غبار زدائی و صیقل پیوند با اقتدار

[تاریخ تحلیلی پنج هزار سال ادبیات داستانی ایران]
گویند شبلی روزی طهارت کرد به قصد آنکه به مسجد آید . از هاتفی شنید که : « ظاهر شستی صفای باطن کجاست ؟» . شبلی گفت بازگشتم همه ملک و میراث دادم و یک سال جز بدان مقدار جامه که نماز بدان روا بود نپوشیدم . آنگاه به نزدیک جنید آمدم . گفت : یا ابابکر ! این سخت سودمند طهارتی بود که کردی. .خدای تو را پیوسته طاهر داراد !
گفت از آن پس هر گز بی طهارت نبود. (1)
***
[قرآن - الانسان : 3]
انا هدیناه السبیل
***
[عین القضات همدانی] (2)
هدایت ایزدی ثمره راه رفتن است.
***
[یزدانپناه عسکری]
هدایت انسان در راه تجریدی، ثمره ی صیقل نقطه ی اتصال با حق تعالی است. صفای باطن و طهارت باطن، صیقل پیوند با اقتدار و غبارزدایی آن و ذخیره انرژی و غنی سازی تابش آگاهی.
_______
1 - تاریخ تحلیلی پنج هزار سال ادبیات داستانی ایران، صوفیانه ها و عارفانه ها، بخش اول ، نادر ابراهیمی – تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، چاپ دوم 1377 ص 92 ، 7:60،227،228 ، 12:272
2 - نامه های عین القضات همدانی ج3 به اهتمام دکترعلینقی منزوی – دکتر عفیف عسیران .تهران: انتشارات اساطیر 1377 ص 384