اهمیت رفتار شهروندی سازمانی
در یک سازمان کمک کردن و دریافت کمک از همکاران بخشی جدایی ناپذیر از زندگی سازمانی یک فرد است. مطالعات در مورد پیامدهای رفتارهای اجتماعی در سازمان ها به دهه ی 1980 برمی گردد و سه جنبه ی اصلی رفتار مورد پذیرش جوامع را شناسایی شده است: 1) انگیزه های اجتماعی (تمایل به نفع یا کوشش برای دیگران)، 2) رفتارهای اجتماعی (تمایل به افزایش رفاه افراد، گروه ها، سازمان ها و جامعه)، و3) تاثیرات اجتماعی (تلاش جهت تاثیرگذاری مثبت بر زندگی دیگران در نتیجه انجام کار) ( Lee et al., 2019). از طرفی تئوری کنترل منابع این موضوع را مطرح ساخته است که اجتماعی و ضد اجتماعی بودن الگوهای اصلی کنترل منابع در عملکرد روانی و اجتماعی افراد هستند. بطور مثال کارکنان برای انجام وظایف شغلی خود در یک سازمان به انواع مختلفی از منابع مانند منابع اطلاعاتی، سازمانی، مادی و اجتماعی نیاز دارند. روابط میان فردی منبع اصلی جهت دسترسی به منابع مهم ذکر شده هستند. از این نظر، روابط فراتر از روابط کاری در محل کار باید به عنوان منبعی که کارکنان برای توسعه و حفظ آن تلاش می کنند، مدنظر قرار بگیرد. لذا اجتماعی بودن کارکنان شاید بهترین راه برای موفقیت فردی و سازمانی باشد(Ciarrochi et al., 2019). یکی از رفتارهای اصلی و اساسی مرتبط با رفتارهای اجتماعی در محل کار کارکنان، رفتار شهروندی سازمانی (OCB)[1] است؛ که به عنوان کلیه ی اقداماتی در یک سازمان تعریف می شود که از محیط اجتماعی و روان شناختی که در آن عملکرد وظایف روشن می شود، حمایت می کند(Bolino & Grant, 2016). مقدار قابل توجهی از عملکرد وظایف در تولید، کارایی و اثربخشی را می توان با توجه به کمک میان فردی و روابط کارکنان توضیح داد. رفتار شهروندی سازمانی تسهیلات اجتماعی و کاهش اصطکاک اجتماعی را با افزایش تمرکز بر روابط بین فردی را فراهم می کند. OCBها به طور موثری بر کارایی و عملکرد فردی و سازمانی، مهارت های هماهنگی، تسهیل همکاری بین گروه های کاری و سازگاری با تغییرات محیطی را افزایش می دهند(Yaakobi & Weisberg, 2020).
[1] Organizational citizenship behavior