سوآل یعنی چه ؟ چه عواملی باعث پیدایش سوآل می شود .

20 فروردین 1402 - خواندن 5 دقیقه - 1372 بازدید


سوآل یعنی چه ؟ چه عواملی باعث پیدایش سوآل میشود ؟

 نخست باید در نظر بگیریم که سوآل به معنای حقیقی آن ، عبارت است از ابراز اشتیاق به تحصیل معرفت در باره ی یک مجهول . یعنی سوآل کننده با هر وسیله ای مانند لفظ ، کتابت و اشاره می خواهد بگوید : من مجهولی دارم و میخواهم آن مجهول را حل نمایم . با این توصیف که در پدیده سوآل عرضه شد ، ثابت می شود که : سوآل کننده __

 1_ مقداری از روشنائی ها و معلومات دارد که در توسعه و یا تحقق آنها به تاریکی و مجهولی رسیده است ، زیرا آدمی هرگز از مجهول مطلق که در مقدمات و پیرامون آن هیچگونه روشنائی نداشته باشد ، سوآل نمی کند ، بلکه اصلا برای مغز انسانی به عنوان موضوعی قابل تحقیق مطرح نمی گردد .

 2_ سوآل کننده این حقیقت را فهمیده است که مجهولاتی که در مسیر حیات بشری پیش می آید ، امکان حل و توضیح و تفسیر و اثبات دارد ، و الا نه تنها سوآلی در باره ی مجهولش نمی کرد ، بلکه یاس و نومیدی از حل مجهولات متوقفش میساخت و در تاریکی ها غوطه ورش می نمود .

 3_ سوآل کننده امید دارد که کسی را که مورد سوآل قرار داده است ، پاسخ صحیح آن را بدون غرض ورزی و آلودگیهای ضد واقع گویی بیان خواهد نمود .

 بنابراین، باید گفت : سوآل به معنای حقیقی آن ، انگیزه و علتی جز واقع یابی ندارد . لذا می گوئیم هر سوآل توقفی را نشان میدهد . اگر این توقف در برابر انسانهای دانا به موضوع سوآل ، و وارسته از سودجوئی از مشکلات مردم بوده باشد ، توقفی است برای گرفتن نیروی حرکت در مسیر معرفت ، مانند توقف ماشین برای گرفتن بنزین که از حرکت به مقصد بدون آن توقف امکانپذیر نمی باشد . کسانی که در طول حیاتشان از اهمیت سوآل اطلاعی نداشته باشند و ندانند که اصلا سوآل چیست ، بسیار اندک است . بلکه اگر این حقیقت را در نظر بگیریم که گاهی سوآل بدون اینکه رسما به وسیله ی لفظ یا کتابت یا اشاره و چیزهای دیگر ابراز گردد ، به وسیله ی حرکت و تکاپوی عملی صورت می گیرد ، می پذیریم که هیچ فردی آگاه در این دنیا بدون سوآل نمی تواند زندگی خود را تفسیر نماید . مثلا هنگامی که یک معدن شناس به طرف کوهی میرود که ببیند آیا در آن کوه فلان معدن وجود دارد یا نه ، خواه لفظ یا دیگر وسائل سوآل را بزبان بیاورد ، یا در سکوت محض حرکت کند ، سوآل متعددی در مغز او ؟ که آیا در آن کوه معدنی وجود دارد یا نه ؛ بوجود آمده است که وی را به کوشش و تکاپو در راه تحقیق در باره آن کوه براه انداخته است . لذا این جمله که برای من سوآلی مطرح نیست ، این جمله را در بر دارد که برای من معرفتی مطرح نیست ، زیرا هیچ انسانی به جز گروه انبیای عظام و ائمه معصومین علیهم السلام و آن دسته از اولیاء الله که از نور عالی معرفت برخوردار شده اند ، نمیتوانند در هر موقعیتی با هر واقعیتی بطور مستقیم با روشنایی کامل رویاروی قرار بگیرد . بنابراین برای من سوآلی مطرح نیست ، یا ناشی از این است که اصلا واقعیتی شایسته شناخت و معرفت برای من وجود ندارد و یا اینکه من علم مطلق به هستی بطور مطلق دارم و هیچ نقطه ای مشکوک و مبهم برای من وجود ندارد ! هر دو پندار غلط کشف از اختلال مغزی گوینده می کند . 

 با جرات باید گفت . که یکی از اساسی ترین وظایفی که بر عهده ی مربیان است ، آشنا ساختن نونهالان و بطور عموم هر انسانی که مورد تعلیم و تربیت قرار میگیرد با ضرورت و شایستگی سوآل است . حقیقتی که پس از سوآل صحیح و پاسخ صحیح در مغز یک انسان راه می یابد و میتواند به خود آن انسان مستند بوده باشد ، به این معنی که وقتی حقیقتی برای درک و فهم مطرح شد ، برای باز کردن سطوح و ابعاد و جهات آن حقیقت ، چون و چرا ها لازم است ، چنانکه برای شخم زمین و آماده کردن آن برای رویاندن زراعتها بیل یا دیگر ابزار شخم ضرورت دارد . در باز کردن سطوح و ابعاد و جهات یک حقیقت قطعی که پای استدلال و استشهاد و تمثیل به میان کشیده خواهد شد ، هر اندازه که چون و چرا ها زیادتر بوده باشد ، سطوح و ابعاد و جهات کشف شده در یک حقیقت افزایش خواهد یافت .