اقامتگاه عملکرد آدمی

[مولانا]
ای گذر کرده ز حال و هم ز قال - رفته اندر خانه فیه الرجال
ای بدیده روی وجه الله را - کین جهان بر روی او باشد چو خال
خال را حسنی که هست از رو بود - ور نمی بینی چنین چشمی بمال
چون بمالی چشم در هر زشتیی - صورتی بینی کمال اندر کمال
چند صورتهاست پنداری که اوست - تا رسی اندر جمال ذو الجلال
خلق را میراند آن خوبی او - میکشاند گوش جان را که تعال
خاک کوی دوست را از بو بدان - خاک کویش خوشتر از آب زلال
اندران آب زلال اندر نگر - تا ببینی عکس خورشید جمال
تا شنیدم گفتن شیرین او - میفزاید گفتن خویشم ملال
دامن او گیر یعنی درد او - رویدت از درد او صد پروبال
سر نمی ارزد بدردسر، عجب - خوش بیندیش و رها کن قیل و قال
سر خمارت داد مستیها دهد - زیر این مستی سر سحر حلال
از می این مه به شب بیدار باش - سر منه جز در سجود ابتهال (1)
***
[یزدانپناه عسکری]
وقایه در خانه فیه الرجال میان تجربیات حیات و نیروی حیات، عین الیقین ساجدین تا تطهیر به گاه مرگ.
فیه رجال یحبون ان یتطهروا و الله یحب المطهرین – توبه : 108
و اعبد ربک حتی یاتیک الیقین - الحجر : 99
_____
1 - مولانا جلال الدین محمد بلخی(مولوی)، دیوان کبیر شمس، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. صفحه 1290