گزارش معادن نفت بختیاری در روزنامه ی کاوه؛ بازخوانی یک سند مطبوعاتی از سال۱۲۹۸خورشیدی
مطبوعات تاریخی از جمله اسناد مکتوب در بررسی های تاریخی هستند و با بازخوانی و تحلیل مطالب منتشر شده در این داکیومنت های تاریخی می توان به نگاه دقیق تری از موضوع مورد پژوهش رسید.در موضوع شکل گیری و توسعه صنعت نفت در ایران، بعنوان مهمترین رویداد تاثیرگذار در سرنوشت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران و خاورمیانه نیز بولتن ها، نشریات، روزنامه ها و خبرنامه های واجد مطالب مرتبط با موضوع "تاریخ نفت"، اسنادی مهم و قابل توجه و تامل هستند.
در همین راستا، بازخوانی مطلب منتشر شده در روزنامه ی "کاوه" در اسفندماه۱۲۸۹، واجد اطلاعاتی ارزشمند از شکل گیری صنعت نفت در ایران و آمار و ارقامی از تولید نفت در نخستین کشور نفتی خاورمیانه در آن مقطع زمانی و همچنین تاثیر نفت در مناسبات جهانی است.توضیح اینکه؛ اکتشاف نفت در ایران در خرداد سال۱۲۸۷ صورت پذیرفت و در پایان سال۱۲۹۸ یازده سال و چندماه از فعالیت صنعت نفت گذشته بود.بدین ترتیب؛ بازخوانی این گزارش، وضعیت و جایگاه صنعت نفت در پایان دهه ی نخست فعالیت را نیز به پژوهشگر ارائه می کند.
روزنامه ی"کاوه" که با عنوان مجله ی کاوه نیز شناخته می شود نشریه ای بود که از سال۱۳۳۴ تا ۱۳۴۰هجری قمری برابر با ۱۲۹۵ تا ۱۳۰۱خورشیدی به زبان فارسی و توسط حسن تقی زاده و همکارانش در برلین چاپ می شد و نقشی مهم در افزایش آگاهی ایرانیان در مقطع زمانی مذکور داشت.
در شماره ی سوم از سال پنجم روزنامه کاوه به شماره مسلسل سی و هفت و تاریخ؛ ۲۴فوریه۱۹۲۰ برابر با چهارم جمادی الآخر(جمادی الثانی)۱۳۳۸هجری قمری که با تطبیق آن با تقویم خورشیدی مصادف بوده با؛ سه شنبه، چهارم اسفندماه سال۱۲۹۸، در صفحه ی نخست روزنامه و در مطلبی با عنوان "معادن نفت بختیاری"، ترجمه مقاله ای منتشر شده در یک روزنامه ی اروپایی را با افزودن تحلیل روزنامه کاوه منتشر شده است.
در این مطلب، که جهت امانت داری به متن سند با همان انشاء و شیوه نگارشی قدیم بازنشر شده و موارد مورد نیاز با افزودن (= ) توضیح داده شده، چنین می خوانیم؛
؛؛معادن نفت بختیاری معادن نفتی که در اراضی بختیاری در سر راه مالمیر و شوشتر در سه فرسنگ و نیمی جنوب شرقی شوشتر و چهل و هفت فرسنگی شمال و شمال شرق محمره(=خرمشهر) واقع و به معادن نفت میدان نفتون یا معدن نفتون مشهور است و دولت ایران امتیاز آنرا به انضمام تام معادن نفت دیگر ایران به استثنای ایالات شمالی به موجب امتیازنامه نهم صفر ۱۳۱۹ و به موعد نود ساله به "ویلیام دارسی" استرالیایی داده است روز به روز کسب اهمیت کرده و بیشتر جلب توجه اقتصادیون فرنگستان را می نماید.بعضی روزنامه های آنان اخیرا در این خصوص مقاله نوشته و صورت مجلس عمومی سالیانه ۱۹۱۷ فرنگی(برابر با هفتم ربیع الاول ۱۳۳۵ تا شانزده ربیع الاول ۱۳۳۶)، شرکاء شرکت نفت انگلیس و ایران را که اکنون صاحب امتیاز معادن مذکور است داده اند و ما در اینجا با ملاحظه اهمیت موضوع مقاله ای را که در این خصوص در روزنامه "بلگراد ناخریشتن" در هجدهم ربیع الثانی امسال درج شده را ترجمه می نمائیم:اهمیت ایران از نظر اقتصادی جنگی.چندی قبل در لندن شرکت نفت انگلیس و ایران که هشت کرور لیره انگلیسی سرمایه دارد و چهار کرور و دویست هزار آن سهام در دست دولت انگلیس است، مجمعی داشت.قرض این شرکت به موجب اسناد چهار کرور لیره انگلیسی است.
از آنجائیکه نفت به مقدار بی اندازه در آن اراضی(=میدان نفتون) موجود است و کارخانجات حالیه شرکت برای تصفیه این کفاف نمی دهند شرکت در خیال است که تصفیه خانه های تازه بسازد و برای انجام این خیال به واسطه فروختن ۹کرور لیره انگلیسی سهام تازه سرمایه شرکت را به ۱۰کرور لیره انگلیسی برساند.بعدها شرکت می خواهد سرمایه خود را به ۱۶ کرور لیره انگلیسی برساند، ولی به ملاحظه آنکه دولت اکثریت تامه را دارا باشد همیشه سعی دارند که نسبت میان سهام دولتی و سهام شخصی، مانند قدیم باقی بماند.
منافع خالص شرکت نفت در سال ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۷ (۱۳۳۴ تا ۱۳۳۵ه ق) سیصد و چهل و چهار هزار لیره انگلیسی بوده در حالی که در سال قبل منافع شرکت فقط هشتاد و نه هزار لیره انگلیسی بود.اسهام(=سهام های) تازه هشت درصد تنزیل خواهند داد.بر خلاف پیش که فقط ۹ درصد تنزیل دادند و اسهام اصل شرکت که تا حال تنزیلی نداده بودند را نیز ۹ درصد تنزیل خواهند داد.
رئیس شرکت "شارل گرینوی" اوضاع شرکت را به شکل خوبی شرح داد و موسس این شرکت "نوکس دارسی" را با "سسیل رودس" تشبیه کرد و گفت آن وزیری که اول دفعه اهمیت این مسئله را فهمید و دولت انگلیس را در مراقبت به امور این شرکت دخیل کرد، بدولت انگلیس هم از نقطه نظر سیاسی و هم از راه اقتصادی بیشتر کمک کرد تا "لرد بیکنسفیلد" که تنگه سوئز را برای انگلیس خرید.رئیس اظهار کرد که نمی تواند با ارقام بگوید تا چه اندازه این شرکت در زمان جنگ به جهازات(=کشتی ها) انگلیس کمک کرد و به آنها نفت داده است، لکن آنقدر می توان گفت که کمک این شرکت اهمیت فوق العاده در اقدامات جنگی متفقین داشته و مخارج جنگ هم به ملاحظه آنکه جهازات در عوض زغال سنگ، نفت استعمال کردند به مرانب کمتر شده است.همینکه نقشه ای که ریخته شد مجری شود، شرکت می تواند آنچه دولت انگلیس و جهازات به نفت یا موادی که از نفت بعمل می آید، لازم داشته باشد، فقط چون شاید موافق احتیاط و حزم نباشد که یک دولتی تمام مایحتاج خود را تنها از یک قطعه زمین بدست آورد، رئیس مذکور پیشنهاد کرد که یک شرکتی ایجاد بشود که شامل تمام شرکت های نفتی انگلیسی باشد و سعی کند هر مکان دنیا که هنوز از زمین نفت دار اثری هست در آنجا کار کند.این مسئله قابل توجه است زیرا که خود امریکایی ها از آنجائیکه در زمان جنگ تقریبا سالی ده الی دوازده کرور تن، برابر هفتاد تا هفتاد و شش کرور خروار نفت لازم دارند و این شش برابر مقداری است که قبل از جنگ در تمام اروپا به مصرف می رسید، شاید نتوانند بعد از جنگ به اروپا نفت بدهند.بعلاوه این جنگ به ما نشان داد که برای جنگ، داشتن معادن نفت بدور مراقبت خارجی و ساختن موادی که از نفت به عمل می آید، به همان اندازه که سرباز و ذخیره و کشتی لازم است، اهمیت دارد.
مقدار نفتی که از اراضی این شرکت در ایران بدست می آید، چنانکه تجربه نشان می دهد تمام نشدنی است.به طول زمان ایران می تواند به اندازه ممالک متحده امریکا نفت به عمل آورد.در همان اراضی که امروز شرکت کار می کند، در صورتیکه تصفیه خانه هایی برپا شود که بتواند نفت را در همان جا تصفیه کند می توان در سال چهار میلیون تن برابر با بیست و چهار کرور خروار نفت بدست آورد.چاه نمره هفت تنها در حال(=زمان حال) ۹میلیون و هفتصد هزار تن، برابر با بیش از چهل کرور خروار نفت داده است و هنوز هم پر از نفت است.تنها این اراضی امروز بیش از مقدار نفتی که "گالیسی"(=اتریش-لهستان) و "رومانی" قبل از جنگ می دادند، بعمل می آورد در صورتیکه گالیسی و رومانی روی هم دو هزار چاه نفت و چهل میلیون لیره انگلیسی هم سرمایه داشتند.در بعضی نقاط دیگر هم مثلا در سواحل خلیج فارس نزدیک یک بندری که برای آمد و رفت کشتی ها مناسب است، چاه کنده شده و معلوم شد که آنجا هم نفت زیادی است.نفت ایران خیلی عالی و به مراتب بهتر از نفت امریکا است و مقدار زیادی بنزین داراست و بعلاوه روغن لامپای خیلی خوبی نیز از آن بعمل می آید.بعلاوه بر تمام اینها نفت ایران روغن سوخت خیلی عالی دارد که قوه حرارت آن خیلی زیاد است.مخارج شرکت در مقابل مقدار هنگفت نفتی که به عمل می آید بالنسبه کم است.
واضح است جنگ انجام خیالات شرکت را به تعویق انداخت.ایلات ایرانی در سال۱۳۳۴ه ق خسارات زیادی به شرکت وارد آوردند و ما بدین ملاحظه ششصد و چهل و پنج لیره انگلیسی از دولت ایران ادعای خسارت کردیم و تا وقتی که دولت ایران این پول را ندهد، ما حق سالیانه او(=ایران) را نخواهیم داد.ارتباط ما با دولت ایران و اهالی خیلی دوستانه است و ساختمان تصفیه خانه ها بواسطه اشکالات جنگ و نداشتن پولاد و کشتی و گاهی غرق شدن کشتی هایی که پولاد حمل می کردند بواسطه تحت البحریها(=زیر دریایی ها) و کمی عمله جات به تاخیر افتاد.بدین ملاحظات ما فقط نصف دستور سالیانه خود را توانستیم انجام دهیم.
ظرفیت لوله های نفت را می خواهیم تا سه میلیون تن، هجده کرور خروار برسانیم.امروز شرکت ما بیست و دو کشتی برای حمل نفت دارد و ظرفیت آنها روی هم رفته؛ یکصد و سی و چهار هزار تن است که بعلاوه ۹کشتی دیگر که روی هم رفته ۷۵۰۰۰ تن ظرفیت دارند به دویست و سی و پتج هزار تن خواهد رسید.راه آهن های غربی هندوستان امروزه تمام با نفت گار می کنند و عنقریب راه آهن های دیگری هم نفتی خواهند شد.
نویسنده ی روزنامه کاوه در پایان ترجمه ارائه شده می افزاید؛ از شرح فوق معلوم می گردد که این اراضی نفت ایران چه اهمیت فوق العاده در بازار نفت دنیا دارد و مخصوصا تا چه اندازه به اقدامات جنگی انگلیس کمک کرده است و با وجود این، تمامی این سرچشمه های پربها در مطابق مبلغ بسیار ناقابلی بدست انگلیسی ها افتاده است.بدین معنی که موافق امتیازنامه ۹صفر۱۳۱۹ اول یک شرکتی که به اسم شرکت استخراجات اولیه تاسیس شد و سپس در سال۱۳۲۴ با یک سرمایه ششصدهزارلیره انگلیسی تاسیس رسمی شد تا بیست هزار لیره نفت و بیست و پنج هزار لیره هم اسهام به دولت ایران داده شود و بعلاوه، از منافع خالص هم صدی شانزده عاید دولت ایران می کرد ولی چنانکه در ضمن مقاله فوق دیده شد انگلیسی ها در پرداختن آن به بهانه های گوناگون می جویند و خودشان با وجود بیطرفی ایران قشون به ایران می کشند.در ۲۶رمضان۱۳۳۳ بوشهر را تصرف می نمایند و ملاحظه هیچ بی قانونی هم نکرده و اسباب اغتشاش مملکت را فراهم آورده و عثمانیها را نیز مجبور به قشون کشی به ایران می نمایند و بدست خود اسباب خرابی معادن نفت را فراهم آورند و بعد جزئی را کلی نموده و ششصدوچهارده هزار لیره به حساب دولت ایران می آوردند و در صورتیکه مطابق تمام قوانین، حق دولت ایران است که جبران خسارتهای هنگفتی که انگلیسی ها به وی رسانده اند را مطالبه نماید.بهر حیث، معادن نفت بختیاری در آتیه می تواند سرچشمه تحول بزرگی برای ایران بشود و البته انگلیسی ها نیز برای آنکه معادن مذکور از چنگشان بیرون نرود از هرچه در آن راه بتوانند کوتاهی نخواهند نمود، ولی بر ایرانیان نیز فرض است که چشمشان را باز کند و منافع و مضرات ایران را همواره در نظر داشته و از روی آن عمل نمایند؛؛
بازخوانی این گزارش تاریخی خوب از وضعیت صنعت نفت ایران، در دهه نخست فعالیت و روابط کمپانی نفت انگلیس و ایران با دولت مرکزی ایران و همچنین تاثیر نفت ایران در جنگ جهانی اول، سندی تاریخی و دقیق از اهمیت نفت در دیپلماسی، اقتصاد و سیاست در آن روزگار است.نفتی که از معادن نفت بختیاری در میدان نفتون آغاز شد و در ادامه به دیگر مناطق نفتخیز ایران نیز گسترش پیدا کرد.