محسن علمداری
297 یادداشت منتشر شدهتمرینات بنیادین رهبری و مدیریت در سازمان
دو جنبه رهبری و مدیریت در یک سازمان ارتباط بسیار تنگاتنگی با هم دارند. این دو جنبه برای هر سازمانی به یک اندازه مهم هستند. در واقع، سازمان هایی که به خوبی رهبری می شوند و مدیریت می شوند، سازمان های معیوب را شکست می دهند. هم رهبری و هم مدیریت در یک سازمان عملکرد آن را تعیین می کنند.رقابت شدید درون یک شرکت آشکارا با استراتژی های رهبری و مدیریت بهتر مرتبط است. تماس موثر بین نیروی کار یک شرکت با مدیر شروع می شود. یک مدیر همچنین تنها عامل تعیین کننده اهداف و مقاصد تعیین شده در یک سازمان است. در اینجا سعی خواهد شد تا مسیرهای مدیریت و رهبری مورد بررسی قرار گیرد.این اشتباه است که بگوییم همه مدیران رهبران موثری هستند. رهبران نیز مدیران موثری نیستند. با این حال، اکثر محققان فرض می کنند که این واقعی است. مدیرانی که مهارت بالایی دارند در هر حادثه ای تمایل به رهبری منابع خواهند داشت. یک مدیر به عنوان یک رهبر موثر همیشه بر همکاری، کار گروهی و ارتباطات استوار است.نمونه ای از یک مدیر به عنوان یک رهبر موثر، سازمانی است که در آن مدیر وقت خود را صرف راهنمایی کارمندان در مورد ارتباط کار تیمی و خروجی آنها در صورت دستیابی به این اهداف می کند.مثال دوم در سازمانی است که در آن مدیر به هر طریقی تلاش می کند تا کارکنان خود را بسته به عملکرد آنها انگیزه دهد. سپس دیگران را تشویق می کند که مانند کارمندان با انگیزه باشند. یک رهبر موثر به انگیزه و راهنمایی اساسی کارکنان توجه دارد.در مقابل، رهبران به عنوان مدیران موثر باید کنترل کنند، دستورات و جهت دهند و در مواقعی بر عملکرد هر یک از فعالیت ها در آینده نظارت کنند. مدیریت موثر در بیشتر موارد مستلزم برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل است. برای اینکه یک رهبر به عنوان یک مدیر موثر در نظر گرفته شود، باید همیشه بر اساس یک انطباق آنی باشد. هدف اصلی او کنترل کردن برای دستیابی به ابتکار خواهد بود.نمونه ای از یک مدیر موثر در سازمانی است که مدیر به کارکنان دستور می دهد و اطمینان می دهد که دستورات بدون هیچ مذاکره ای با کارمندان به شدت اجرا می شوند. نمونه دیگری از یک مدیر موثر درسازمانی است که در آن رهبر کارمندانی را که به دستورالعمل های داده شده پایبند نیستند تنبیه می کند. یک مدیر موثر معمولا به استفاده صحیح از همه دارایی ها توجه می کند.