چالش های ارتباط صنعت با دانشگاه
چرایی های در خصوص عدم تطابق ارتباط صنعت با دانشگاه :
همه کسانی که دانشگاه رفته اند و تحصیلات آکادمی را در هر مقطعی که تحصیل کرده اند به دنبال یک هدف مشترک هستند ،آیا از مدرک فوق میتوانند در صنعت های متناسب با تخصص مربوطه استفاده کنند؟میتوانند با تحصیلات مربوطه در جایی که مدنظرشان هست استخدام شوند؟آیا صرفا با کسب تحصیلات آکادمی در این زمینه میتوانند کار کنند؟سوال پیش می آید آیا سرفصل های که در دانشگاه ها آموزش داده می شود متناسب با فضای بازار کار هست یا خیر؟
در اکثر مواقع چالش های در بازار کار وجود دارد که فردی از دانشگاه فارق التحصیل میشود با معدل خوب و دانشگاه معتبر چرا نمیتواند به راحتی در بازار کار کسب تجربه کند.آیا انتظار کارفرمایان از کارجویان بالا هست،یا کارجویان تخصص کافی ندارند؟
ابتدا به این موضوع بپردازیم در دانشگاه چه مباحثی تدریس میشوند:
با توجه به اهیمت چارت های دانشگاهی که شامل دروس جبرانی،اصلی و تخصصی هستند در واقع به در طول دوران تحصیل به تمام موضوعات در دانشگاه ها پرداخته میشود. اما نقش دروس آکادمی بیشتر از دروس کارگاهی و عملی است،با توجه به هزینه های بالای دروس علمی و زمان بر بودن آنها و عدم دسترسی کافی به منابع موجود ، بی توجهی دانشگاهی نسبت به صنایع در جهت همکاری لازم با صنایع ،عدم جذب اساتید با تجربه در دانشگاه که انتقال تجربیات داشته باشند کمتر به آنها توجه میشود
راهکار مقابله با این چالش:
1-دانشجویان در طول دوران تحصیلی یا بلافاصله پس از اتمام تحصیل بصورت دوره های کارآموزی در بازار کار مشغول به کار شوند.
2- استفاده از اساتیدی که تجربه کاری در بازار کار دارند که بتوانند در انتقال تجربیات کاری نقش موثرتری داشته باشند.
3-استفاده بیشتر واحدهای علمی و کارگاهی و نقش جدی تر دانشگاه در این خصوص
4-ایجاد بستر کافی کارفرمایان و اعتماد سازی به دانشجویان فارق التحصیل