بنیادهای عقلانیت بر حکمرانی عادلانه با تاکید بر تنوع اقوام

16 مهر 1403 - خواندن 8 دقیقه - 217 بازدید





تنوع قومی در هر کشوری نیازمند حکمرانی متناسب با مبانی نظام سیاسی و وضعیت تنوع در آن کشور است و ایران از جمله کشورهای دارای تنوع قومی محسوب می شود. از سوی دیگر، عدالت در نظام جمهوری اسلامی ایران یک گفتمان اساسی و عامل مشروعیت بخش به شمار می رود و باید حکمرانی بر مبنای آن انجام شود. بنابراین، عدالت در حکمرانی تنوع قومی در این کشور، هم دارای جایگاه و اهمیت است و هم دلالت هایی را به جای می گذارد. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف بررسی بنیادهای عقلانیت بر حکمرانی عادلانه با تاکید بر تنوع اقوام انجام شد. این تحقیق با روش اسنادی و با بهره گیری از منابع و اسناد موجود، ضمن انتخاب رویکرد و تعریف عدالت در آن، مفاهیم مرتبط با حکمرانی و عقلانیت های حکومتی، رهیافت فوکویی که با خارج شدن از مسئله دولت و کاوش در آن بر پایه ی حکومت مندی، مسیر جدیدی از تحقیق درباره ی ماهیت دولت و اجزای تحلیلی آن را مطرح کرده است، مورد بررسی قرار گرفت.به طور کلی از نگاه فوکو، دولت یک پدیده ی اختراعی است که ازسویی به عقلانیت های حکومتی به عنوان بعد فکری و از سویی دیگر به فنون حکمرانی به عنوان بعد کرداری مرتبط می شود. علاوه بر این سامانه های حکومتی را نیز به عنوان بعد نهادی دولت می توان به این دستگاه تحلیلی افزود تا ارائه ی تحلیل سه بعدی دولت (عقلانیت، کردار، نهاد) از دیدگاهی انتقادی به نحوی تکمیل شود که کاربست آن، دامنه وسیعی از حکمرانی های لیبرال و غیرلیبرال را شامل شود.



 


تحقیق حاضر با هدف بررسی بنیادهای عقلانیت بر حکمرانی عادلانه با تاکید بر تنوع اقوام انجام شد. در این تحقیق تلاش گردید تا به روش توصیفی- تحلیلی و مرور نظامند ادبیات تحقیق، جهت دست یابی به اهداف تحقیق گام برداشت. رهیافت فوکویی با خارج شدن از مسئله دولت و کاوش در آن بر پایه ی حکومت مندی، مسیر جدیدی از تحقیق درباره ی ماهیت دولت و اجزای تحلیلی آن را مطرح کرده است. فوکو با ابداع مفهوم حکومت بندی علاوه بر ترجیح تمرکز بر کردارهای حکومتی به جای نهادها در نظریه ی سیاسی، روند دخالت ذهنیت ها در کردارهای حکومت را به نمایش می گذارد و با این کار پرده از تحولی در ذهنیت حکومت در عصر جدید بر می دارد که امروزه ابعاد ویژه ای یافته است. به طور کلی از نگاه فوکو، دولت یک پدیده ی اختراعی است که ازسویی به عقلانیت های حکومتی به عنوان بعد فکری و از سویی دیگر به فنون حکمرانی به عنوان بعد کرداری مرتبط می شود. علاوه بر این سامانه های حکومتی را نیز به عنوان بعد نهادی دولت می توان به این دستگاه تحلیلی افزود تا ارائه ی تحلیل سه بعدی دولت (عقلانیت، کردار، نهاد) از دیدگاهی انتقادی به نحوی تکمیل شود که کاربست آن، دامنه وسیعی از حکمرانی های لیبرال و غیرلیبرال را شامل شود. همچنین، یافته ها نشان می دهد که در نقطه مقابل نظریات مرتبط با تاثیر تبعیض و بیعدالتی بر بروز بحرانهای قومی، نظریاتی وجود دارد که بر جایگاه و تاثیر عدالت بر فرآیند ملت سازی تاکید دارند. در نظریه سیاست گذاری اجتماعی به عنوان یکی از مدل های مدیریت تنوعات، ارتقای سرمایه اجتماعی و ایجاد همبستگی اجتماعی و هویت جمعی با فرآیند هویت سازی ملی از طریق تحقق عدالت، برابری و حذف نابرابریهای ساختاری ارتباط مستقیمی پیدا میکند و موجب پیدایش و تحکیم آن گردیده و زمینه را برای افزایش امنیت عمومی جامعه فراهم نماید. در واقع در این نظریه، فراگرد ملت سازی و انسجام اجتماعی به شدت تحت تاثیر میزان رعایت عدالت قرار دارد.مراتب برخورداری از عدالت، ادراک عدالت در زمان حال و امید به تحقق عدالت در آینده سه عنصر تعیین کننده عدالت اجتماعی و تضمین کننده ملت سازی پایدار به شمار می روند و هر چه وضعیت عدل پایدارتر می شود، امکان برنامه ریزی و امید به آینده افزوده می شود و علاقه مردم و گروه ها به حفظ وضع موجود و ممانعت از بحرانهای اجتماعی افزایش می یابد.هر چند برخی از محققین نیز عدالت را علت تامه در فرآیند ملت سازی معرفی می کنند. آنها معتقد هستند بررسی منابع تاریخی نشان میدهد عوامل ملت ساز مانند سرزمین، زبان، مذهب، تاریخ، ایدئولوژی و نژاد مشترک نتوانسته اند به طور مطلق باعث شکل گیری یک ملت شوند بلکه ملت سازی زمانی پایدار می شود که توسعه ملت بر محور عدالت اجتماعی و بر مبنای عوامل موثر بر ملت سازی نظیر سرزمین، زبان، مذهب و ایدئولوژی صورت گیرد به گونه ای که این عوامل با عدالت عجین شده باشند (پورعزت، 1390). به نظر می رسد چه عدالت بخش مهمی از روند سیاست گذاری مدیریت تنوعات و چه علت تامه فرآیند ملت سازی باشد، نشان از اهمیت عدالت در سیاست گذاری برای مدیریت تنوع قومی و نیل به سوی ملت سازی پایدار دارد. از سوی دیگر، اگر بخواهیم از جنبه عینی آن را مورد واکاوی قرار دهیم، به این نتیجه دست پیدا می کنیم که بررسی پژوهش های میدانی مربوط به حوزه اقوام ایرانی نیز موید اهمیت و جایگاه عدالت در سیاست گذاری تنوع قومی است. یک پژوهش میدانی نشان می دهد بر اساس مدل استخراج شده از نظریات تدرابرت گر، نقش تبعیض و بیعدالتی در بروز بحرانهای قومی منحصربه فرد است. بدین شکل که احساس تبعیض باعث افزایش انتظارات ارزشی افراد جامعه قومی و بعد افزایش احساس محرومیت نسبی می شود. افزایش این دو عامل نیز منجر به تقویت هویت قومی و در نهایت خشونت سیاسی می شود. بر این اساس، سیاستگذاریها بدون توجه به عدالت، در رسیدن به اهداف توفیق نخواهند داشت. اسناد بالادستی نظام نیز که بخش مهمی از مفاهیم و کارکردهای حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران است، باید حائز این امر مهم باشند.

رهیافت فوکویی با خارج شدن از مسئله دولت و کاوش در آن بر پایه ی حکومت مندی، مسیر جدیدی از تحقیق درباره ی ماهیت دولت و اجزای تحلیلی آن را مطرح کرده است. فوکو با ابداع مفهوم حکومت بندی علاوه بر ترجیح تمرکز بر کردارهای حکومتی به جای نهادها در نظریه ی سیاسی، روند دخالت ذهنیت ها در کردارهای حکومت را به نمایش می گذارد و با این کار پرده از تحولی در ذهنیت حکومت در عصر جدید بر می دارد که امروزه ابعاد ویژه ای یافته است. به طور کلی از نگاه فوکو، دولت یک پدیده ی اختراعی است که ازسویی به عقلانیت های حکومتی به عنوان بعد فکری و از سویی دیگر به فنون حکمرانی به عنوان بعد کرداری مرتبط می شود. علاوه بر این سامانه های حکومتی را نیز به عنوان بعد نهادی دولت می توان به این دستگاه تحلیلی افزود تا ارائه ی تحلیل سه بعدی دولت (عقلانیت، کردار، نهاد) از دیدگاهی انتقادی به نحوی تکمیل شود که کاربست آن، دامنه وسیعی از حکمرانی های لیبرال و غیرلیبرال را شامل شود.




 
لینک مطالعه مقاله بررسی بنیادهای عقلانیت بر حکمرانی عادلانه با تاکید بر تنوع اقوام نفری، ندا و افشردی، مجید،1400 : https://civilica.com/doc/1406533/