بررسی معروف ترین پرونده های جنایی ایران

25 فروردین 1402 - خواندن 11 دقیقه - 152680 بازدید

معروف ترین پرونده های جنایی ایران



در این یادداشت برآنیم تا چهار پرونده معروف جنایی ایران را بررسی نماییم


1- اولین پرونده مربوط به شخصی به نام محمد بیجه می باشد.

قاتل معروف شهر پاکدشت که با تیزهوشی 3 بار توانست مامورین آگاهی را فریب داده و قسر در برود.

وی در ابتدای دستگیری هیچ قتل و تجاوزی را قبول نداشت و نهایتا بعداز 200 ساعت بازجویی تخصصی توسط کارآگاهان اداره آگاهی به قتل ها و تجاوزات اعتراف نمود.

محمد بیجه کودکی را با شکنجه های پدر و نامادری به سر برده بود و در 11 سالگی توسط یکی از آشنایانش چندین بار مورد تجاوز قرار گرفته بود و این موارد حس نفرت، کینه و انتقام را در وی شعله ور می کرد.

او با حیوان آزاری و کشتن حیوانات خشم خودرا خالی می نمود. اما بعد از مدتی دیگر حیوان کشی وی را ارضاء نمی کرد و به کودک آزاری، تجاوز به کودکان و قتل آنها روی آورد.

قضات پرونده از وی به عنوان یکی از بزرگترین پرونده های جنایی چندسال اخیر کشور نام می برند. تجاوز و قتل بیش از 20 کودک و 3 بزرگسال در کارنامه وی ثبت شده است.

بیجه در تمام جلسات دادگاه اعلام می کرد کودکانی را می کشتم که فقیر بودند و سرنوشتشان مثل من بود. آن هارا می کشتم تا مثل من عذاب نبینند !!!

نهایتا بیجه پس از محاکمه غیرعلنی در شعبه 74 دادگاه کیفری تهران در تاریخ 27 آبان ماه سال 1383 با رای اکثریت قضات شعبه به دلیل قتل عمدی 20 کودک، زن و مرد به 16 بار قصاص و پرداخت 4 دیه، به دلیل 2 بار ارتکاب فعل حرام لواط به یک بار اعدام در ملاء عام و از جهت 14 بار تفخیذ به تحمل 100 ضربه شلاق محکوم گردید.

سرانجام در 26 اسفند ماه سال 1383 بعد از تحمل 100 ضربه شلاق و فروکردن چاقویی در پشتش (توسط یکی از برادران مقتولین)، به وسیله طناب دار و جرثقیل اعدام کردید.

از لحاظ جرم شناسی، فقر خانوادگی و محیطی (مادی و معنوی)، عدم تربیت صحیح توسط والدین، شکنجه های روحی روانی و جسمی دوران کودکی، تجاوزات مکرر به وی، اختلالات روانی و عدم درمان آن، ترک تحصیل(در 11 سالگی با وصف هوش فراوان به خاطر فشارهای پدر ترک تحصیل نمود) و... همگی عواملی در مجرم شدن این شخص به حساب می آیند.

به قول الکساندر لاکاسانی اندیشمند فرانسوی« هر جامعه ای سزاوار مجرمانی است که خود پرورانده است ».



-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


2- پرونده جنایی معروف دیگر در رابطه با شخصی به اسم سعید حنایی و معروف به قاتل عنکبوتی می باشد.

وی متولد سال 1341 و کارگری معمولی بود که به همران زن و دو فرزندش در محله های حاشیه نشین و فقیر شهر مشهد زندگی می کرد.

حنایی شخصی بسیار مذهبی با عقایدی افراطی و خطرناک بود.

وی معتقد بود احکام شریعت می بایست به صورت مستقیم توسط مومنین اجرا شود !

زمانی که متوجه می شود همسرش توسط یک راننده تاکسی مورد تعرض قرارگرفته، با اعتقاد اینکه زنان خیابانی (کارگران جنسی) عامل فساد و فحشا و شهوت رانی مردان هستند ، طی نقشه هایی و با زیر نظر گرفتن آن ها و کشاندنشان به خانه، با روسری همسرش آنها را خفه کرده و به قتل می رساند.

در کیفرخواست صادره دادستانی که در جلسه دادگاه قرائت شد اتهمات دیگری نظیر جعل کارت بسیج و امر به معروف، سرقت، زنای محصنه و 16 فقره قتل عمدی دیده می شد. این قتل ها در یک سال (79 تا 80) صورت گرفته بود.

او در اظهارات خود هیچ ابراز پشیمانی نکرده و معتقد بود احکام الهی را جاری نموده است.

در آخرین فقره از اقدام به قتل قربانی خود، قربانی موفق به فرار شده و نهایتا یک هفته بعد حنایی دستگیر شد. 

نهایتا این قاتل سریالی در سال 81 و در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد.

فیلم سینمایی عنکبوت با بازی محسن تنابنده در خصوص این اتفاقات ساخته شده است.



-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


3- سومین پرونده معروف جنایی کشور مربوط به شخصی به اسم فرید بغلانی معروف به فرید آبادانی است.

یک جانی بالفطره که در عرض 4 سال و صرفا به دلیل داشتن کیه از زن، 15 زن و دختر را با ضربات سنگین جسم سخت به سر به قتل می رساند.

حتی در یکی از قتل های خود، به شاهد قتل که پسربچه ای 10 ساله بود هم رحم نکرده و اورا نیز به قتل رساند.

مردم آبادان در سال های 83 تا 87 شاهد وقوع قتل های زنجیره ای بودند. 

وجه مشترک این قتل ها، قربانی بودن دختران و زنان و شکستگی های جمجمه به دلیل برخورد جسم سخت بود.

این جنایات در شهرهای بهمنشیر، آبادان و خرمشهر رخ داده بود.

بغلانی بعد از دستگیری در اعترافاتش گفته بود زن ها را می کشتم چون از آن ها بدم می آمد!

اگر کتکشان می زدم دستگیر می شدم به همین خاطر تصمیم به کشتنشان گرفتم!

با بررسی سوابق این شخص مشخص شد وی سابقه 5 سال حبس داشته و انگیزه های قتل نیز از همین دوران در وی ایجاد شده است. 

وی مدتها بعداز دستگیری اعتراف نکرد و نهایتا بعد از مواجهه حضوری با یکی از قربانیان لب به اعتراف گشود.

او در اعترافاتش گفت هیچ کدام از طعمه هایم را نمی شناختم و آنها را در حال کار کردن در نخلستان، چیدن علف کنار رودخانه یا دوچرخه سواری انتخاب می کردم.

میله آهنی (آلت قتاله) را نیز در گودالی که کنده بودم مخفی می ساختم.

با بررسی پرونده وی از لحاظ جرم شناسی به این نتیجه می رسیم که به علت کودکی سخت و تربیت غلط، در خانواده ای بزرگ شده که روان پریشی را در وی نهادینه کرده اند.

او در اعترافاتش گفته بود با پدربزرگش زندگی می کرده، البته مادرش را هم می دیده اما تا 12 سالگی نمی دانسته او مادرش است و فکر می کرده زن عمویش می باشد.

او اضافه کرد مادرش به شدت اورا آزار می داده و به همین دلیل از زن ها متنفر بوده است. همچنین پدربزرگش که نقش اصلی تربیت وی را بر عهده داشته از زن ها متنفر بوده و بارها در خیابان به زن ها حمله می کرده و آن ها را کتک می زده!

 همچنین بغلانی گفته بود بعد از قتل به آرامش می رسیدم، کمی بعد دچار عذاب وجدان می شدم اما به سرعت به حالت قبلی بازمی گشتم و به دنبال طعمه دیگری بودم.

نهایتا وی به 13 بار قصاص نفس محکوم شده و در صبح روز شنبه 22 آبان ماه 89 در محوطه زندان کارون اهواز به دار آویخته شد.




-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

4- چهارمین پرونده معروف جنایی مربوط به اولین قاتل زن سریالی تاریخ جرائم کیفری ایران می باشد!

مهین قدیری، 32 ساله، زنی که چندین ماه شهر قزوین را ناآرام کرده بود!

تا سال 87 ایرانی ها با قاتل سریالی زن آشنا نشده بودند. تا اینکه در بهمن ماه سال 8 با پیداشدن جسد زنی میان سال در قزوین، داستان این قاتل زنجیره ای شروع شد.

مهین چهار ماه بعد به چنگال عدالت افتاد و دستگیر شد. او در این چهار ماه 5 زن و 1 مرد را به قتل رسانده بود.

او در 14 سالگی ازدواج کرده بود و دارای دو فرزند بود. در 32 سالگی دست به این قتل ها زده بود و انگیزه خودرا نیاز مالی برای درمان فرزندش و فقر اعلام کرده بود.

او با پرسه زدن اطراف مکان های زیارتی، زن های مسن را به بهانه رساندن به منزل سوار رنوی زردش می کرد و با استفاده از آبمیوه مسموم و خفه کردن آنها را به قتل می رساند.

دربررسی اعترافات وی ، او شخصیتی پیچیده و با هوش به نظر می رسید. در نهایت در آذر ماه 89 به دار آویخته شد.




-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


قاتلان سریالی مصداق همان هوش سیاه هستند که در هرم مازلو، با اختلالات طبقات پایین به راس هرم می رسند!

با توجه به داده ها اکثر قاتلان سریالی دارای اختلالات روانی از جمله اختلالات ADHD، ضد اجتماعی و سایکو می باشد.

افراد دارای این اختلال روانی دارای هوش بسیار بوده و در صورت عدم کنترل آن، به هوش سیاه تبدیل می گردد. ممکن است احساسات دیگران برایشان ذره ای مهم نباشد. احساس گناه و پشیمانی ندارند. توهم و هذیان و قطع ارتباط با واقعیت، اختلال در تنظیم عملکرد اجرایی و هیجانی، بی توجهی، بیش فعالی، بی احتیاطی و... از نشانه های این افراد می باشد.

کودکی این افراد نیز بسیار مهم بوده و نشان گر اهمیت تربیت صحیح در کودکان می باشد.

تاثیرپذیری کودک از داخل شکم مادر شروع شده و بعداز تولد تا سایر مراحل رشد ادامه می یابد. استرس، امواج الکترومغناتیسی، مواد مخدر و سیگار، مشروبات الکلی و... همگی روی مادر و جنین تاثیرگذار است. بعد از تولد نیز نوع تربیت و رفتار با کودک، والدین با هم، آموزش، محیط زندگی، مدرسه، وضعیت مالی، دوستان و... همگی تاثیرات خاص خودشان را دارند.

درنهایت نمی توان این واقعیت را منکر شد و با توجه به وجود چنین افرادی در جامعه، اگر بخواهیم به بررسی اموری جهت پیشگیری از وقوع چنین جرائمی بپردازیم می توانیم به موارد ذیل اشاره کنیم:

1- کنترل و مراقبت ویژه از کودکان خصوصا در محیط های آموزشی و ورزشی

2- کنترل فقر و توزیع یکسان ثروت و امکانات توسط دولت در مناطق مختلف شهرهای مختلف

3- آموزش و تحصیل ( هم برای فرزندان و هم برای والدین خصوصا قبل از بارداری و فرزندآوری)

4- تربیت صحیح فرزندان و عدم شکنجه روحی روانی و جسمی

5- آموزش ویژه به کودکان در خصوص مراقبت از اندام های خصوصی و نیفتادن در تله چنین افرادی

6- آموزش ویژه قدرت نه گفتن به کودکان و عدم اعتماد به افراد غریبه

7- شناسایی، تحت نظرگرفتن و درمان افراد مبتلا به اختلالات خطرناک روانی و دارای حالات خطرناک از جمله معتادین به مواد مخدر،افراد دارای اختلالات سایکو، ای دی اچ دی، ضد اجتماعی و...

8- آموزش های همگانی و توجیهی از طریق رسانه های پرمخاطب (تلویزیون، رادیو، مجازی و...)

9- کنترل و تایید صلاحیت روانی مربیان آموزشی، ورزشی و....

10- عدم ورود به محیط های خطرناک، انجام کار های پرخطر، ارتباط با افراد مشکوک و... .

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ آخرین اخبار جنایی ایران در این روز ها از شهر آباده استان فارس به گوش می رسد. گم شدن دو زن، و پیدا شدن جسد مثله شده غیر قابل شناسایی. آیا پای قاتل زنجیره ای دیگری در میان است ؟؟!!