قصد واژه

[عین القضات همدانی](1)
ای دوست، اگر کسی مثلا گوید عسل خوردم، دانی مفهوم عسل خورده بود و تو از اسم عسل خود غافل باشی. .و اگر گوید النار تحرق، مفهوم از آن آتش خواهد نه حروف. حروف آتش به تازی و پارسی خود بگردد، حقیقت آتش خود هرگز نگردد. زیرا که حروف آتش به پارسی [آ،ت،ش ] است، و در تازی [ن،ا،ر]. و اسامی آتش در همه ی زبانها جز مرکب حروف نبود. و حقیقت آتش خود در حروف نتواند یافت به هیچ حال.
***
[سهراب سپهری] (2)
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید / واژه ها را باید شست / واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
***
[ابوذر الترمذی] (3)
ابوذر الترمذی از مشایخ خراسان بود و صاحب کرامات ، هر وقت که جمع را چیزی بایستی ابوذر برخاستی و در نماز ایستادی حالی آن چیز پیدا آمدی .
***
[یزدانپناه عسکری]
بالاترین اقتدار یک واژه وقتی است که آدمی با قصد آن واژه آشنا باشد. قصد و قصد شناسی
_________
1 - نامه های عین القضات همدانی ج3 به اهتمام دکترعلینقی منزوی –دکتر عفیف عسیران . تهران: انتشارات اساطیر 1377 ص 310
2 - هشت کتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385 ص 292
3 - نفحات الانس من حضرات القدس ، تالیف نورالدین عبدالرحمان جامی ، مقدمه تصحیح و تعلیقات دکتر محمود عابدی –تهران ک سخن ،1386 ص 126