تعریف عشق از زبان مشهورترین نویسنده های جهان

22 مرداد 1403 - خواندن 7 دقیقه - 349 بازدید



هنگامی که لیلی و مجنون ده ساله بودند

 

( روزی مجنون در مکتب خانه پشت سر لیلی نشسته بود . استاد سوآلی از لیلی پرسید ! لیلی جواب نداد ؛ مجنون از پشت سر آهسته جواب را در گوش لیلی گفت اما لیلی هیچ نگفت . استاد دوباره سوآل خود را پرسید و باز مجنون در گوش لیلی جواب را گفت و بازهم لیلی هیچ نگفت ؛ و بعد از بار سوم استاد لیلی را خواند و چوب را بر پای لیلی بست و او را فلک کرد . لیلی گریه نکرد و هیچ نگفت . بعد از کلاس لیلی با پای کبود لنگ لنگ قدم برمیداشت که مجنون عصبانی شد و دستش را بر روی بازوی لیلی زد و گفت : دیوانه مگر کر بودی که آنچه را به تو گفتم نشنیدی و یا لال که به استاد جواب ندادی ؟ لیلی اشکش درآمد و دوید و رفت . استاد که شاهد این منظره بود پیش رفت و گوش مجنون را کشید و گفت لیلی نه کر بود و نه لال از عشق شنیدن دوباره صدای توفلک را تحمل کرد و دم برنیاورد اما از ضربه آهسته ی دست تو اشکش درآمد . من اگر او را به فلک بستم استادش بودم و حق تنبیه او را داشتم اما تو عشق او بودی و هیچ حقی برای سرزنش کردنش نداشتی . مجنون کاش میفهمیدی که لیلی کر شد تا تو باز سخن بگویی و صدایت را بشنود . ؟)


گفته اند از زمان ابداع پیدایش نوشتن ، هزاران هزار کتاب در باره ی تعریف عشق و عشاق نوشته شده است و نیز شعرهای بیشماری برای واژه و مفهوم عشق سروده شده است . چه بسیار که نگارندگان و عشاق از ظن خویش به شرح و بیان عشق پرداخته اند .گذشته گان هرچه سخن از عشق گفته اند بیشتر از نوع آسمانی بوده است . هرچند که از عشق زمینی و تاثیر وجودی آن در زندگی عادی و روزمره نیز گریزی نیست و نمی توان به نقش پر رنگ آن در زندگی اجتماعی بی توجه و یا کم توجه ماند . در این یادداشت برای چگونه جاری ساختن کیمیای عشق در زندگی واقعی و نیز و نیز خلق و تجربه ی مطالعه ی. نظرها و تجربیات شخصی چندین نویسنده نام آشنا می پردازیم : 

۱_ جان کری ، نویسنده ی کتاب مردان مریخی: من برای آنکه زندگی ام را از عشق لبریز کنم ، رفتار و کارهایی را که مولد عشق اند ، پیش از هر چیز دیگری به انجام می رسانم . بارها به تجربه آموخته ام که با انجام کارهای کوچک و به ظاهر کم اهمیت در زندگی می توان به چیزهای بزرگ و مهمی دست یافت .

۲_ لئوبوسکالیا : نویسنده کتاب زندگی عشق و دیگر هیچ : عشق ورزیدن در حقیقت روند بی وقفه از خلق بر پایه هایی است که از آغاز در درون ما وجود داشته و بنا شده است . عشق همواره در تمامی انسانها وجود دارد اما در هر لحظه ای از زندگی ما مرحله ی متفاوتی از رشد خود را طی می کند با وجود این که عشق ورزیدن ناب و بی چشم داشت سهل و آسان به نظر می رسد اما فقط شمار اندکی از انسانها از عهده ی چنین عشقی بر می آیند . عشق راستین نیازمند تصاحب نیست در این عشق، معشوق رهاست و مهر ورزی بی هیچ توقعی جاری . در واقع عشق ورزیدن با هر سطح توقعی محکوم به یاس و ناامیدی است ، زیرا بعید به نظر می رسد که کسی صرف نظر از عشق و از خود گذشتگی بتواند پاسخگوی تمام نیازهای ما آدمها باشد .

۳_ شاکتی گواین ، نویسنده کتاب راه تحول : اگر به دنبال طریقی برای شعله ور کردن آتش عشق د. زندگی خود هستید باید کار را از عشق ورزیدن به خویشتن آغاز کنید . یاد بگیرید که خودتان را با تمام کاستی ها بپذیرید ، یاد بگیرید که حتی بخش های ناخواستنی خود را دوست بدارید، در عمل خواهید دید که عشق در درون و پیرامون شما شکوفه خواهد کرد . ما به این جهان آمده ایم تا هر دو گونه ی عشق را بیاموزیم . عشق انسانی را با نیازها و آرزوها و پست و بلندی هایش و عشق معنوی را با تمام نیکخواهی های پیرامونش .

۴_ دیپاک چوپرا : نویسنده ی کتاب جاده ی عشق : همه کارهایی که ما در زندگی می کنیم ، در طلب عشق است . عشق خداست .عشق تجربه ی مقدسات است ، عشق انگیزه و محرک اصلی تمام کارهای ریز و درشتی است که انجام می دهیم . کسی در جایی گفته بود جویندگان جایزه نوبل ، عشق را می جویند ، جایزه بهانه ای بیش نیست ، هنگامی که عشق را به زندگی خود فرا می خوانید و هوشیارانه و داوطلبانه زندگی خود را مملو از عشق میکنید آنگاه معجزاتی فراوان در زندگی شما به وقوع می پیوندد، زندگیتان مظهری از خود عشق خواهد شد می بینید که در زندگی درونی و بیرونی اتفاقات ناممکن روی خواهند داد . اگر در عشق ورزی بکوشید همه ی چیزهای خوب به زندگی تان سرازیر خواهد شد .

5 _ بتی جین ادی : نویسنده کتاب در آغوش نور : هرچه بیشتر در عشق و اعجاز و زیبایی پیرامون خود می شویم عشق بیشتری به زندگی ما سرازیر می شود . هرچه بیشتر عشق بورزیم توانایی ما برای عشق ورزیدن بیشتر میشود . وقتی به جهان و ساکنان آن عشق میورزیم این عشق خود را آشکار ساخته و به مانند بومرنگ به سوی ما باز میگردد . یکی از راههای تمرین عشق این است که همیشه و در هر موقعیتی خود را به جای طرف مقابل خود بگذارید ، گاه نقش هایتان را عوض کنید و از خود بپرسید دلم می خواهد در این شرایط چه واکنشی ببینم ، و بعد همان واکنش را نشان دهید ، تردید نداشته باشید که این روش کاملا کارساز است...

6_ مادیان ویلیامسون ، نویسنده کتاب بازگشت به عشق : باید از خود بپرسم که آیا روح عشق بر افکار و اندیشه های ما حاکم است . اگر چنین باشد انسانهایی به مراتب مهربانتر و بخشنده تر خواهیم بود ؛ انسانهایی که به جای محکوم کردن تقدیس می کنند و به جای تمسخر حمایت . انسانهایی که به جای حمله کردن می بخشند و به جای هراسیدن عشق می ورزند ....

F5

سه بیت شعر از سعید کیوانپور:

با که گویم که به این دیده چه ها میبینم 

هر طرف می نگرم لطف خدا میبینم 

در چمن نرگس و سنبل به هم آمیخته اند 

جلوه ی خلد من از ارض و سما میبینم 

منکر عشق " سعیدا " نشوی چون روزی

منکران را همه در شرم و حیا میبینم....

 

بعد از ۱۲۶ یادداشت زنگ تفریحی بود تقدیم به شما دوستان و فرهیختگان عزیز .

سعید کیوان پور ( شیرانی )