جهت گیری جغرافیای شهری، برای ورود به قلمروهای تازه

18 آبان 1403 - خواندن 3 دقیقه - 80 بازدید

جهت گیری جغرافیای شهری، برای ورود به قلمروهای تازه، کاملا با اقتصاد سیاسی و نظام های حکومتی پیوند می خورد.

بر خلاف سابق که مکان های شهری در برابر مکان های روستایی مورد بررسی قرار می گرفت، امروزه سیستم های شهری به صورت حوزه های مادرشهری، منطقه شهرنشین، مجموعه های شهری و بالاخره به شکل مگالاپلیس (Megalopolis) ظاهر می شوند که در تمام آنها مادرشهرها، شهرهای بزرگ، شهرهای میانی، شهرکها و روستاها، در داخل مجموعه ها و سیستم های سلسله مراتبی قرار می گیرند و یک واحد منسجم و به هم پیوسته شهری را تشکیل می دهند که از شرایط سیستمی تاثیر می پذیرند و برخوردی سیستمی می طلبند.

این سیستم شهری و سلسله مراتبی نه تنها به ناحیه جغرافیایی شهر سامان می دهد بلکه در جهان سوم از سیستم های مادر شهرهای جهانی شدیدا نیرو می گیرند؛ پس امروزه در جغرافیای شهری، درباره شهرها با توجه به ناحیه شهر و رابطه آن با دیگر نواحی جغرافیایی جهان مطالعه می گردد و ابعاد جغرافیای شهری با سیاستهای جهانی و ناحیه ای پیوند داده می شود.

جنبه های فضایی توسعه شهری از دو دیدگاه بررسی می شود:

الف) درون شهری:
در این قسمت، شهر به عنوان یک پدیده مجزا و منفک در سیستم سکونتگاهی مطالعه می شود که مباحثی مثل:کیفیت کاربری زمین، مورفولوژی شهری و کارکرد شهر از آن جمله است.
ب) برون شهری یا تاثیرات متقابل فضایی یک حوزه شهری در حوزه شهری دیگر:
در اینجا تاثیرات مادر شهرهای جهانی در مادرشهرهای ملی، ناحیه ای و تاثیرات شهر مسلط به سایر شهرها و نواحی کشور و وابستگی فضایی شهر و ناحیه مورد بررسی قرار می گیرد.

مفهوم پراکندگی فضایی در جغرافیای شهری:

پراکندگی فضایی یعنی شکل گیری پدیده های شهری در سطوح خطی، شبکه ای، سطحی و نظایر آن می باشد و در آن تاثیر متقابل فضایی، آمد و شد روزانه از محل کار به مرکز خرید، جابجایی محله مسکونی و مسکن در داخل شهرها و موضوعاتی از این قبیل بررسی می شود.

قلمروهای جغرافیای شهری:

شهرنشینی و شهرگرایی، سکونتگاه های انسانی را شکل دوباره می بخشد.شهرنشینی علت و محصول تغییرات مهمی است که از پراکندگی جغرافیایی مردم و فعالیت های اجتماعی- اقتصادی آنها در مکان ویژه ای به وجود می آید. شاید بتوان پدیده شهر و شهرنشینی را بدین شرح مورد بررسی قرار داد:

1- شهرنشینی به منزله تسلط امر تراکم در همه سازمان ها، موسسات، واحدهای مسکونی و افزایش جمعیت مکان های ویژه.

2- شهر به عنوان کانون اصلی عرضه خدمات به جمعیت متراکم در شهر و منطقه نفوذ آن.

3- شهر به عنوان تمرکز فعالیت های اقتصادی غیر کشاورزی در سکونتگاه های انسانی.

4- شهرنشینی به عنوان تسلط شیوه خاص زندگی و بیانگر سیر مدنیت و تمدن جوامع انسانی.