دلایل سقوط بشار اسد(بخش پایانی)

17 بهمن 1403 - خواندن 10 دقیقه - 413 بازدید

سازمان یافتگی مخالفان و برتری کیفی جنگ افزار آنان: برخلاف درگیری های گذشته، گروه ترورریستی تحریر الشام (HTS) در سلسله اقدامات نظامی منجر به سقوط اسد پیچیدگی تاکتیکی بی سابقه ای از خود به نمایش گذاشت. عملیات نظامی آنان که "عملیات بازدارندگی از تجاوز" نامیده شد، توسط ائتلافی از چندین گروه مخالف مسلح سوری به رهبری گروه تحریر الشام و با حمایت جناح های متحد تحت حمایت ترکیه انجام شد. گروه تحریر الشام به عنوان بزرگترین و سازمان یافته ترین گروه مخالف مسلح اسد سال ها بر استان ادلب حکومت می کرد. دیگر گروه های مشارکت کننده در این عملیات شامل جبهه ملی برای آزادی، احرار الشام، جیش العزه، جنبش نورالدین الزنکی و گروه های تحت حمایت ترکیه نیز تحت چتر ارتش ملی سوریه فعالیت می کردند. این گروه ها برای اجرای این عملیات که بزرگترین کارزار نظامی اپوزیسیون سوریه از سال ۱۳۹۹ به شمار می رود به صورت متحد عمل کردند و فرماندهی عملیات نظامی را به یک سازمان مرکزی و واحد محول کردند. در این میان گروه تحریر الشام به عنوان منسجم ترین گروه در بین گروه های مسلح سوریه، نقش کلیدی در سازماندهی عملیات مشترک منجر به فروپاشی رژیم اسد ایفا کرد.

رهبران نظامی گروه تحریر الشام اعلام کردند که یک سال پیش از آغاز این عملیات، آمادگی لازم برای نبرد علیه نیروهای بشار اسد را تدارک دیده بودند و به لحاظ کیفیت و نوع تسلیحات نیز برتری کیفی و نوآورانه با مخالفان اسد بود. این گروه ها توانایی های نظامی خود را با توسعه موشک ها و پهپادهای ساخت شده درون سوریه (با نام شاهین) ارتقا داد. این پهپادها به طور موثر علیه اهداف نظامی و امنیتی ارتش اسد استفاده شدند و توانستند خودروهای نظامی و پرسنل ارتش اسد را از فاصله ۳۰ کیلومتری مورد اصابت قرار دهند. استفاده گسترده از این پهپادها در شهر حما که تصرف آن برای موفقیت مخالفان حیاتی بود، از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. همچنین تشکیل واحدهای رزمی تخصصی و مجهز به سلاح و جنگ افزارهای نوین مانند یگان نیروهای ویژه تحریر الشام معروف به عصائب الحمرا (نوارهای سرخ) که نوک پیکان عملیات بوده و یا تیپ سرایا الحراری (تیپ حرارتی) که در مدت یک هفته، هر شب دستاوردها و پیروزی های مهمی داشت، با بهره گیری از تجهیزاتی چون دوربین های دید در شب صورت پذیرفت. [1]

"هایکو ویمن" مدیرگروه بحران در پروژه عراق، سوریه و لبنان، اظهار داشت که ارتش سوریه برای مواجهه با این نوع جنگ و نوآوری های پهپادی شورشیان آمادگی لازم را نداشت. از طرفی، گروه تحریر الشام و مجموع متحدان آن با نام ارتش ملی سوریه دست کم شش ماه پیش از آغاز تهاجمات، ترکیه را از آن مطلع کرده بودند و آنکارا نیز به صورت ضمنی این اقدام را تایید کرده و آنان را به لحاظ اطلاعاتی، سلاح و لجستیک پشتیبانی کرد.

5- شکست اراده نبرد و فروپاشی ساختاری و روحی ارتش اسد در میان رده های میانی آن از جمله دلایل سقوط غافلگیرانه وی بود. واقعیت این است که در اواخر دولت اسد پادگان های نظامی تنها به عنوان یک ایست و بازرسی ساده عمل می کردند. سقوط حلب به عنوان یک نقطه عطف در بحران سوریه بود. سقوط حلب نه تنها برتری قدرت میدانی مخالفان مسلح اسد را نشان داد بلکه بر روحیه نیروهای حکومتی و جامعه طرفدار اسد نیز سایه افکند و احساسی از رعب و وحشت در میان نیروهای نظامی و امنیتی اسد به وضوح دیده می شد.[2]

به اعتقاد کارشناسان در سال های اولیه جنگ، مجموع عواملی از جمله تلفات بالای نظامیان و فرار سربازان از خدمت باعث شد ارتش حدود نیمی از نیروهای ۳۰۰ هزارنفری خود را از دست بدهد. "دیوید ریگوله - روز" از موسسه فرانسوی امور بین المللی و استراتژیک معتقد است: "از سال 2011 ارتش سوریه از نظر نیروی انسانی، تجهیزات و روحیه با فرسایش دائمی مواجه بوده است." نیروهای طرف دار اسد در مناطق جنگی از روحیه پایین و احساس رهاشدگی توسط متحدان استراتژیک خود مانند روسیه و نیروهای مقاومت طرف دار ایران که پیش ازاین در بحران سوریه در کنار آنها جنگیده بودند، رنج می بردند. در آن سوی جبهه نبرد شاهد عزم، تجربه و روحیه رزمی بالای نیروهای مخالف اسد بودیم که در حملات خود به نقاط و شهرهای مختلف استراتژیک که از حلب شروع و به دمشق ختم شد، باسرسختی به نبرد پرداختند. اظهارات عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان که از آخرین کسانی بود که اسد را در دمشق دید، شنیدنی است، طبق اظهارات عراقچی بشار اسد رئیس جمهور سوریه از عدم تمایل ارتش خود به جنگ و ناتوانی افسران ارتش در انجام ضد حمله لازم برای بازپس گیری سرزمین های ازدست رفته و یا متوقف کردن پیشروی مخالفان شکایت داشت در واقع، فروپاشی ارتش بازتابی از فروپاشی عمومی تر در نهادهای دولتی سوریه است.بر اساس گزارش ها، سربازان و افسران پلیس پست های خود را رها می کردند، سلاح های خود را تحویل می دادند و پیش از پیشروی مخالفان می گریختند. [3]

6- تغییر در معادلات منطقه ای: دولت سوریه به عنوان یکی از ستون های «محور مقاومت» به رهبری ایران، در طول سال های جنگ داخلی، برای رفاه و بقای خود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، حزب الله، نیروهای مقاومت شیعه عراقی و نیروهای مقاومت شیعه پاکستان به نام تیپ زینبیون وابسته بود. اما لطمات جدی حزب الله پس از ۱۴ ماه جنگ با اسرائیل، به ویژه در سه ماه آخر که طی آن رژیم صهیونیستی رهبر این سازمان، سید حسن نصرالله را به شهادت رساند موجب قطع کمک های نظامی و پشتیبانی حزب الله در سوریه شد. محدودیت حزب الله در اعزام نفرات به سوریه و تصمیم ایران برای خارج نمودن اعضای سپاه پاسداران و افسران ارشد نظامی خود از سوریه ارتش اسد را از متحدان ارزشمند و نیروی رزمی کارآزموده محروم کرد. جنگ میان لبنان و اسرائیل منجر به بازگشت بسیاری از نیروهای حزب الله به لبنان و در نتیجه ایجاد خلا قدرت در سوریه گردید. به رغم این انتظار که ارتش سوریه این خلا را پر خواهد کرد، دولت سوریه به آتش بس موجود دلخوش بود و خطر فوری را جانب مخالفان مسلح احساس نمی کرد که این خود نمایانگر یک اشتباه محاسباتی در استراتژی نظامی افسران ارتش سوریه بود. در همین رابطه، آرون لوند، عضو اندیشکده قرن بین المللی، در اظهاراتی به خبرگزاری فرانسه گفت که «عامل اصلی» موفقیت شورشیان «ضعف دولت اسد و کاهش کمک های بین المللی به اسد» بود.

7- قطع حمایت نظامی روسیه: عامل دیگری که دومینو سقوط اسد را تکمیل نمود عدم حمایت قاطع نیروی هوایی روسیه از بشار اسد بود که بین سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ در شکست نیروهای مخالف نقش داشت. تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ مسکو را مجبور کرد تا بسیاری از تجهیزات نظامی خود به ویژه جنگنده های هوایی را از سوریه خارج کند. هنگامی که ائتلاف گروه های مسلح حمله خود را به حلب آغاز کرد، روسیه تعداد محدودی جنگنده نظامی در سوریه داشت که برای حمله به مواضع مخالفان در حما، ادلب و حلب مورد استفاده قرار گرفت، اما هیچ تاثیر قابل توجهی بر تغییر معادلات نظامی نداشت. کاهش حمایت روسیه ناشی از عوامل متعددی بود. در این باره موسسه مطالعات استراتژیک مسکو (2023) سه عنصر کلیدی را نام می برد: الف. افزایش هزینه های اقتصادی برای حفظ بشار اسد در سوریه، ب. تغییر اولویت های استراتژیک روسیه در سایر مناطق و ج. اطمینان از سقوط دولت اسد. علاوه بر این، ابتکارات دیپلماتیک روسیه در منطقه رویکردی عمل گرایانه را برای تامین منافع خود در سوریه پس از اسد، از جمله مذاکره با گروه های مخالف و سایر قدرت های منطقه ای اتخاذ نمود. می کرد.[4]

8- تثبیت حکومت مخالفان اسد: گروه های شورشی، به ویژه گروه تحریر الشام با ایجاد ساختارهای اداری خود که به طور موثر خدمات ضروری مانند: امنیت، بهداشت، خدمات عمومی، تامین و توزیع ارزاق، مراقبت های بهداشتی و... را به مردم مناطق تحت تصرف ارائه می کردند خود را به عنوان یک نظام سیاسی جایگزین مناسب و شایسته در مقابل دولت اسد معرفی کردند. این اقدامات به مخالفان این اجازه و توانایی را داد که در میان مردم سرخورده از دولت اسد مشروعیت پیدا کنند. در واقع، گروه های شورشی مسلح در سوریه موفق شدند نظم و امنیت برآمده از ساختارهای حاکمیتی جدید خود را ایجاد و تثبیت نمایند. و این در کسب مشروعیت آنان و ریزش در پایگاه اجتماعی بشار اسد بسیار موثر واقع شد.

نتیجه گیری:

سقوط اسد حاصل تقاطع عوامل داخلی و خارجی بود. اوج رویدادهایی که منجر به خروج بشار اسد از سوریه شد، ناشی از هم افزایی بحران داخلی، تحولات منطقه ای و تغییرات بین المللی بود. رکود شدید اقتصادی در سال 2023، کاهش بی سابقه ارزش پول ملی سوریه، تسلیم و فرار دسته جمعی نیروهای ارتش، قطع پشتیبانی هوایی روسیه، کاهش نفرات و انتقال واحدهای رزمی ایران به خارج سوریه در نهایت منجر به حملات هماهنگ و گسترده مخالفان شد و طوفانی سهمگین ایجاد کرد که بسیار فراتر از تصور اسد بود و شد آنچه شد!

منابع:

[1]. What happened in Syria? How did al-Assad fall?

Accessible At: https://www.aljazeera.com/news/2024/12/8/what-happened-in-syria-has-al-assad-really-fallen.

[2].How Assad's army collapsed in Syria: demoralised conscripts, absent allies. Accessible At: https://www.reuters.com/world/middle-east/demoralised-abandoned-by-allies-why-assads-army-failed-fight-syria-2024-12-12/

[3]. The Assad regime falls. What happens now? Accessible At: https://www.brookings.edu/articles/the-assad-regime-falls-what-happens-now/

[4]. https://riss.ru