل و مقام نشوند ، و تعالی معنوی و کمال انسانی خویش را فدای شهوات و کامیابی های مادی ننمایند . و باز هم ناگفته نماند ، که بلایا و مصائبی که بشر را گرفتار می کنند و نگرانی و تشویش خاطر ببار می آورند منحصر به حوادث طبیعی و پیش آمدهای غیر اختیاری نیست بلکه قسمتی از آلام و مصائب مردم ، معلول اخلاق بد و اعمال ناروایی است که خود به سوی اختیار مرتکب میشوند و با اراده و عمد باعث رنج و ناراحتی خود می گردند . توجه به دگرگونی ها و تحولات دنیا که در حدیث امام صادق علیه السلام توصیه شده برای تقلیل نگرانی هایی است که از حوادث طبیعی و رویدادهای غیر اختیاری سرچشمه می گیرند . ولی در مورد نگرانی هایی که ناشی از کارهای خود مردم است راه علاج ، تصفیه اخلاق و اعمال است . باید هر فردی شخصا به اصلاح خود بپردازد .

 زشتخویی و بد رفتاری را ترک گوید ، و از این راه موجبات آسایش خاطر و آرامش فکر خویش را فراهم آورد .به عبارت روشنتر، رنجها و مصائب گوناگونی که به صورت مختلف دامنگیر میشوند ، ناراحتی ببار می آورند ، و موجب نگرانی و تشویش خاطر می گردند از جهت منشا و ریشه دو قسم است 

یک قسم مصائبی است که مولد اعمال ناپسند مردم است ، مثل اینکه به عمل جنائی دست می زنند و دچار کیفر می شوند ، ظلم و ستم می کنند و مطرود جامعه می گردند ، به ناپاکی و خیانت می گرایند و آبرو و احترامشان از کف می رود ، مرتکب اعمال جاهلانه و زیانبار میشوند و خویشتن را در رنج و عذاب می افکنند ، و به جرم و جنایت تن می دهند و خود را ذلیل وخوار می نمایند. این قبیل مصائب که معلول گناه و زشتکاری یا ناشی از جهل و نادانی است به اشخاص گناهکار و افراد وظیفه نشناس و به دور از اخلاق و رفتار اجتماعی اختصاص دارد .


سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی