تفکر استراتژیکی و اثربخشی تیمی

تفکر استراتژیک معمولا در برنامه ریزی استراتژیک، تدوین و اجرا مفید است. معمولا شامل تفکر انتقادی با در نظر گرفتن گذشته، حال و آینده است. جنبه هایی که احتمال وقوع در آینده وجود دارد مانند فرصت ها، ریسک ها و روندها را پیش بینی می کند. این به استفاده از فرصت ها در زمینه بازار کمک می کند تا با اجرای استراتژی هایی برای اجتناب از آن، سود را به حداکثر برسانیم و از ضرر جلوگیری کنیم . انجام همه این فعالیت ها توسط یک فرد امکان پذیر نیست. بنابراین این ایده کار به یک تیم را به ارمغان می آورد که معمولا در تدوین و اجرای استراتژیک مفید است. کار تیمی معمولا به بهبود خلاقیت کمک می کند. این خروجی را بهبود می بخشد زیرا فرد قادر به بهبود تفکر استراتژیک است. در وهله اول، نتایج ممکن است چندان خوب نباشد، اما با گذشت زمان، تیم بهبود می یابد و نتایج بهتری به دست می آید. یکی از جنبه های خوب یک تیم این است که کار تیمی باید خودگردان باشد. این امر لزوم پیگیری منظم را از بین می برد زیرا اعضای تیم انگیزه درونی دارند که به آنها انگیزه ای برای عملکرد بهتر می دهد. تیم باید اهداف خود را به وضوح درک کند، نقش های خاص خود را شناسایی کند، بین آنها اعتماد ایجاد کند و یکدیگر را با وجود ضعف یا قوت بپذیرد. این معمولا به دلیل هماهنگی خوب بین اعضا، احتمال درگیری را کاهش می دهد و تولید را بهبود می بخشد. وقتی به عنوان تیم کار می کنیم، مردم معمولا نظر خود را بیان می کنند. هنگامی که این اتفاق می افتد، پاسخ یک نفر معمولا ذهن سایر اعضا را تحریک می کند و در نهایت ایده های بسیار امیدوارکننده ای ظاهر می شود. در کار تیمی، ارتباط بسیار ضروری است و هر شک و شبهه ای باید روشن شود. این امر عملکرد کارآمد وظایف را تضمین می کند و معمولا به مدیریت زمان کمک می کند. بنابراین توجه بسیار ضروری است و وفاداری بسیار مهم است زیرا باعث می شود که اعضای تیم در هنگام برخورد با هم انعطاف پذیرترباشند. موفقیت یا شکست در کار تیمی معمولا برای کل گروه است و نه برای افراد خاص . عملکرد یک تیم ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی یا خارجی قرار گیرد. عوامل بیرونی عمدتا فراتر از توان اعضا هستند مانند محدودیت های اقتصادی و مداخلات سیاسی. عوامل داخلی عمدتا ناشی از تعامل بین اعضای تیم است و ممکن است شامل وجود استدلال های قانع کننده و اعتماد ناکافی به اعضای تیم باشد.

---