نقش رهبری در تغییر سازمانی

28 شهریور 1403 - خواندن 4 دقیقه - 909 بازدید

در تلاش برای انجام تغییر سازمانی، رهبری مدیریت حیاتی ترین عنصر مورد نیاز است که مدیریت ارشد، محوری ترین نقش را در این تغییر ایفا می کند. این رهبری دارای محدودیت ها و مزایایی است که به ترتیب بر زندگی کاری کارکنان تاثیر می گذارد.رهبری موثر و بدون دستکاری، موفقیت در از بین بردن اثرات ناخوشایند ناشی از تغییر را تضمین می کند. موفقیت در از بین بردن اثرات ناخوشایند تغییر به رهبری موفق بستگی دارد. اولین برداشت از رقابت پذیری و ویژگی های یک رهبر در برخورد با تغییر بیشتر از وقوع تغییر اهمیت دارد. برای مدیریت موثر تغییر، لازم است در مورد سه منطقه زمانی متمایز مانند مرحله آماده سازی، بقای تغییر و دوره پس از تغییر آگاهی داشته باشید. نقش رهبری در سازمانی که در حال تغییر است به توانایی های رهبران بستگی دارد. اغلب در طول تغییر در سازمان، کارکنان از رهبران خود از نظر برخورد با تغییر انتظار بهترین ها را دارند، از این رو ارتباطات نقش کلیدی در اجرای تغییر ایفا می کند. رهبری به عنوان حمایت، تعهد و نگرانی از رفاه کارکنان در طول زمان تغییر و همچنین کشف نیاز به تصمیم گیری های سخت ظاهر می شود. اولین قدم در مواجهه با تغییر، داشتن رهبری است که کارکنان بتوانند به آن باور داشته باشند تا به آنها دیدگاه جدیدی نسبت به آینده سازمان بدهد. رهبران توانا با بسیج کارکنان و به کارگیری بهترین رویکردهای سبک رهبری برای عبور از تغییر، عملا با تاثیرات تغییر برخورد می کنند.وجود رهبری از نقطه تغییر آغاز می شود تا زمانی که مرحله بعد از تغییر موضوع کلیدی است که در مواجهه با تغییر باید مورد توجه قرار گیرد. با این حال، برای انتقال آسان و کنار آمدن در طول تغییر، ابتدا باید رهبری موثر قبل از ضربه های ناخوشایند سازمانی ایجاد شود. یک پایه محکم که از طریق رهبری ایجاد می شود، باید سازمان را در موقعیت بهتری برای هر گونه تغییری که در آینده رخ می دهد قرار دهد. برای اثربخشی در گذار به تغییر سازمانی، یک رهبر باید سابقه مناسبی از تصمیم گیری و اعتبار ایجاد کند. از این رو، کارمندان به توانایی فرد در کشف راه حل هایی برای عبور از تغییر اعتماد می کنند.زنده ماندن از طریق تغییر دومین منطقه زمانی است که رهبری در اجرای تغییرات نقش ارزشمندی را ایفا می کند. دوره تغییر سازمان را به دلیل تغییر بسیاری از ویژگی های کارکنان آسیب پذیر و بی ثبات می کند. از این رو، یک رهبر دانا بر شناسایی راه های ایجاد انگیزه و بهبود رفاه کارکنان خود تمرکز می کند. ثانیا، رهبران از طریق جذب همه منابع و یافتن راه حل ها به عنوان یک تیم، به کارمندان در انتقال پس از تغییر کمک می کنند. نقش کلیدی که رهبری در این مرحله ایفا می کند، ایجاد تعادل در زمان تمرکز بر تغییر، درد و حرکت به سوی آینده است .دوره ورود مرحله بعد از تغییر است که با احساسات کمتر، ثبات بیشتر و کارگران آماده برای ایجاد یک جهت جدید با یک دستور جدید مشخص می شود. بنابراین، مسئولیت بیشتری بر دوش رهبری گذاشته می شود تا راه های جدیدی را که به نفع سازمان است، اعمال کنند.علاوه بر این، رهبران با ارائه راه حل های طولانی مدت که زندگی آن ها را در محل کار بهبود می بخشد، آینده بهتری را برای کارمندان می سازند. نقش نهایی رهبری در این دوره تکمیل تغییر با متقاعد کردن کارکنان به پذیرش وضعیت فعلی و درک نقش های جدید خود در سازمان تغییر یافته است. همکاری و ارتباط برخی از رفتارهای رهبری هستند که به حمایت و سازگاری در طول تغییرات سازمانی کمک می کنند.