عدم درک مرگ است

[عبد الرحمن جامی]
تجلی دائم
اعلم ان امداد الحق و تجلیاته و اصل الی العالم فی کل نفس. و فی التحقیق الاتم لیس الا تجل واحد، یظهر له بحسب القوابل و مراتبها و استعداداتها تعینات. فیلحقه لذلک التعدد و النعوت المختلفه و الاسماء و الصفات، لا ان الامر فی نفسه متعدد، او وروده طار و متجدد. و انما التقدم و التاخر و غیرهما من احوال الممکنات یوهم التجدد و الطریان و التقید و التغیر و نحو ذلک، کالحال فی التعدد. و الا، فالامر اجل من ان ینحصر فی اطلاق او تقیید او اسم او صفه او نقصان او مزید.
دم بدم نو می شود دنیا و ما - غافلیم از نو شدن اندر بقا
جواد مطلق عز قدرته به حسب کرور لحظات و مرور لمحات، بل به حسب تتالی آنات، ما نیازمندان را خلعت وجود میبخشد، و ما از افاضه این موهبت غافلیم .
***
[یزدانپناه عسکری]
نیازمندی به وحدت همسویی و « ادراک » است. این نیاز « تراب » در آن جبلی است و پیامد برداشتن نیاز جبلی از درک مرگ است .
______
1 - عبد الرحمن جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، 1جلد، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی - تهران، چاپ: دوم، 1370. صفحه 224