محسن علمداری
297 یادداشت منتشر شدهاستراتژی های مدیریت فناوری و تغییر
تغییر معمولا به عنوان "جایگزینی، تغییر یا تبدیل یک فرآیند یا پدیده" درک می شود .محرک های تغییر ممکن است از هر دو جنبه درونی و بیرونی باشند. دلایل زیادی وجود دارد که باعث تغییرات سازمانی می شود. کاهش فروش و سودآوری بیشترین موارد را دارد. مهم نیست که انگیزه تحول سازمانی چه خواهد بود، شناخت، ارزیابی و کنترل همه عوامل تغییر خارجی و داخلی مهم است. بنابراین، استراتژی مدیریت تغییر رقابتی به موفقیت سازمانی و رشد مالی کمک می کند. مدیریت تغییر به معنای شناسایی منابع مقاومت در برابر تغییر و ارائه راه هایی برای غلبه بر آنها است. فعالیت های اصلی درگیر در مدیریت تغییر عبارتند از: پیش بینی، ارزیابی، هماهنگی و کنترل. حیاتی ترین فعالیت درگیر در برنامه ریزی استراتژیک، پیش بینی است. تغییرات مکرر اتفاق می افتد و موجب می شود که سازمان در برنامه ریزی و اجرای این تغییرات دچار شکست شود. هنگامی که تغییرات سازمانی به تغییر در محیط خارجی واکنش نشان می دهد، اغلب منجر به شکست می شود. فرصت های بیشتر برای موفقیت تحت تاثیر رویکرد «فعالانه» قرار می گیرد. زمانی که یک شرکت تغییرات را پیش بینی و ایجاد می کند، فضا و زمان بیشتری برای بررسی مشکلات و چالش های احتمالی ایجاد می شود. بنابراین، استراتژی فعال از بقای بلند مدت در بازار پشتیبانی می کند. خرد دریافت شده در بسیاری از دنیای تجارت این است که اگر سازمان ها بخواهند بقای خود را حفظ کنند، تغییر باید سریع، در مقیاس بزرگ و تحول آفرین باشد.استراتژی مدیریت تغییر باید به سوالات ، میزان و تمرکز تحول پاسخ دهد. تشخیص اهداف و مقاصد نیز مهم است. در دنیای مدرن، بیشتر تغییراتی که بر کسب وکارها تاثیر می گذارد، به پیشرفت فناوری مربوط می شود. تحولات فناوری بر صنایع تاثیر می گذارد و بر بهره وری و عملکرد آنها نیز موثر است.