نگاه به روابط عمومی بعنوان یک علم در عصر نوین ( بخش سوم)

بخش سوم:
به طور کلی مشارکت در بخش خصوصی از استهلاک هزینه های سازمانی مانند: حقوق کارکنان، مکان، بیمه و ... جلوگیری کرده و فضای رقابتی را در کشور گسترش داده و موجب اشتغال زایی و خروج روابط عمومی از تنهای بروکراتیک سازمانی می شود و سطح کیفی و کمی کار را ارتقاء می دهد. اگر مانع از افراط ها و تفریط ها شویم و به نقطه ای برسیم که از امکانات بالقوه دستگاه های دولتی و امکانات بالفعل دستگاه های خصوصی استفاده کنیم به نوعی بین فعالیت و نحوه عمل، هماهنگی ایجاد نماییم نتیجه بهتری به دست خواهیم آورد.
اگر در کنار روابط عمومی ها موسسه ای به عنوان کارگزار وجود داشته باشد. روابط عمومی ها به یک هسته کارشناسی تبدیل می شوند و می توانند برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت، نظارت و کنترل و مدیریت صحیح در نظام ارتباطی ایجاد نمایند.
البته باید متذکر شد که به کارگیری متخصصان و کارشناسان روابط عمومی در ارتقاء سطح کیفی کاربسیار حائز اهمیت است و کشورهایی که روابط عمومی آنها به صورت تخصصی و علمی عمل می کند پیشرفت چشمگیری داشته اند ولی متاسفانه در کشور ما وجود یک روابط عمومی متخصص و کار آمد کمتر دیده می شود. اگر قبل از تشکیل نهاد ناظر، یک گروه خصوصی از طرف دولت برای ارزیابی نهادهای روابط عمومی شکل گیرد می توان از طریق عملکرد روابط عمومی ها نواقص و مشکلات موجود آگاهی پیدا کرده و با ارائه راه کارهایی در جهت در جهت یکسان سازی و هماهنگ سازی روابط عمومی ها پرداخت تا در یک سازمان دهی کلی مناسب به تمامی مشکلات و موانع موجود رسیدگی به عمل آید. یا حتی در مواجه شدن با بحران ها در سطح امنیت ملی نیز با تزریق آموزش هدایت و اصلاح ساختار از این طریق عمل کرد . نظارت بر تشکیلات روابط عمومی با معنای واقعی آن منافات دارد و این به دلیل متفاوت بودن وظایف روابط عمومی های هر سازمان با سازمان دیگر است ولی با تشکیل متولیان گزینش و استفاده از افراد متخصص می توان یک نظارت کلی بر این امر داشت. باید هدف از نظارت و اینکه بر چه چیزی نظارت وجود داشته باشد مشخص و معلوم شود و اولین کسی که می تواند این نظارت را انجام دهد مدیر سازمان است ولی بطور کلی اگر سازمانی تشکیل شود که افراد کاردان و متخصص را در حیطه کاری سازمان قرار دهد موثر تر از نظارت بعد از انتخاب کارمند خواهد بود و چنین به نظر می رسد که گزینش و نظارت قبل از انتصاب کارکنان منطقی تر خواهد بود.
وجود یک ترکیب نظام مند در روابط عمومی ها و تعریف صریح و روشن از وظایف و مشخص شدن حوزه های فعالیتی آن موجب می شود که آنها را به صورت بازویی قدرتمند در اختیار دولت قرار داده تا با شکل دهی به افکار عمومی و بهره گیری از تسهیلات و امکانات موجود، سطح فناوری کشور را ارتقاء داده و فاصله ها و موانع موجود را برطرف سازد. اما متاسفانه سلیقه ای عمل کردن مدیران مانع از رسیدن به این اهداف می شود.