آگاهی و فقدان کلمات

[ابو سعید ابوالخیر]
شیخ ما را درویشی سوال کرد که «یا شیخ! بندگی چیست؟» شیخ ما گفت: خلقک الله حرا فکن کما خلقک. خدایت آزاد آفرید، آزاد باش.»
گفت: «یا شیخ! سوال از بندگیست.» شیخ ما گفت: ندانی تا از هر دو کون آزاد نگردی بنده نشوی. پس این بیت بگفت:
آزادی و عشق چون همی نامد راست – بنده شدم و نهادم از یکسو خاست
زین پس چونانکه داردم دوست رواست - گفتار و خصومت از میانه برخاست (1)
***
[یزدانپناه عسکری]
سوی دیگر آگاهی، دلالت می کند بر « فقدان کلمات » در آن سو فقط اعمال جای دارند و جسم موثراست و شناخت جسمی به کلمات نیازی ندارد . عشق قطره بینایی است.
***
[سهراب سپهری]
برتر از پرواز
دریچه باز قفس بر تازگی باغ ها سر انگیز است.
اما ، بال از جنبش رسته است.
وسوسه چمن ها بیهوده است.
میان پرنده و پرواز ، فراموشی بال و پر است.
در چشم پرنده قطره بینایی است :
ساقه به بالا می رود . میوه فرو می افتد. دگرگونی غمناک است.
نور ، آلودگی است. نوسان ، آلودگی است. رفتن ، آلودگی.
پرنده در خواب بال و پرش تنها مانده است.
چشمانش پرتوی میوه ها را می راند.
سرودش بر زیر وبم شاخه ها پیشی گرفته است.
سرشاری اش قفس را می لرزاند.
نسیم ، هوا را می شکند: دریچه قفس بی تاب است. (2)
_________
1 - اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید تالیف محمد بن منور ابی سعد بن ابی طاهربن ابی سعید میهنی، بخش اول مقدمه ، تصحیح و تعلیقات دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی – تهران : انتشارات آگاه 1385 صفحه 314