ابرار در قرآن
ابرار
این واژه، شش بار در قرآن آمده و به معنای مومنان نیکوکاری است که کارهای نیک را تنها برای خشنودی خدا انجام می دهند؛ نه برای آن که نیکوکاری خود را به رخ دیگران بکشند و شهرت و اعتبار کسب کنند. ابرار انجام دهنده «بر» هستند. بر به هر کار نیکی می گویند که برای خشنودی خدا و نزدیکی به او انجام شود؛ بنابراین بر همان «عمل صالح» برخاسته از «ایمان» است که قرآن بر آن تاکید و سفارش فراوانی دارد. (راغب اصفهانی،1392: ص 37)
بر، فقط درافعال اختیاری واخلاقی وبه معنای کارنیک مورداستفاده قرارمی گیرد.در آیه 177 از سوره بقره، خداوند، بر و نیکی را وصف کرده است. بر اساس آموزه های این آیه، ابرار کسانی اند که در سه زمینه اعتقادات (ایمان به خدا، معاد، پیامبران، کتاب های آسمانی و فرشتگان)، اخلاق (مانند صبر و پایداری، وفای به عهد، بخشندگی و راستگویی) و رفتار (مانند کمک به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان، بر پاداشتننماز و پرداختن زکات) نیکو و نیکوکار هستند. به طور خلاصه، ابرار، اهل عقاید نیک، اخلاق نیک و کردارنیک اند.
2-1- شکیبایی از عوامل رسیدن به مقام ابرار
· لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب و لکن البر من آمن بالله و الیوم الآخر و الملائکه و الکتاب والنبیین و آتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب و اقام الصلاه و آتی الزکاه و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرین فی الباساء و الضراء و حین الباس اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المتقون (بقره،177)؛ نیکی این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکی [واقعی و کامل که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورده اند و مال و ثروتشان را باآنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و درراه ماندگان و سائلان و [درراه آزادی] بردگان می دهند و نماز را [با همه شرایطش] برپای می دارند و زکات می پردازندو چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویش اند و در تنگدستی و تهیدستی و رنج و بیماری و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینان اند که [در دین داری و پیروی از حق] راست گفتند و اینان اند که پرهیزکارند.
در این مقام،خداوند به تفصیل از نیکویی سخن می گویدتامردم از ظاهر پرستی و خیالات باطلی که درباره خوبی و بدی دارندبه حقیقت بگرایند،که خوبی به دعوی و نشان دادن صورت های ظاهر و رو به مشرق و مغرب و کلیسا و مسجد کردن نیست بلکه خوبی یکسره از جنس ایمان وعمل است.خوبی در جهت اندشه و اعتقاد نخست ایمان به خدا و قیامت و به فرشتگان و به آسمانی بودن کتب انبیا و نبوت ایشان از جانب خداست و همه اینها در ایمان به غیب خلاصه می شود و آنگاه عمل صالح که نمونه هایی از آن چون عدل و احسان و ادای صدقات و زکات به نیازمندان،وفای به عهد و حفظ پیوند باطنی با خداوند به ذکر ونیایش،ونیز شکیبایی در سختی ها پایداری در نبرد با ظلم و تجاوز در این آیه آمده است.(الهی قمشه ای،1392:ص 64)
· ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا (انسان،5)؛ همانا نیکان همواره از جامی می نوشند که نوشیدنی اش آمیخته به کافور [آن ماده سرد، سپید و معطر] است.
· وجزاهم بما صبروا جنه وحریرا (انسان، 12)؛ و آنان را برای اینکه [در برابر تکالیف دینی و حوادث روزگار] شکیبایی ورزیدند، بهشتی [عنبرسرشت] و لباسی ابریشمین پاداش می دهد.