شعرا و نویسندگان کیستند؟

25 آذر 1401 - خواندن 6 دقیقه - 2815 بازدید




به نام خداوند مهر آفرین


شعرا و نویسندگان کیستند؟

 باید گفت شعرا و نویسندگان نقاشان زبردستی هستند که خوبی ها و بدی ها را مجسم می نمایند و مناظر جامعه ی خود را به زیباترین طرز ممکن نمایان می سازند. شاعر با سرودن اشعار نغز و با انتخاب معانی لطیف و بدیع توجه همگان را به خویش معطوف میدارد . افکار خود را بر دیگران القا می کند ، نویسنده با نوشتن مقالات مهیج و راهکاری ، مفاسد اجتماعی را به رشته تحریر می کشد و علیه نابسامانی ها و مفاسد به مبارزه می پردازد. از دوران گذشته تا کنون هر نهضت و هر ترقی و تعالی که در بین جوامع بوجود آمده است ، تنها در سایه تذکر گویندگان بوده است . شاعر با الهام خدایی با توجه به حقایق با سیر در آفاق وانفس برای ما سخن می راند و گمگشته گان وادی ضلالت و بی خبری را به راه راست و حقیقت هدایت می کند. به عقیده بنده اینها ماموریت خدایی دارند ، که انسانهای گمراه و سرگردان را متوجه خطاها ، پلیدیها ، و بدی ها کرده تا راه و چاه را بشناسند.

 اینکه می گویند مقام گویندگان و نویسندگان والا است نه از آن جهت است که آنها الفاظ و عباراتی به صورت نوشته ها و اشعار در می آورند . بلکه از لحاظ تفوق فکر و برتری فهم و اندیشه آنها سالها رنج برده و از خوب و بد جامعه اطلاع حاصل کرده اند ، با همه کس محشور شده و از افکار و آرزوهای عموم طبقات آگاهند ، از این رو سخنان آنان بر جان و دل می نشیند و جامعه را به تفکر و خودسازی هدایت می کند.


شعر و خدمات ارزنده آن :

شعر نمونه ای از خدمات ارزنده و گرانبهای آموزگاران بشر و ادبای جهان است ، که در قالبی زیبا و کلماتی موزون به چشم میخورد ، و زمانی شعر به اوج خود می رسد که با صدائی گرم و دلنشین از حنجره ی سوخته دلی عارف به قلب صاحب دلی آگاه طنین افکند . شعر در عالم عشق و وادی محبت چون باده ی نابی است که از صراحی دل به پیمانه ی جان می ریزد و شیرینی ها را شیرین تر و زیباییها را زیباتر نشان می دهد . شعر لطائف حقیقت و واقعیات زندگی را با بیانی شیوا و دلنشین عنوان می کند . و سختیهای روزگار را با لحنی آرام و حکیمانه در وجود بشر نمودار می گرداند ، و عاشقان را امیدوار و محرومان را تسلی میدهد .

فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم..

بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم. .(حافظ )

شعر گرچه لطیف است لکن آهنگی رسا چون ندای حق و شعله ای سوزنده چون آتش و ناله ای جانکاه چون آه مظلوم دارد . (سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشنید ) شاید عرضم شیفتگان راه حق ، و شوریدگان عالم عشق و سوختگان وا دی محبت اند . و میتوان گفت : شعر زبان دل و بزم حیات انسان است که روح را صفا و دل را آرامش میدهد ؟ شعر و ادبیات در فرهنگ هر جامعه ای نقش مهم و اثری جاودانه دارد به ویژه نزد صاحب نظران و اربابان ذوق و ادب . قالب ذکر است عرض کنم که شعرا هرچند روحی سرشار از عواطف و بیانی گرم و با احساس دارند و شعر نیز در فرهنگ و جوامع بشری به منزله سمبل ادبیات و نمونه بارز اخلاق و اندیشه یک ملت است ، لکن شاعر از سهو و خطا مبرا نبوده ، و شعر نیز یک قاعده ی کلی در نظام عالم و یک اصل مسلم در برنامه اجتماع نیست ، زیرا شعر حاصل ذوق و احساسات یک شاعر در حالات مختلف است که در طول حیات از یک ثابت قدم و هدف واحدی نمی تواند به طور قاطع و صددرصد برخوردار باشد . به طوری که گاهی شاعر در اثر حس معاشرت اطرافیان و بهره مندی از زیباییهای طبیعت و موفقیت های زندگی ، جهان را به منزله ی بهشتی موعود ستایش کرده و همان شاعر تحت تاثیر رویدادهای سخت زندگی و بی وفائی یاران و پیش آمدهای ناهنجار طبیعت ، دنیا را به عنوان جهنمی سوزان مذمت مینماید و مسلم است حب و بغض و رنج و رفاه و وصل و فراق و فقر و غنا و به طور کلی عوامل زندگی بدون تاثیر در روحیه شاعر نیست و از همین رو با تامل و تحقیق میتوان به اخلاق و طرز فکر شاعر و محیط و موقعیت زمان او پی برد. لذا با توجه به مطالب فوق شعر زیبا و آموزنده است ولی خالی از نقاط ضعف نیست ... ناگفته نماند که ظرافت طبع شعر و هنر و اندیشه ی این مربیان روح ، در بکار بردن الفاظ و مضامین بکر و زیبا ، و درج حکمت و معنای لطیف ، مافوق بیان و تقریر این بنده ی حقیر است ، و باید به عرض برسانم" ( آنچه در این باب گفته شد تراوش و اندیشه این جانب بوده در مورد شعر نه حق مطلب ) ...


هر نظام و حکومتی که بر علیه هنرمندان و سرکوب کردن آنان برآید بقاء و دوامی نخواهد داشت ...