سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی
361386 : Researcher ID نویسنده و پژوهشگر مبانی جرم شناسی و روانشناسی اجتماعی Author and resear
193 یادداشت منتشر شدهبزهکاری و بلوغ ؟؟ آیا بلوغ عامل بزهکاری است...
کنفرانس ملی سیاست کیفری ایران در قبال بزهکاری و بزه دیدگی کودکان و نوجوانان

( با سپری شدن دوره دوم کودکی ، ایام سراسر بحران بلوغ فرا می رسد . کودک از آغاز دوازده سالگی تا پایان پانزده سالگی دوره سوم کودکی یعنی ایام جوانی را می گذراند اثر این دوره ی طوفانی در تغییر اساسی خلق و خوی جوان و رشد شخصیت او به مراتب مهمتر از دوره ی اول و دوم است . در پایان دومین دوره کودکی ، جسم و روان متحمل انقلاب عمیق تازه ای میگردد که منجر به تشکیل شخصیت بالغ می شود و این مرحله را دوران بلوغ می نامند.
این دوره با تغییرات کلی در تمام ارگانیسم همراه است و مخصوصا فعالیت غددی در این مرحله قابل توجه است که بالنتیجه رشد اندام های تناسلی ، بزرگ شدن سینه ها ، بروز نشانه و شاخصهای جنسی ثانوی ، قد کشیدن و غیره از آن ناشی می شود و به این ترتیب تغییرات مهم و زیادی در تمام ارگانیسم بوجود می آید .
از نقطه نظر عصبی این تحولات بیش از همه در حوزه ی اعمال روانی بوقوع می پیوندد و تغییرات روحی بلوغ بی اندازه پیچیده و مبهم است . تغییرات جسمانی که در اوایل بلوغ روی میدهد تاثیر عمیقی در چگونگی پرورش شخصیت دارد .روشهای نوین تازه بالغ ، نسبت به خودش و روابطش با دیگران و رغبتها و تمایلات جدیدی که از رسیدن بلوغ ایجاد میگردد یک تغییر اساسی در خوی و شخصیت وی ایجاد میکند .)

بزهکاری و بلوغ ؟ آیا بلوغ عامل بزهکاری است...
دانشمندان فن در این خصوص ، از نتیجه ای که حاصل نموده اند میفرمایند : بزه و بلوغ هیچگونه رابطه قطعی و پیش بینی شده ای ندارند . آنچه که در این موقعیت در فکر نوجوان راه می یابد از ضعف اطلاعات اوست و بی دقتی و بی توجهی والدین . کوچکترین غفلت و کمترین ناسازگاری و ناجوری محیط خانواده می تواند زمینه ای برای رشد و نمو افکار و اعمال ناشایست گردد .
چرا بعضی از جوانان و نوبالغان دست به عصیان می زنند؟
_ آن عده از جوانان نوبالغ شهری که دست به عصیان و طغیان می زنند واکنشی از خشونت ها ، سردیها ، بی مهری ها ، و بی اعتنایی هائی که پیش از بلوغ دیده اند در این مرحله حیاتی و حساس از خود بروز می دهند . جامعه به نوجوانان چه آموخته است که متقابلا از آنان انتظاراتی دارد ؟_ بلوغ دوران سازندگی آدمی است . جوان می خواهد بسازد و خلق کند و حلاوت و عظمت خلاقیت را بیازماید و خویشتن را به جامعه معرفی کند و طرحی برای زندگی نو افکند ، زندگی ای که از ابدیت و نیکنامی برخوردار باشد ولی اگر درها به روی او بسته باشد انتظار دارید چه کند ؟
بلوغ عامل بزهکاری نیست : بلوغ دوران شکفتگی و باروری استعدادها و خلاقیت انسانی است .
بلوغ دوره واکنش چندین سال اثری است که جامعه بر فرد گذاشته است . بلوغ دوره توانایی و ابراز شخصیت است .
هر کس بالفطره مایل است که خود را نیکو جلوه دهد و مورد احترام دیگران باشد . این خواسته های فطری ، در دوران بلوغ به موازات رشد سریع ظاهری اندام ، قدرت بیشتری میابد پس اشتباه محض است اگر بلوغ را عامل موثر در بروز جرم بدانیم زیرا آنکه می خواهد نیک تجلی کند و مورد احترام و تکریم شایسته قرار گیرد از بدی ها می گریزد و در برابر وسوسه های شرارت انگیز ، خویشتن داری به خرج میدهد و پایمردی می ورزد .
بلوغ مرحله ای است که از حیات انسانی که شخصیت فرد شکل می گیرد و آدمی در آن مرحله خود را در برابر دشواری های ناشناخته می یابد و هر کس تلاش می کند تا بر آن فائق آید . بلوغ دوران شیرین و رویائی زندگی است . دوره ای است که آدمی دورنمای آینده خود را روشن تر تصویر می کند و می خواهد خوشبخت و سعادتمند رندگی کند و فردایش بهتر از امروز باشد .
بلوغ با پاکی اندیشه و سلامت نفس توام است . پس این اشتباه از کجا پیدا شده است که بزهکاری را سایه ای از بلوغ میدانند ؟ این اشتباه جهات متعدد دارد و از جمله آنکه عوامل موثر در بروز بزه برای دارندگان این عقیده از نظر علمی روشن نیست و مبتنی بر یک آمار دقیق و گویا که در آن نسبت درصد بزهکاری و سن را نمایش دهد نمی باشد و از پیشداوری های ناصواب و نابه جاست و شاید هم ساخته و پرداخته نسلی است که نسل نو و جوان را قبول ندارد و نتیجه تبلیغات نادرست جنگ بین نسلهاست ، استقراء غیر کافی گروهی است که جوانی خود و مشکلات آن را فراموش کرده اند . وانگهی ، بزه یک پدیده عامل ساده ای نیست که آن را به بلوغ نسبت دهند بلکه عوامل متعدد و پیچیده ای مرکب از خصوصیات ژنتیک و فیزیولوژی خون و مغز و اعصاب و غدد بسته و عوامل روانی و اجتماعی به معنای وسیع کلمه یعنی محیط جغرافیایی شهر و روستا ، جمعیت ، فصول ، شب و روز ، خانواده ، تعلیم و تربیت ، تاریخ و سنت ، و مقررات اجتماعی ، اعتقادات ملی ، درجه پیوستگی خانواده ها و همبستگی بین ملت و دولت ، فقر ، تبعیض ، اختلاف طبقاتی و عوامل دیگر در بروز بزه موثرند که بلوغ در آن میان مستهلک است . مضافا آنکه کشورهائی که آمار دقیق تهیه میکنن و از نظر برسی توزیع جرائم در سنین مختلف با رعایت میزان جمعیت در همان سن ها ، تحقیقاتی به عمل آورده اند همگی به یک نتیجه قطعی و جزمی نرسیده اند ولی در نکات هم عقیده اند که از نظر سن و تاثیر بلوغ در بزهکاری باید بین پسران و دختران و روستائیان و شهرنشینان ، زندگی صنعتی و کشاورزی ، جامعه فقیر و ثروتمند ، محیط سرد و گرم ، فصول مختلف ، حتی روزهای مختلف هفته ، زمان پرداخت دستمزدها ، ایام جشن ها و سوگواری ها ، شبها و روزها فرقی فاحش و عمیق قائل بود . در دوران بلوغ و همچنین مراحل بعدی آن ، روستازادگان کمتر از فرزندان شهری و کسانی که به شهرها مهاجرت کرده اند مرتکب بزه می شوند به علاوه نوع بزه و طرق ارتکاب آن و وسایلی که به کار می برند در شهرها و روستاها نوعا مختلف است . آیا این همه اختلاف حکایت از تاثیر شدید محیطهای مختلف نمی کند .
برای توضیح باید یادآور شد که شخصیت انسان در سال های نخستین زندگی او در حال تکوین است . طرز زندگی دوران کودکی و رفتار پدر و مادر و اطرافیان در تشکیل و پرورش شخصیت و منش او تاثیر قاطع دارد . رشد وجدان اخلاقی انسان مرهون آموزش و پرورش است . کانون خانواده ای که بر اثر ناسازگاری پدر و مادر و اختلاف آنان آشفته است آثاری شوم در وجدان کودک میگذارد که چندین سال پس از آن ، یا از آستانه بلوغ به بعد ، به صورت عصیان و سرکشی از مقررات اجتماعی بروز میکند . میزان طلاق در میان خانواده های شهری ، خاصه در نواحی صنعتی و کارگری به علت گسیخته شدن پیوندها و سنت ها وحشتناک است. تحقیقات آماری نشان داده است که از هفتاد تا نود درصد نوجوانان تبهکار در خانواده هایی که میان پدر و مادر جدائی واقع شده یا اختلاف بوده پرورش یافته اند .
بنابراین بزهکاری ثمره تلخ نهالی است که ریشه اش در میان لجنزارهای خانواده های سست و بی ایمان ،محلی مناسب برای رشد و نمو خود یافته است که از نظر زمان ، ظهور و بروز این میوه تلخ مقارن با بلوغ و سنین بعدی حیات آدمی است . این رشته سر دراز دارد و موافقان و مخالفان به تفصیل در این باره مستندا سخن گفته اند که باید در مبحثی جداگانه از آن گفتگو کرد ولی برای برائت بلوغ باید گفت که بلوغ دوران سازندگی آدمی است. اگر فرصت سازندگی نیکو به نوجوانان ندهیم و در برابر امیال عالی آنان موانعی ایجاد کنیم طبیعی است که این نیروی خیر تغییر مسیر خواهد داد و به عنوان عصیان یا بیماریهای روانی تجلی خواهد کرد .

بیکاری مادر تمام عیوب و مفاسد است . در جامعه ای که اکثریت آن را بینوایان و تهیدستان تشکیل دهند ، عدالت و تقوا نمی تواند در آنجا تجلی کند . تبهکاری چنین جامعه ای محصول بلوغ نیست بلکه فقدان عدالت اجتماعی و ساختمان خود جامعه عامل اصلی و زمینه ساز بسیار مساعد برای بروز بزهکاری و تبهکاری است نه بلوغ . بزه نتیجه جبری و قهری نظامات سست اجتماعی است نه بلوغ...

چه میدانم ، بلوغ ص ۷۳
رشد شخصیت جوان ، گفتار فلسفی ص۴۳
مبانی جرم شناسی مهدی کینیا جلد اول ص ۳۴۳