دوگانگی در شنیدن: والدین، فرزندان و نظرات دیگران

9 بهمن 1403 - خواندن 5 دقیقه - 137 بازدید

 ارتباط موثر بین والدین و فرزندان یکی از اساسی ترین عناصر تشکیل دهنده یک خانواده سالم است. این ارتباط نیازمند توجه به احساسات، نظرات و تجربیات یکدیگر است. با این حال، در بسیاری از خانواده ها، مشاهده می شود که والدین نظرات فرزندان خود را نادیده می گیرند، در حالی که همین نظرات که از زبان دیگران بیان می شود، به سادگی پذیرفته می شوند. این پدیده، که به عنوان "دوگانگی در شنیدن" شناخته می شود، می تواند آثار منفی عمیقی بر روی روابط خانوادگی و توسعه عاطفی فرزندان داشته باشد. در این یادداشت علمی به بررسی عوامل موثر در این دوگانگی، پیامدها و راهکارهای بهبود ارتباطات پرداخته می شود.

پدیده دوگانگی در شنیدن، زمانی رخ می دهد که والدین به نظرات و احساسات فرزندان خود توجه کمتری دارند و در عوض، وقتی که نظرات مشابه از زبان دیگران (معلمان، دوستان یا اعضای خانواده) مطرح می شود، به سرعت به آن ها واکنش مثبت نشان می دهند. این مساله می تواند به احساس بی توجهی و عدم اعتبار در فرزندان منجر شود و در نهایت کاهش اعتماد به نفس و آسیب های روانی را به دنبال داشته باشد. علاوه بر این، این دوگانگی می تواند به بروز فاصله های نسلی در خانواده ها و کاهش کیفیت ارتباطات بین والدین و فرزندان بیانجامد. بنابراین، شناسایی علل و پیامدهای این پدیده و ارائه راهکارهای موثر برای بهبود ارتباطات، امری ضروری به نظر می رسد. این یادداشت سعی دارد به این مساله بپردازد و زمینه ای برای فهم عمیق تر روابط خانوادگی فراهم آورد.


 عوامل موثر

1. پیش داوری و انتظارات:

 والدین ممکن است به دلیل مسائلی از جمله پیش داوری یا انتظارات خاصی که از فرزندان دارند، به گفته های آن ها توجه کمتری نشان دهند. این پیش داوری ها می تواند ناشی از نگرانی های خود والدین یا حتی نقص در تجربیات شخصی آن ها باشد.

2. نقش اجتماعی: 

در بسیاری از فرهنگ ها، نظرات و ارزیابی کسانی که به عنوان صاحب نظر شناخته می شوند، بیشتر از فرزندان در نظر گرفته می شود. این نوع اعتباردهی می تواند به احساس بی ارزشی یا نادیده گرفتن نظرات فرزندان منجر شود.

3. شیوه های ارتباطی

شکل و شیوه برقراری ارتباط فرزندان با والدین می تواند تاثیر زیادی بر پذیرش یا دفع نظرات آن ها داشته باشد. فرزندان باید بیاموزند که به طور موثر و صریح نظرات خود را بیان کنند تا والدین آن ها را بهتر درک کنند.

4. تاثیر رسانه:

 در دنیای امروز، رسانه ها و شبکه های اجتماعی نقش چشمگیری در شکل گیری نظرات دارند. والدین ممکن است به اطلاعاتی که از دیگران (معلمان، کارشناسان، یا افراد مشهور) دریافت می کنند، بیشتر اعتماد کنند و این می تواند باعث کاهش اعتماد به نفس فرزندان شود.


 پیامدها


- احساس بی توجهی: 

نادیده گرفتن نظرات فرزندان می تواند به احساس بی توجهی و پایین آمدن اعتماد به نفس در آن ها منجر شود.

- فاصله ی نسلی: 

این دوگانگی در شنیدن ممکن است منجر به ایجاد فاصله بین نسلی در ارتباطات خانوادگی گردد، جایی که فرزندان احساس کنند که نظرات آن ها در خانواده ارزش ندارد.

- کاهش مهارت های ارتباطی: 

فرزندان ممکن است از بیان نظرات خود صرف نظر کنند و در نتیجه مهارت های ارتباطی آن ها آسیب ببیند.


راهکارها

1. تشویق به بیان احساسات: 

والدین باید فضایی امن برای فرزندان فراهم کنند تا بتوانند احساسات و نظرات خود را آزادانه بیان کنند.

2. گوش دادن فعال: 

والدین باید توانایی گوش دادن فعال و توجه به نظرات فرزندان را توسعه دهند تا فرزندان احساس کنند که درک می شوند و ارزش دارند.

3. توجه به تجارب فرزند: 

والدین باید به تجارب و نظرات فرزندان توجه کنند و از آن ها یاد بگیرند، حتی اگر این نظرات با نظرات خود آن ها همخوانی نداشته باشد.

پدیده دوگانگی در شنیدن، که به عدم توجه والدین به نظرات و احساسات فرزندان در مقایسه با پذیرفتن همان نظرات از زبان دیگران اشاره دارد، مشکلی جدی در روابط خانوادگی است. تبعات این مساله می تواند به احساس بی توجهی، کاهش اعتماد به نفس، و مشکلات ارتباطی در فرزندان منجر شود. علاوه بر این، این دوگانگی می تواند فاصله های عاطفی و اجتماعی را در خانواده ها ایجاد کند و به رشد نارسایی های روانی در نسل های آینده کمک کند.

برای مقابله با این چالش، ضروری است که والدین به اهمیت گوش دادن فعال و پذیرش نظرات فرزندان خود آگاه شوند. آموزش مهارت های ارتباطی مناسب و ایجاد فضایی امن برای بیان احساسات می تواند به تقویت ارتباطات خانوادگی و افزایش اعتماد به نفس فرزندان منجر شود. 

در نهایت، ایجاد یک فرهنگ متقابل در خانواده ها که در آن نظرات هر شخص، به ویژه فرزندان، به رسمیت شناخته شود، نه تنها به بهبود کیفیت ارتباطات کمک می کند بلکه قدم موثری در سلامت روانی و عاطفی خانواده ها خواهد بود. با توجه به اهمیت این مساله، نیاز به تحقیقات و گفتگوهای بیشتر در این زمینه احساس می شود تا والدین بتوانند به طور موثرتر به نیازهای عاطفی و شناختی فرزندان خود پاسخ دهند.