( بزهکاری ) سر فصل هائی از علل و عوامل بزهکاری ...

19 دی 1403 - خواندن 16 دقیقه - 792 بازدید

نخستین همایش جامع بین المللی روانشناسی ، علوم تربیتی و علوم اجتماعی


■ تعریف جرم از منظر صاحب نظران و اندیشمندان :

دانشمندان و صاحبان اندیشه در این خصوص هر کدام با توجه به حوزه تخصصی خود ، تعریفی از جرم ارائه کرده اند . بنابراین ، تعریف خاصی که مورد قبول همه ی آنها باشد وجود ندارد . حقوقدانان به تعریفی که قانون از " جرم " نموده است بسنده کرده اند . در حالی که جامعه شناسان بر اساس معیارهای جامعه شناختی به تعریف جرم پرداخته اند .

■ الف ● از دیدگاه حقوقی :

عده ای از حقوقدانان معتقدند که نقض قانون هر کشوری در اثر عمل خارجی در صورتی که انجام وظیفه یا اعمال حقی آن را تجویز نکند و مستوجب مجازات هم باشد ، جرم نامیده میشود .》بعضی دیگر هر فعل یا ترک فعلی را که نظم ، صلح و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون نیز برای آن مجازاتی تعیین کرده باشد " جرم " میدانند. 

برخی با حذف بعضی قیدها ، آن را عبارت کوتاه تری تعریف کرده و گفته اند : جرم عبارت است از " هر فعلی که قانون آن را ممنوع اعلام کرده و فاعلی را مستحق مجازات دانسته است ، یعنی در واقع ، جرم یا جنایت عبارت است از زیرپاگذاشتن قوانین جزائی ." نکته قابل توجه این است که نه تنها جرم بودن یک عمل از نظر یک دولت در دوره های مختلف فرق می کند ، بلکه تعریف جرم در کشورها و دولت های مختلف نیز متفاوت است . در کشورهایی که اهتمام بر حفظ آزادی فردی است با کشورهایی که این چنین نیست ، جرم به دو صورت تعریف شده است ؛ از جمله ، در حقوق کیفری ایران " هر فعل یا ترک فعل که مطابق قانون ، قابل مجازات یا مستلزم اقدامات تامینی و تربیتی باشد ، جرم محسوب است و هیچ امری را نمی توان جرم دانست ، مگر به موجب قانون برای آن مجازات و اقدامات تامینی یا تربیتی تعیین شده باشد." 

■ ب ● از دیدگاه جامعه شناختی:

دورکیم ، جامعه شناس فرانسوی ، معتقد است که جرم تا حدی یک پدیده طبیعی برای تمام جوامع است ، در تمام زمان ها وجود داشته و از فرهنگ و تمدن هر جامعه ناشی می شود . وی در تعریف جرم می نویسد: جرم از نظر ما ، عملی است که حالت نیرومند و روشن وجدان جمعی را جریحه دار میکند . و در بیان خصلت مشترک همه ی جرم ها می نویسد * جرم ها اعمالی هستند که همه اعضای یک جامعه آنها را به صورت عام محکوم می کنند. " آگوست کنت" معتقد بود که عوامل اجتماعی به شدت در رفتار و اعمال افراد موثر بوده و آن را شکل می دهد. ( در هر صورت جرم به عنوان یک پدیده اجتماعی همانند دیگر پدیده های اجتماعی، دارای ابعاد مختلفی است و عوامل متعددی میتواند در پیدایش آن نقش داشته باشد و به همین دلیل ، تغییر و تحول پدیده های اجتماعی به کندی صورت می گیرد. بنابراین اگر محیط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در میزان جرم تاثیر مستقیم دارد ، به صرف تشدید مجازات برای مجرمان یا برخورد شدید نیروهای انتظامی با آنان یا ایجاد رفاه اقتصادی و بالا بردن سطح معیشت زندگی ، نمی توان از بروز جرائم در یک کشور جلوگیری نمود ، بلکه پیشگیری از ارتکاب جرایم افراد ، تلاش همه جانبه ای را در تمامی ابعاد طلب می کند تا بتوان در این زمینه به موفقیت هایی دست یافت .

علت بروز بزهکاری معمولا علت واحدی نیست ، بلکه همیشه چندین علت دست به دست یکدیگر داده و باعث بروز بزهکاری افراد می شوند. علل مهمی که می توان نسبت به سایر عوامل اساسی تر تشخیص داد شامل عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، روابط والدین و نوجوانان میشود .

دکتر مهدی کی نیا در کتاب مبانی جرمشناسی فرموده است: جامعه شناسان به عوامل مستقیم و غیر مستقیم محیط و تراکم جمعیت ، وضع سکونت ، آلودگی هوا و .... توجه کرده اند . نقش شرایط اجتماعی و تعارضاتی که در چارچوب آن به وقوع می پیوندد، انکار ناپذیر است. به همین دلیل نه میتوان بزهکاری را تنها بر اساس عوامل اجتماعی برسی کرد و نه یافته های مستقل این زمینه قبلی همواره هماهنگ است . برسی ها نشان میدهند وقتی که در جامعه ای ثبات و پایداری اجتماعی وجود نداشته باشد، جامعه در شرائط دشواری چون شورش ، جنگ یا انقلاب باشد و یا پاره ای شرائط غیر عادی و ناسازگاری عمومی در جامعه رواج داشته باشد ، میزان بزهکاری رو به افزایش میگذارد . و به عکس هر قدر جامعه به سوی پایداری سوق داده شود ، میزان بزهکاری کاهش می یابد . همانگونه که اشاره شد ، جامعه ای که از یک ثبات و پایداری اجتماعی برخوردار نیست و دائما دچار هرج و مرج و بی نظمی از قبیل جنگ ، شورش ، و اختلاف طبقاتی ، آلودگی هوا وضع بد سکونت ، جمعیت بالا و ....باشد قطعا شرائط و بستر مساعدی را برای ارتکاب بزه فراهم می کنند و جامعه ای که از یک ثبات و نظم اجتماعی واقعی برخوردار است ، می تواند به مرور زمان ریشه های بزهکاری و عوامل آن را در خود بخشکاند . 

از دیگر عواملی که سبب افزایش جرم و بزهکاری اطفال و نوجوانان میشود ، میتوان به مهاجرت از روستا به شهر و مشکلات مربوط به حاشیه نشینی اشاره کرد. 

بعضی از جرمشناسان معتقدند که امروزه مهاجرت های داخلی و همینطور بین المللی، یکی از دلایل عمده افزایش نرخ بزهکاری مخصوصا در میان نسل اول مهاجران است. 

همچنین پیشرفت و گسترش وسائل ارتباط جمعی میتواند از دیگر عوامل بزهکاری باشد. بدین صورت که پخش فیلمهای رزمی و جنگی، نشان دادن روشهای سرقت و غیره هرکدام به نوعی میتواند تاثیراتی منفی بر کودکان بگذارد و در عین حال موجب سوق دادن آنها به ارتکاب بزه های گوناگون گردد. 

عوامل دیگری که با میزان بالای بزهکاری همراه است عبارتند از : تغییرات سریع اجتماعی ، مهاجرت ، زندگی در شهرهای شلوغ و پرجمعیت و تماشای مکرر برنامه های خشونت بار . 

بسیاری از روانشناسان معتقدند که شروع زودرس رفتار بزهکارانه نشان دهنده رفتار ضد اجتماعی شدید و طولانی مدت خواهد بود . قبلا اعتقاد بر این بود که سه علامت در اوائل کودکی ؛ ایجاد آتش سوزی، شب ادراری، و آزار حیوانات نشان دهنده رفتارهای ضد اجتماعی در سال های بعد زندگی خواهد بود . پژوهش نشان می دهد عوامل دیگر عبارتند از : 

جنگجو بودن ، جار و جنجال به راه انداختن ، داشتن مشکلاتی در مدرسه و گریز از مدرسه و ناتوانی سازگاری با دیگران ، وسواس ، و سایر اختلالات روانی احتمال ارتکاب جنایت دارند . از نظر روانشناختی : روانشناسان عوامل گوناگونی را برای بزهکاری اطفال احصا کرده اند. بزهکاری با صفات روانشناختی مختلف و متنوعی همراه است که برخی از آنها عبارتند از هوش کمتر از متوسط ، خلق و خوی پرخاشگرانه و ... روانشناسان ثابت کرده اند که بزهکاران نسبت به یکدیگر افراد به مراتب از عزت نفس پایین تری برخوردار بوده اند . که بزهکاران نسبت به دیگر افراد به مراتب از عزت نفس پایین تری برخوردار بوده اند . اگر به گذشته اطفال و نوجوانان بزهکار توجه داشته باشیم ، متوجه خواهیم شد که اکثر قریب به اتفاق آنها، به نحوی از انحاء مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. 

■ نقش اقتصاد در بروز بزهکاری و جرم :

مسئله اقتصاد یکی از ارکان اساسی در حیات فردی و اجتماعی بشر است . اقتصاد در شئون علمی و اخلاقی ، فرهنگی و تربیتی ، اجتماعی و سیاسی ، و دیگر امور مربوط به چگونگی زندگی مردم نقش بزرگی ایفاء میکند . اقتصاد در خوشبختی و بدبختی ، ترقی و انحطاط ، پیروزی و شکست ، و عزت و ذلت انسانها اثر عمیق دارد . یک قسم مهم از ناسازگاری ها و اختلافات ، تضاد و تشاجر ، جنگ و ستیز ، جرم و جنایت و بزهکاریهای عمیقی که در خانواده ها و جوامع بشری بوقوع می پیوندد و گاهی مفاسد عظیم و غیر قابل جبرانی ببار می آورد از مسائل اقتصادی سرچشمه میگیرد .

بر اثر امور مالی چه بسیار زنان از شوهران جدا می شوند ، فرزندان ، والدین را ترک می گویند، برادران و خواهران از یک دیگر قطع رابطه می کنند ، خانواده ها به هم می ریزند و کودکان بی سرپرست می شوند ، و خلاصه یکی از علل اختلاف و تضاد در خانواده ها و پدید آورنده بزهکاری در کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان، مسائل اقتصادی است . در جامعه نیز یک قسمت قابل ملاحظه از کشمکش ها و اختلافات که بین افراد و گروه ها اتفاق می افتد یا ملل و اقوام بشری را رو در روی یکدیگر قرار میدهد و آتش جنگ را مشتعل میسازد منشا اقتصادی دارد . اگر سوآل شود در جامعه چه چیز باعث بروز بزهکاری میگردد پاسخ قطعی دادن کار آسانی نیست. اعتقاد به اینکه عامل اقتصادی سهم بسزایی در ایجاد بزهکاری دارد و دلائل عینی فراوانی نیز آن را تایید می کند روز به روز بیشتر می شود. ( این نکته که فعالیت اقتصادی در هر جامعه نقش بزرگی بازی می کند قابل انکار نیست و نیز این ادعا که اقتصاد، کم و بیش کلیه جنبه های دیگر زندگی آدمی را تحت نفوذ قرار می دهد قابل قبول است ، لکن باید همواره به خاطر داشت که فعالیت های اقتصادی چنانکه به ثبوت رسیده است خود نیز تحت نفوذ عوامل غیر اقتصادی دیگر جامعه قرار دارند به طوری که گاهی غیر ممکن است تشخیص داد علت چیست و معلول کدام است . در حقیقت هیچگونه تردیدی نیست که محیط طبیعی یک جامعه در فعالیت های اقتصادی آن موثر است . همچنین میزان پیشرفت فنون و علوم یک جامعه در فعالیت های اقتصادی آن جامعه اثر فراوان دارد . گذشته از این تاسیسات مذهبی و سیاسی و به طور کلی سازمان اجتماعی و کانون های فرهنگی و آموزشی و حتی تربیتی در نوع اقتصاد یک جامعه اثر زیاد می کند. 

■ لذت طلبی:

لذت طلبی های بی حساب و شهوت رانی های جنون آمیز در دنیای کنونی منشا مشکلات عظیمی شده و در خانواده ها و جوامع بشری بین جوانان و بزرگسالان ، زنان و شوهران ، والدین و فرزندان و دیگر افراد ، ناسازگاری و اختلاف ، تندی و پرخاش ، مجادله و خشونت ، زد و خورد و احیانا جرم و جنایت بوجود آورده است . 



■ توبیخ بی گناه :

اشتباه خیلی مهم که می توان آن را یک مصیبت بزرگ به حساب آورد این است که : کودک یا جوان بی گناهی را ندانسته و بدون برسی مورد شدیدترین توبیخ قرار دهیم و به ناحق در حضور دیگران آبروی او را ببریم . در چنین موارد خطیر ، اگر به زودی اشتباه خود را جبران ننماییم و موجبات اعاده حیثیت آن کودک یا جوان پاکدامنی را که مورد توبیخ نابجا قرار گرفته است فراهم نیاوریم بزرگترین خیانت تربیتی را مرتکب شده ایم و فرد شایسته و لایقی را به عضوی خطرناک مبدل ساخته ایم و وی را به جامعه ی بزهکاران معرفی نموده ایم ؟ !

دکتر آلندی می گوید: یک پسر شانزده ساله که روز به روز مرتکب سرقت های بزرگتری می شد برای درمان به من سپرده شده بود . هنگامی که این پسر هفت یا هشت سال داشت یک روز از گنجه ی مادرش یک قطعه شکلات دزدید ؛ اما کار به این سادگی پایان نیافت . نوکری که این جریان را به چشم دیده بود از همان گنجه پولی دزدید و این پسرک بی گناه را متهم کرد و آنگاه این کودک برای دزدی پولی که مرتکب نشده بود مجازات سختی دید ، زیرا پدرش تصمیم گرفته بود به حساب این بچه ، خوب رسیدگی کند . برای این منظور پدر با مدیر مدرسه توافق حاصل کرد و یک روز در حضور تمام همشاگردی هایش او را " دزد" معرفی کردند ، از همان روز کودک دزدی را آغاز کرد و اسبابهای همشاگردی خود را می دزدید . پدر و مادر او بودند که با ارتکاب یک رشته خطاهای روانشناسی وی را به این صورت درآورده بودند . روزی که او را به من سپردند یک در و یک شیشه را شکسته و مرتکب دزدی شده بود . من موفق شدم که وی را عوض کنم و به راه راست بیاورم . در حالی که اگر این وضع ادامه می یافت ممکن بود کودکی که گمان میرفت روزی مرد دلیر و مصمم شود در آینده یک جانی خطرناک بار بیاید . احترام به شرافت و شخصیت افراد در محیط اجتماعی از علائم بارز رشد عمومی و یکی از ارکان اساسی سعادت و خوشبختی اجتماع است ، چنانکه بی احترامی به شخصیت و هتک شرافت افراد جامعه. نشانه ی انحطاط و عقب ماندگی عمومی و مایه تیره روزی و بدبختی اجتماعی است .


جنبه های منفی تلویزیون و تماشای فیلم های جنائی :


روانشناسان و کارشناسان مسائل اجتماعی به تحقیق دریافته اند که نمایش فیلم های جنائی و آدم کشی به طور مستقیم و غیر مستقیم اثرات مخرب و نامطلوبی در روحیه افراد ، به ویژه کودکان و نوجوانان پدید می آورد . اکثر پرونده های بزهکاران نشان داده اند که نمایش فیلم های جنائی و گانگستری بیش از رسانه های همگانی دیگر در ایجاد جنایت سهیم بوده اند . یک کمیته فرعی سنای آمریکا نتیجه برسی های خود را به صورت زیر منتشر ساخته است :

■ ۱ ● کودک سالم و سازگار وقتی فیلم مهیج و ناراحت کننده ای را می بیند ممکن است با تسلط به اعصاب خود از تنش های عصبی و عواقب ناگوار آن رهایی یابد ، اما کودک هیجانی و عصبی مزاج امکان کمتری دارد .

■ ۲ ● صحنه های جنائی ، هم عمل جنایت را به کودک کینه توز القاء میکند هم مهر تاییدی بر اجرای آن میگذارد ، زیرا کودک را به ارضاء پرخاشگری خود به تقلید از خشونت و ارتکاب جنایت وا می دارد. 

■ ۴ ● توجه و علاقه زیاد به تماشای صحنه های جنائی و خشونت آمیز ، نه تنها روح انسان دوستی ، بلکه حس همدردی با مردم را از بین می برد. گزارش فوق ، فقط یکی از معدود گزارش هایی است که تاثیر رسانه های همگانی را در ایجاد جنایت نشان می دهد . بعضی از فیلم های سینمایی و ماهواره ای به نوبه ی خود ، در بالا بردن میزان بزهکاری سهیم بوده اند . وقتی پژوهشگران به تحقیق پرداختند معلوم گردید که بزهکاران وقت نسبتا زیادی را وقف یک یا چند رسانه جنائی خاصی کرده اند. نخست تصور می شد که دستگاه رسانه موجب بزهکاری می شود، اما به زودی نادرستی آن به اثبات رسید . زیرا معلوم شد کودک بزهکار به جای این که در فعالیت های سازنده درسی و اجتماعی شرکت کند اوقات گرانبهای خود را بیشتر صرف آن دسته از رسانه هایی کرده است که در آنها صحنه های جنائی ، خشونت و اعمال ناشایست جنسی مطرح بوده اند .


سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی