انگیزه های جبرانی کارکنان در سازمان

12 دی 1403 - خواندن 3 دقیقه - 302 بازدید

 امروزه ما آگاه هستیم که عوامل مختلفی وجود دارد که بر توسعه سیاست های بازپرداخت موثر کارکنان تاثیر می گذارد. این سیاست ها ممکن است متفاوت باشد زیرا موسسات مختلف قوانینی را تنظیم کرده اند که عملیات آنها را هدایت می کند. قوانین و سطوح عملکرد ممکن است بر انگیزه های جبرانی که به کارکنان داده می شود تاثیر بگذارد. به طور متغیر، ورودی روزانه و عملکرد کلی آنها نیز بر تصمیمات مدیر در طراحی بسته های پاداش آنها تاثیر می گذارد. در واقع، کارفرمایان باید رویکردهای مدرنی را اتخاذ کنند که در تعیین پاداش کارکنان استفاده می شود. رویکردها خواستار انصاف و برابری در توسعه سیاست های پاداش هستند این رویکردها همچنین بر اثربخشی و کارایی در ارائه خدمات با اطمینان از انگیزه کارکنان تاکید می کنند. به گفته محققان، موسسات مختلف هیچ سیستم ساختاری برای جبران خسارات کارکنان ندارند. این امر باعث شده است که اکثر موسسات نسبت به کارگران به ویژه کارمندان جوان که غرامت آنها به درستی پرداخت نمی شود، تبعیض قائل شوند. شرایط دریافتی آنها نیز ضعیف است و از این رو رفاه آنها را به خطر می اندازد. این امر مقامات مختلف را بر آن داشته است تا دستورالعمل های ساختار یافته ای را طراحی کنند تا اطمینان حاصل شود که عملیات و ارتباطات بین ذینفعان در موسسات ساده است این دستورالعمل ها برای تاثیرگذاری بر توسعه، جبران خسارت پایدار و سیاست های انگیزشی تنظیم شده اند. این امر برای پیشبرد حفظ کارکنان از طریق ارائه خدمات رضایت بخش است که نیازهای آنها را برآورده می کند. به طور خاص، تئوری نیاز به دنبال توسعه سیاست های جبران خسارت است که از نظر اجتماعی مرتبط و از نظر اقتصادی قابل دوام هستند و به دنبال آن است که مدیران را قادر سازد تا نیازهای کارکنان را درک کنند و خط مشی هایی را تدوین کنند که انگیزشی داشته باشند و ظرفیت پاسخگویی به نیازهای روانی افراد را داشته باشند این سیاست ها همچنین نیازهای اقتصادی و اجتماعی کارکنان را با پیچیدگی های محدود به عنوان اقدامی برای تضمین رفاه بهینه آنها هدایت می کند.