ادراک زمان بر محمل شدت

[مولانا]
اگر ز نقش و ز نقاش با شدت خبری - سمند فکر ببالای عرش بررانی
---
بی گاه شد بی گاه شد خورشید اندر چاه شد - خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
ساقی به سوی جام رو ای پاسبان بر بام رو - ای جان بی آرام رو کان یار خلوت خواه شد
اشکی که چشم افروختی صبری که خرمن سوختی - عقلی که راه آموختی در نیم شب گمراه شد
جان های باطن روشنان شب را به دل روشن کنان - هندوی شب نعره زنان کان ترک در خرگاه شد(1)
***
[دیوان اشعار عراقی غزل شماره 89 ]
هر بار به رنگی بت من روی نمودی - آن بار به رنگ همه اطوار برآمد
***
[شهاب الدین سهروردی]
انوار واجب الوجود را نهایت نیست در شدت. درازی و کوتاهی زمان بحسب اعتبار شدت و ضعف علاقت بدن باشد. (2)
***
[یزدانپناه عسکری]
شدت بالاتر قابلیت ادراک جریان لاینقطع زندگی و ادراک زمان بر محمل شدت.
________
1 - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، دیوان کبیر شمس، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 525، 3285
2 - شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق)، رسائل شیخ اشراق، جلد 3 موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی - تهران، چاپ: دوم، 1375 ص 81 ، 442