شفاف کردن شفافیت ها / رسانه ها، شفافیت، هم افزایی و پاسخگویی

27 اردیبهشت 1402 - خواندن 6 دقیقه - 798 بازدید

مسئولین در برابر رسانه ها باید پاسخگو باشند همان گونه که رسانه ها در برابر مسئولین. رسانه ها در برابر مردم مسئولند همان گونه که مردم در برابر رسانه ها. مردم و مسئولین نیز به واسطه رسانه ها نسبت به یکدیگر مسئولند. در این بین، هم مسئولین، هم رسانه ها و هم مردم وظایفی دارند و باید نسبت به یکدیگر پاسخگو باشند. البته پاسخگو بودن با واکنش نشان دادن تفاوت دارد. نیاز نیست به هر مسئله ای سریعا و بدون تفکر واکنش نشان دهیم ولی حداقل می توانیم نسبت به آن مسئله پاسخگو باشیم. پاسخگویی با رعایت سه اصل سرعت، صحت و دقت منجر به شفافیت بیشتر خواهد شد.

«شفافیت» یک باید در رسانه است که گاهی به بهانه مصلحت اندیشی تبدیل به شاید و اما و اگر می شود. یکی از بهترین راه های تشخیص شفافیت در یک رسانه توجه به منابع مالی آن رسانه است. اقتصاد رسانه سالم می تواند کالای کمیاب «توجه» را به جای خبرسازی و بازی های رسانه ای معطوف به حقیقت کند. اقتصاد در یک جامعه زمانی سالم است که شفافیت وجود داشته باشد. شفافیت زمانی وجود دارد که رسانه آزاد وجود داشته باشد و رسانه آزاد زمانی به وجود می آید که فضای باز سیاسی حاکم باشد. مسائل به صورت زنجیروار به هم مرتبطند.

شفافیت مستلزم عینیت و عدم پنهان کاری و پاسخگویی به معنای به رسمیت شناختن حق دسترسی شهروندان به اطلاعات و آگاهی یافتن در مورد نحوه ایفای تکالیف نمایندگی اجزای حکومت و پذیرش حق نظارت آن ها بر نهادها و سازمان های حکومتی است. در ارتباط میان رسانه و افکارعمومی، در حالتی رسانه دست بالا را دارد و در جایی و حالتی افکارعمومی. در جایی که افکارعمومی انفعالی مطلق، عمل می کند ، هیچ وقت نمی تواند از محیط خود تصویر درستی پیدا کند؛ زیرا رسانه به شکل حرفه ای عمل می کند، به همین دلیل این نقش مدام دست به دست می شود، گاهی افکارعمومی حرف اول را می زند و گاهی رسانه. نگرش پذیرش گرا به شفافیت اطلاعات منابع اطلاعاتی، بیشتر معتقد است تا نگرش انتقادگرا؛ ارسال صریح اخبار از سوی رسانه ها با نتیجه گیری رسانه همراه است یعنی پیامدهای مثبت طرح بیشتر منعکس می شود و درنتیجه نگرش نیز بیشتر همسازگرا و پذیرش گرا خواهد شد. اما چنانچه شفافیت درهیچ کدام از رسانه ها از سوی افکار عمومی دیده نشود نگرش ها منتقدانه خواهد شد که رسانه در این مرحله نتیجه گیری را در اختیار افکار عمومی می گذارد وخود از نتیجه گیری سرباز می زند. شفافیت خدمت بزرگی به ایفای نقش دیده بانی رسانه ها است. برخی مسئولین با شفاف سازی مخالفند چون آن را خودزنی می پندارند اما از آثار مثبت دیده بانی رسانه ها (کاهش هزینه ی نظارت، رفع ایرادات و نشاط و کار آمدی رسانه) غافلند.

هم افزایی بدون شفافیت، پاسخگویی و کمک رسانه ها میسر نخواهد بود. با این وجود، ورای همه این مفاهیم مفهوم بزرگتری وجود دارد به نام مرجعیت خبری. مرجعیت خبری یکی از مفاهیم اساسی در حوزه رسانه ای و ژورنالیسم است. رسانه ای می تواند به مرجعیت خبری تبدیل شود که دارای شرایطی باشد و مهم ترین این شرایط به قرار زیر است:

1- توجه جدی به ارزش ها و ویژگی های خبر: در این زمینه می توان به چند محور اساسی اشاره کرد:

(الف) شفافیت: شفافیت فقط یک امر درون خبری نیست. به هیچ وجه هم فقط دقت در ادبیات و زبان خبر نیست، بلکه فراتر از آن شفافیت، توجه به جامعیت خبر و عدم سوگیری و بیان واقعی یک حادثه است. این مسئله اهمیت زیادی در مرجعیت خبری دارد.

(ب) درستی و صحت خبر: درستی خبر نه تنها گزارش واقعی خبر است بلکه فراتر از آن باید دارای جامعیت، دقت، واقعی بودن منبع، ذکر منبع و امثالهم باشد.

(ج) تازگی خبر: این ویژگی در جذب مخاطب بشدت تاثیرگذار است. خبری برای مخاطب مهم است که تازگی داشته باشد. بنابراین زمان در مرجعیت رسانه ای تاثیر فراوان دارد.


- شیوه اقناع : شیوه اقناع خبری، یکی از مهم ترین عوامل موثر در مرجعیت یک رسانه است. تزریق خبری به هر شکل، تحمیل خبر به جامعه، تحلیل های سوگیرانه، به کارگیری شیوه های غیر منطقی در تدوین گزارش های خبری و در نهایت، تلاش در القای ایده به جای گفتمان سازی در مورد آن از عوامل مهمی است که یک رسانه را از مرجعیت می اندازد و آن را به حاشیه می راند.

3- استقلال خبری: استقلال خبری، تنها استقلال مربوط به مالکیت و عدم وابستگی نیست که باید در این زمینه تامین شود، اما استقلال خبری فراتر از آن بیانگر نوعی از عدم نیاز به وابستگی خبر به مثابه قدرت است. استقلال خبری، باید قدرت خبری مستقل را داشته باشد. این قدرت باید از درون یک رسانه بجوشد. عوامل مختلف درون سازمان رسانه ای باید به این امر توجه جدی داشته باشند که قدرت خبری از میان آنها به بیرون سرایت می کند و اگر این استقلال سازمانی، مدیریتی و فردی وجود نداشته باشد، استقلال خبری نیز وجود نخواهد داشت.

4- اعتمادسازی: اعتماد مردم به یک رسانه تنها با شفافیت، صداقت، عدم سوگیری و امثالهم تامین نمی شود. البته این موارد و موارد دیگر اهمیت زیادی دارند، اما مهم تر از آن، این است که یک رسانه باید درکنار و همراه و همگام مردم بتواند حرکت کند و در گفتمان آنها مشارکت کند و آنچه را درست و صحیح است، به آنها اعلام کند. اعتمادسازی نیازمند یک فرآیند زمانی است. به هیچ وجه اعتمادسازی در مورد یک رسانه با حرکت های خلق الساعه ای ایجاد نمی شود. اعتمادسازی، یک امر دو سویه است که می تواند رسانه را به یک ساختار اعتماد کننده، اعتماد دهنده و اعتماد سازنده تبدیل کند. در این رابطه هم مردم باید به رسانه اعتماد کنند و هم رسانه باید به مردم اعتماد کند. این اعتمادسازی دو سویه است که بخش مهمی از مرجعیت رسانه ای را تامین می کند.

هومن قاپچی دانشگاه تهران