مطالعه مدیریت استراتژیک در بخش عمومی

مقامات ارشد در سازمانها استفاده از مدیریت استراتژیک را در فرآیندهای روزانه خود پذیرفته اند. بسیاری سودمندی این رویکرد را تشخیص داده اند اما تعداد کمی هنوز پتانسیل آن را بهینه نکرده اند. محیط های داخلی و خارجی در سازمان های عمومی، مدیریت استراتژیک را برای بسیاری از افراد به یک وظیفه چالش برانگیز تبدیل می کند.این سازمانها نیاز به تجزیه و تحلیل جامعی از استفاده از استراتژی در بخش عمومی دارند .سازمان ها در بخش عمومی تاثیر مدیریت استراتژی را بسته به موضع استراتژیک خود احساس می کنند که می تواند تدافعی، واکنشی یا آینده نگر باشد. اقدام استراتژیک یا فرآیندهای استراتژیک آنها تعیین اینکه چگونه چالش های راهبردی شورا به وجود آمده و چگونه می تواند آنها را به طور موثر از طریق تئوری مدیریت استراتژیک حل کند، ضروری است.

شوراهای محلی، سازمان های بهداشت عمومی، موسسات آموزشی و سایر شرکت های عمومی گاهی اوقات عناصر برنامه ریزی استراتژیک را به نمایش می گذارند. آنها می توانند ماموریت ها و چشم اندازهای سازمانی و همچنین اهداف و مقاصد شرکت را تعریف کنند.این به اعضا کمک می کند تا جهت گیری داشته باشند و هدفی را که برای آن کار می کنند بدانند.توضیح می دهند که برنامه ریزی منطقی باید به طور موثر در نهادهای عمومی انجام شود تا توسعه را تسهیل کند.در زمینه تحقیقات نویسندگان دریافتند که تعدادی از سازمان های عمومی به دلیل چالش های فنی در پیگیری برنامه ریزی با مشکل مواجه هستند. اگر مقامات محلی فاقد تخصص در برنامه ریزی منطقی و منابع کافی باشند، احتمال شکست آنها بیشتر از کسانی است که به تنهایی مشکلات سیاسی دارند.

این یافته ها برای همه سازمان ها صدق نمی کند. شرکت های دولتی باید به تنظیمات خود نگاه کنند و مهم ترین نگرانی ها را در بین شهروندان خود شناسایی کنند.علاوه بر این، از آنجایی که مدیران و سایر مقامات مسئول اصلی تخصیص منابع بین جمعیت ها هستند، پس احتمال دارد که مسائل سیاسی وارد عمل شوند.

---