عدم تحریف قرآن
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، #مقدمات_تفسیری
📆 شماره جلسه: ۳۸
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
🔴خلاصه شبهه مطرح شده درباره تحریف قرآن:
چون قرآن، در زمان رسول خدا بدست خود حضرت جمع نشده و بعدا جمع آوری شد، جمع آوری یک کار عظیم که ۶۰۰۰ آیه دارد و پراکنده است و انسانی غیرمعصوم (عثمان) بخواهد جمع کند طبیعتا بدون سهو و نسیان و تحریف نخواهد بود لذا یا اطمینان به تحریف قرآن داریم یا احتمال عقلایی میدهیم.
✅ادله عدم تحریف:
🔺کلماتی که باید جمع شود تا تشکیل آیه دهد و آیاتی که باید جمع شود تا تشکیل سوره دهد و این سور که قرآن را تشکیل می دهند را چه کسی جمع کرد؟ اگر نشان دهیم که این جمع آوری در زمان رسول خدا بوده دیگر احتمال تحریف نیست. چنانکه پیامبر فرمود انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی! پس کتاب خدا در زمان پیامبر جمع آوری شده بود.
🔰البته صرف صحافی و نوشتن چیزی که قبلا جمع آوری شده بوده اما روی پوست و چوب و ... بوده و بعدا روی کاغذ آمده و بصورت کتاب شده اهمیتی ندارد و تاثیری در تحریف ندارد بلکه جمع آوری چیزی که قبلا پراکنده بوده امکان تحریف می دهد. البته ظاهر آیات قران هم که حجیت دارد به عدم تحریف اشاره دارد.
🔺جمعی که عثمان کرده، به اختلاف قرائات پایان داد و چند #قرائت را که جایز بود، یکی کرد و آنی که مشهورتر بود را پذیرفت نه اینکه کلمه ای را حذف کرده یا تغییر داده باشد، خصوصا اینکه در زمان او، قلمرو اسلام از شرق آسیا تا وسط اروپا بود و قرآن نیز در تمام این قلمرو پخش شده بود و اصلا توان تغییر قرآن را نداشت. لذا میتوان گفت هیچ احتمال تغییر یا حذف کلمه وجود ندارد.
🔺روایاتی از معصومین که مردم را ارجاع به قرآن می دهد میشود موید عدم تحریف، چون مشخص میشود که علت ارجاع اینست که آیات قرآن قبل از روایات به دست مردم رسیده و روایات را باید با آیات سابق تطبیق داد. پس حجیت روایات، وابسته به حجیت قرآن است نه اینکه برعکس باشد و حجیت آیات قرآن را وابسته به این بدانیم که به تواتر ثابت شود پیامبر این آیات را گفته است و اگر ثابت نشد پس قرآن حجیت ندارد!
🔺مهمتر اینکه نه پیامبر و نه دیگر معصومین حتی یکبار هم به تحریف قرآن اعتراض نکرده اند. آیا میشود کسی که به احکام جزیی حساس است به تحریف قرآن حساس نباشد؟! کسی چون علی که هم انتخاب الهی را با خود داشت و هم انتخاب مردمی و لذا قادر مطلق بود, چیزی نگوید؟!
🔺گفتیم که علت حجت سخنان پیامبر، آیات قرآن است که دستور به تبعیت از پیامبر داده است. علت حجیت سخنان قرآن اما خود قرآن است نه چیز دیگر، زیرا قرآن، سخن خداست و نیازی به موید ندارد. اگر قرآن را تحریف شده و غیر حجت بدانیم، دیگر مبنایی برای حجیت روایات و سخنان پیامبر نیز نداریم. پس چون خدا خودش در قرآن، آیات قرآن را تحریف نشده و بدون شک دانسته پس تحریف نشده و نخواهد شد.
🔺در اینجا یقین می کنیم که تحریفی صورت نگرفته و البته یقین بالاتر از اطمینان است. ما جز در الهیات و در ریاضیات، در علوم دیگر یقین به ندرت داریم و همگی ظن و گمانند. یقین مجموعه چند چیز است: اول اینکه انسان جزم داشته باشد به ثبوت محمول برای موضوع و بگوید هر الف، ب است. دوم جزم به امتناع زوال محمول از موضوع یعنی نقیضش که سالبه است باید جزمی العدم باشد و بگوییم استثنا الف از ب محال است. سوم اینکه این جزمها قابل زوال نباشد. پس در مورد اصول کلی قران میتوان یقین به عدم تحریف کرد اما در مورد بعضی کلماتش، اطمینان عقلایی داریم.
🔺دشمن هم اگر میخواست بخشی از قرآن را تحریف بکند سعی میکرد خطوط اصلی قران را تحریف کند نه اینکه یک حرفی را که اصلا معنای آیه را هم تغییر چندانی نمی دهد را تغییر دهد. پس دشمان در فکر تحریف نبودند. دوستان هم آماده هرنوع فداکاری برای حفظ قران از تحریف بودند. مثلا مالک را ملک بخوانیم هم تغییری ایجاد نمیشود چون خدا هم ملک است هم مالک.
🚸🚸🚸🚸🚸🚸
🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر مقدمات قرآن
🔴 eitaa.com/tafsire_tasnim1/28
📚کانال تفسیر تسنیم
✅ @tafsire_tasnim1