مدیریت و خودآگاهی کارکنان

9 بهمن 1403 - خواندن 2 دقیقه - 187 بازدید

امروزه برای اینکه گروهی از افراد بتوانند به طور موثر با یکدیگر همکاری کنند و از کار گروهی طولانی مدت در یک پروژه اطمینان حاصل کنند، باید در هر یک از اعضا احساس خودآگاهی وجود داشته باشد. این نمایه ای واقع بینانه از مهارت ها و توانایی های فرد و همچنین انتظارات از همکاران است. ممکن است طبیعت انسان این باشد که خودآگاهی تحریف شده و عزت نفس متفاوت باشد. با این حال، برای همکاری بسیار مهم است. این «کیفیت تصمیم گیری، کار گروهی، هماهنگی با افراد دیگر، مدیریت موثر تعارض را تحت تاثیر قرار میدهد.خودآگاهی امکان ارزیابی نقاط ضعف و قوت شخصی را فراهم می کند که به اجازه دادن به نظرات دیگران کمک می کند و به عنوان یک محرک برای بهبود عمل می کند. با مسئولیت پذیری در مورد رفتار خود، هر کارمند در تیم می تواند رویکردی متفکرانه به مسئولیت های خود داشته باشد. با این حال، خودآگاهی یک مکانیسم داخلی نیست و نیاز به اجرای شایسته در یک محیط تیمی دارد. «اول، پرورش خودآگاهی به زمان و تعهد نیاز دارد. دوم، بسیاری از سازمان ها تیم سازی را از منظر رویداد محور در نظر می گیرند و آن را به یک فرآیند مستمر تبدیل نمی کنند.به ندرت دیده می شود که اعضای تیم کاملا از خود بی خبر باشند و بیشتر افراد از نیاز به رشد و بهبود حمایت می کنند. با این حال، طیفی از رفتارهای ارتباطی ناخودآگاه مانند حالت تدافعی در برابر بازخورد می تواند برای همکاری موثر مضر باشد. خودآگاهی باید بر اساس نیت درست باشد و برای رسیدن به آن نیاز به راهنمایی و زمان دارد. مدیران می توانند با تاکید بر این مفهوم به طور مداوم به جای رویدادهای تیمی دوره ای به این فرآیند کمک کنند. در این مثال، یک تیم می تواند خودآگاهی و عملکرد مناسب را در لحظات حساس برای نشان دادن همکاری نشان دهد.