آینده هوش مصنوعی در نیروهای نظامی انگلستان (A Warning on AI Adoption in Defence)
باسمه تعالی
این گزارش در تاریخ شانزدهم ژانویه 2024 (26 دی ماه 1402) به سفارش کمیته منتخب دفاعی مجلس عوام انگلیس به منظور آموزش سیاست گذاران در مورد شکاف های عظیم قابلیت های دفاعی، توسط موسسه آدام اسمیت با عنوان «آینده هوش مصنوعی در نیروهای نظامی انگلستان» به انجام رسید. این گزارش با عنوان «قانون ده ساله انگلیس؛ هشداردهی درخصوص پذیرش هوش مصنوعی در بخش دفاعی[1]» منتشر شده است. در این یادداشت، گزارش مذکور مورد ترجمه و خلاصه سازی قرار گرفته است.
اهم نکات مطرح شده در این پژوهش به شرح زیر است:
1) فورا با رویکردی فعالانه به سمت توسعه و استقرار قابلیت های هوش مصنوعی حرکت کنید؛
2) از شرکت های کوچک و متوسط[2] برای غلبه بر چالش های بوروکراسی و بروز مشکل «مرغ و تخم مرغ» در سازمان های نظامی حمایت کنید؛
3) قراردادهای نرم افزاری و سخت افزاری مستقلی داشته باشید تا از امکان سوگیری های مختلف جلوگیری کنید؛
4) فرایند جامع تغییر و اصلاح سازمانی طراحی و ایجاد کنید تا تغییرات لازم، بتواند با سرعت بالایی در سازمان های دفاعی اعمال شود.
تاریخچه
پس از جنگ جهانی اول، که معروف به «جنگ برای پایان دادن به همه جنگ ها» است، بریتانیا توان نظامی خود را به شدت کاهش داد. سیاست معروف به «قانون ده ساله» در این کشور بر این فرض استوار بود که هیچ جنگ بین قاره ای در آینده رخ نخواهد داد. این قانون، منجر به کاهش خطرناکی در آمادگی نظامی شد.
این سیاست که مبنی بر عدم سرمایه گذاری در توان نظامی بود، به طرز خطرناکی کوته بینانه بود. نه تنها بریتانیا را برای درگیری بعدی آماده نکرد، بلکه به کاهش قدرت بازدارندگی بریتانیا منجر شد. علیرغم تهدید فزاینده که نمونه آن حمله ژاپن به منچوری در سال 1931 اتفاق افتاد؛ این سیاست در مارس 1932، پس از سال ها کنفرانس های تسلیحاتی کنار گذاشته شد (که البته برای مقابله موثر با ظهور نظامی گری در آلمان نازی بسیار دیر بود).
در حالی که امروز سخنرانی ها و دیپلماسی ساده تر و بی تکلف است؛ شاهد دست کم گرفتن تهدیدات نوظهور در توسعه توانایی هایمان هستیم. با مشاهده بازگشت جنگ به اروپا با حمله روسیه به اوکراین، تشدید تنش ها در اطراف تایوان و بی ثباتی مجدد در خاورمیانه، تهدیدات علیه امنیت در سطح جهان در حال افزایش است.
بیانیه سال 2017 پرزیدنت پوتین، مبنی بر این که «هرکسی که در هوش مصنوعی پیشرو باشد، بر جهان حکومت خواهد کرد»، بر اهمیت راهبردی هوش مصنوعی در پویایی های ژئوپلیتیک مدرن تاکید می کند. چین، به عنوان یک رهبر جهانی در تحقیقات هوش مصنوعی دولتی و پیشرفت های آن در فناوری حرکت گروهی[3]هوش مصنوعی، نشان می دهد که دشمنان ما با سرعت در حال پیشرفت هستند. مهمات سرگردان «شاهد» که تولید ایران است (و همنیطور پهپاد انتحاری کامی کازه/ پهپادهای بمب افکن FPV) و در نبردهای مختلف آزمایش می شود، به طور فزاینده ای به هدف گیری سریع توسط هوش مصنوعی مجهز می شوند. بنابراین، هوش مصنوعی نقش محوری و برجسته ای در ماهیت در حال تحول حوزه نظامی ایفا می کند.
یادگیری از تاریخ و شناخت اهمیت هوش مصنوعی در جنگ های معاصر و آینده، ضروری است که انگلیس توسعه و پذیرش هوش مصنوعی را در دفاع خود تسریع بخشد. این صرفا در مورد حفظ سرعت نیست، بلکه در مورد رهبری در زمینه ای است که قرار است دوره بعدی پویایی قدرت جهانی را تعریف کند. تصمیماتی که امروز در رابطه با سرمایه گذاری و پذیرش هوش مصنوعی اتخاذ می شود، آمادگی، انعطاف پذیری و موقعیت بریتانیا را در دنیایی که جنگ مبتنی بر هوش مصنوعی نه تنها یک امکان، بلکه یک واقعیت کنونی است، تعیین می کند.
ناکامی در استفاده فوری هوش مصنوعی در دفاع، بریتانیا را به طور خطرناکی در دوره ای که تهدیدات مبتنی بر هوش مصنوعی بر آن تسلط دارند، در معرض خطر قرار داده است؛ به شکلی که وظیفه اصلی دولت برای محافظت از شهروندانش بطور فاجعه باری نادیده گرفته می شود.
شکاف شعار با واقعیت هوش مصنوعی
تحلیل موسسه آدام اسمیت بر تناقض آشکار بین شعار و واقعیت، در حالی است که 99 درصد از سخنرانی های راهبردی، اهمیت هوش مصنوعی را برجسته می کنند، کمتر از 1 درصد جوایز، چیزی که ما آن را «شکاف شعار و واقعیت هوش مصنوعی» می نامیم، این چشم انداز را نشان می دهد.
تحقیقASI [4] در آماده سازی برای گزارش آینده، نمونه ای از عمده سخنرانی های عمومی با تمرکز بر توسعه قابلیت وزارت دفاع است. ژنرال های ارشد، مقامات و سیاست گذران به طور مداوم در مشارکت های عمومی خود به هوش مصنوعی اشاره می کنند. این با نمونه ای از اعطای قرارداد از طریق ابزار شفافیت فعالیت دولت، «نمایش قراردادها[5]» مقایسه شد. این نابرابری، تصویری از یک راهبرد دفاعی را ترسیم می کند که به جای پیشرفت واقعی فناوری بیشتر بر شکوفایی سخنوری متمرکز است.
رویکرد فعلی وزارت دفاع به هوش مصنوعی در نبرد به طرز نگران کننده ای کم انرژی است و بیش از حد بر اسناد و مدارک، ارائه پاورپوینت به جای ارائه قابلیت های واقعی و ملموس متمرکز است. این بازخورد در سراسر انجمن های تعامل و صنعت منعکس می شود؛ اگرچه تعداد کمی از تامین کنندگان دفاعی جرات به چالش کشیدن مشتری نهایی خود را دارند.
تمایل به چارچوب های نظری و فناوری های «بنیادی» به پذیرش آهسته قابلیت های آن ها کمک می کند تا با توجه به چشم انداز تهدید جهانی که به سرعت در حال تحول است، نه تنها ناکارآمد است، بلکه به طرز خطرناکی ناکافی است. بریتانیا نه تنها در اولویت بندی مناسب درخصوص هوش مصنوعی شکست خورده است، بلکه برای همگام شدن با دشمنان همتای خود بسیار کند حرکت می کند و این کشور را در یک نقطه ضعف راهبردی قابل توجه (خسارت عمده راهبردی) قرار می دهد.
نقش اصلی هر دولت، تامین امنیت است. در این شرایط از جنگ، جایی که هوش مصنوعی نقش مهمی ایفا می کند، رویکرد وزارت دفاع انگلستان با سهل انگاری همراه است. تمرکز بر فرایندهای بوروکراتیک، اسناد سنگین راهبردی، اجرای پایه های داده (به جای آموزش هوش مصنوعی بر روی منابع داده موجود در حال حاضر) و ارائه های برانگیزاننده اما توخالی نمی تواند به توسعه و استقرار فوری قابلیت های هوش مصنوعی تبدیل شود.
در حالی که رقبای ما به طور فعال قابلیت های هوش مصنوعی را در میدان نبرد ترکیب می کنند، تلاش های بریتانیا عمدتا روی کاغذ باقی می ماند و در اینرسی اداری و عدم اقدام قاطع فرو رفته است. هنگامی که ایالات متحده به متحدان خود در ناتو در اقیانوس اطلس نگاه می کند، شکاف مهارتی ما را نیز تشخیص می دهد. تمایل به جبران نارسایی هایمان، به ویژه با یک دولت جمهوری خواه انزواطلب بالقوه، رو به کاهش است.
نرم افزار در حال بلعیدن دنیاست
مارک آندرسن در سال 2011 در کتاب «چرا نرم افزار دنیا را می بلعد؟» توضیح داد که چگونه راه حل های نرم افزارمحور صنعت را متحول خواهند کرد. این مفهوم هنوز به درستی در وزارت دفاع بریتانیا موردنظر قرار نگرفته است. رویکرد فعلی وزارت دفاع، با ذهنیت سخت افزارمحور، عدم تمایل به تشخیص هوش مصنوعی به عنوان مقوله ای انقلابی و فقدان چشم اندازی برای نوآوری رادیکال تغییر یافته است که نشان دهنده یک ناهماهنگی راهبردی است. وزارت دفاع ابتدا باید به سمت یک رویکرد نرم افزاری حرکت کند و توانایی ها و فرصت های منحصر به فردی را که هوش مصنوعی به ارمغان می آورد، تصدیق کند.
راهبرد خرید وزارت دفاع به شدت به سمت سخت افزار منحرف شده است. این تمرکز در دیدگاه سنتی از قابلیت های دفاعی، با نادیده گرفتن پتانسیل تحول آفرین نرم افزار و هوش مصنوعی، تثبیت شده است. همانطور که آندرسن در صنایع مختلف به آن اشاره کرد، این رویکرد در عصری که راه حل های نرم افزاری، چابکی، سازگاری و مقرون به صرفه بودن را بسیار بیشتر از سیستم های فیزیکی (به طور فزاینده کالایی) ارائه می دهند، به طور فزاینده ای نابه هنگام و بی مورد است. جایی که نرم افزار صرفا یک مکمل نیست، بلکه یک محرک اساسی برای ارتقا توانایی است، اولویت بندی وزارت دفاع برای خرید سخت افزار بر نوآوری نرم افزار، عدم هم سویی با چشم انداز فناوری مدرن را نشان می دهد.
هوش مصنوعی صرفا یک پیشرفت یا یک افزونه برای سیستم های موجود نیست، بلکه نشان دهنده یک تغییر اساسی در ماهیت و قابلیت های فناوری دفاعی است. با این حال، به نظر می رسد، وزارت دفاع به این پتانسیل دگرگون کننده توجهی نمی کند و هوش مصنوعی را در ملاحظات بعدی به جای تمرکز راهبردی اولیه در نظر می گیرد.
وزارت دفاع، فاقد دیدگاهی برای نوآوری ناپیوسته است. مارک آندرسن در کتابش تاکید کرد که چگونه نوآوری های عمده در صنعت نرم افزار، نه تنها محصولات یا خدمات موجود را به صورت تدریجی بهبود می بخشد، بلکه جهش های ناپیوسته ای را ایجاد می کند. شرکت هایی مانند «اوبر، نتفلیکس و ایربی ان بی[6]» با استفاده از پلتفرم های فناوری جدید برای ارائه خدمات بی سابقه، صنایع مربوطه را بازشناسی کردند.
به طور مشابه، هوش مصنوعی در صنایع دفاعی نیاز به یک تغییر پارادایم -حرکتی از پیشرفت های تدریجی به پذیرش تغییرات رادیکال و دگرگون کننده قابلیت ها- دارد. هوش مصنوعی باید به عنوان یک قابلیتی در نظر گرفته شود که می تواند برندگان و بازندگان را در درگیری ها تعیین کند.
بخش خصوصی
اصول اقتصادی آدام اسمیت، به ویژه مشاهدات او در مورد تخصص، رقابت و انگیزه سود، امروزه هم مطرح هستند و در مورد هوش مصنوعی دفاعی نیز به کار می روند. اسمیت در کتاب «ثروت ملل» از مثال کارخانه سنجاق سازی استفاده و مشاهده کرد که:
«کارگری که در این حرفه آموزش ندیده باشد و به استفاده از ماشین آلات آشنا نباشد، شاید حد اعلای صنعت خود، در حد تولید یک پین کار کند. اما با گذراندن تخصص «هجده عملیات متمایز»، ده نفر می توانند از بین آن ها بیش از چهل و هشت هزار پین در روز ایجاد کنند». در این مثال، تقسیم کار به کارگران اجازه داد تا بر روی وظایف خاص تمرکز کنند و بهره وری را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
این اصل تخصصی در زمینه پیچیده هوش مصنوعی نیز صادق است. برخلاف دولت که اغلب با آموزش و مهارت های گسترده تر عمل می کند، بخش خصوصی به شرکت هایی که در زمینه هوش مصنوعی تخصص دارند به افراد نخبه که این حوزه را رهبری می کنند، پناه می دهد. این تمرکز باعث ایجاد عمق تخصص و نوآوری مشابه با کارایی بالا در کارخانه پین اسمیت می شود. در این محیط های تخصصی، تمایزها و پتانسیل هوش مصنوعی درک و تا مرزهای خود پیش می روند و پیشرفت های پیشگامانه را ممکن می سازد.
اکنون، برای این تخصص که به طور موثر به راه حل های خلاقانه هوش مصنوعی برای دفاع تبدیل شود، وزارت دفاع باید یک بازار واقعا رقابتی تسهیل و ایجاد کند. اولین های معمول دفاعی که اغلب فاقد قابلیت های هوش مصنوعی پیشرفته هستند، کافی نیست. در عوض، وزارت دفاع باید چشم اندازی را ایجاد کند که در آن شرکت های تخصصی و متنوع با هم رقابت کنند. این اخلاق رقابتی بسیار مهم است، زیرا نوآوری مستمر و پیشرفت فناوری را توسعه می بخشد. شرکت ها نه تنها برای قراردادها، بلکه برای رهبری فناوری نیز رقابت می کنند و اطمینان می دهند که وزارت دفاع به پیشرفته ترین راه حل های هوش مصنوعی دسترسی پیدا می کند. علاوه بر این، مشارکت بخش خصوصی در توسعه هوش مصنوعی مبتنی بر انگیزه سود است. همانطور که اسمیت مشاهده کرد:
«ما انتظار شام خود را از خیرخواهی قصاب، آب میوه ساز یا نانوا نداریم، بلکه به خاطر توجه آنها به منافع خود است که منافع ما تامین می شود نه به خاطر انسانیت آن ها. اما به خاطر عشق به خود، به خودمان خطاب می کنیم و از مزیت هایشان با آن ها صحبت می کنیم و هرگز از نیازهای خود صحبت نمی کنیم».
در قلمرو دفاع، تعقیب سود منجر به کارایی هزینه و بهره وری -با فرض حفظ بازار رقابتی- می شود. شرکت هایی که بر اساس منافع شخصی و تمایل به سودآوری هدایت می شوند، مجبور به نوآوری و کاهش هزینه ها برای برنده شدن در قراردادها هستند. در حالی که شرکت ها مانند کارکنان وزارت دفاع باید یک هدف راهبردی برای حمایت از امنیت بریتانیا داشته باشند، انگیزه سود آن ها انگیزه های بیشتری ایجاد می کند. پیگیری سود نه تنها این شرکت ها را به اقدام ناب تشویق می کند، بلکه به نفع وزارت دفاع هم می شود، زیرا مجبور به دسترسی به فناوری های پیشرفته هوش مصنوعی با قیمت های معقول تر می شوند.
در اصل، انگیزه سود در بخش خصوصی می تواند به عنوان یک سازوکار برای پاسخگویی عمل کرده و تضمین کند که شرکت ها نه تنها نوآوری می کنند، بلکه راه حل های مقرون به صرفه ارائه می دهند. با توجه به این که مالیات دهندگان در نهایت، صورت حساب های وزارت دفاع را پرداخت می کنند و با توجه به چالش های تدارکاتی مستند در برنامه های گسترده تر وزارت دفاع (جایی که رقابت و قراردادها ضعیف بودند) این یک موضوع بسیار مهم است.
جمع بندی
نویسندگان پژوهش حاضر در خصوص تعلل وزارت دفاع انگلیس در کاربرد عملی هوش مصنوعی و عقب افتادگی از سایر کشورهای رقیب مطالبی را ارائه کرده اند.
لینک های دسترسی
1. Maxvel marlow “our 10 year rule”,Copyright © Adam Smith Research Trust 2024. Some rights reserved. Published in the UK by ASI (Research) Ltd. 23 Great Smith Street, London, SW1P 3DJ, 02072224995, info@adamsmith.org
[1] Britain's Ten Year Rule- A Warning on AI Adoption in Defence
[2] Small and Medium Enterprises (SMEs)
[3] Swarming
[4] Adam Smith Institute
[5] Contracts Finder
[6] Uber، Netflix &Airbnb
کانال حکومت الکترونیک (در پیام رسان بله):
https://ble.ir/electronicgovernment (آدرس در صفحه مرورگر کپی شده یا در پیام رسان بله جستجو شود)
کانال موسسه مشاوره مدیریت نگاه (در پیام رسان تلگرام):
https://t.me/Institute_Consulting_Negah