یادداری معرفت است

[شمس الدین محمد تبریزی] (1)
یاد داری معرفتست و در خواست خدای تعالی از مخلوق
***
[قرآن کریم]
غافر : 58 و ما یستوی الاعمی و البصیر و الذین آمنوا و عملوا الصالحات و لا المسیء قلیلا ما تتذکرون
[دیوان کبیر شمس- غزل 383 ]
هین که گردن سست کردی کو کبابت کو شرابت - هین که بس تاریکرویی ای گرفته آفتابت
یاد داری که ز مستی با خرد استیزه بستن - چون کلیدش را شکستی از کی باشد فتح بابت
در غم شیرین نجوشی لاجرم سرکهفروشی - آب حیوان را ببستی لاجرم رفتست آبت
بو المعالی گشته بودی فضل و حجت مینمودی - نک محک عشق آمد کو سوالت کو جوابت
مهتر تجار بودی خویش قارون مینمودی - خواب بود و آن فنا شد چونک از سر رفت خوابت
بس زدی تو لاف زفتی عاقبت در دوغ رفتی - می خور اکنون آنچ داری دوغ آمد خمر نابت
مخلص و معنی اینها گرچه دانی هم نهان کن - اندر الواح ضمیری تا نیاید در کتابت
***
[یزدانپناه عسکری]
ناآگاهان بر ما وقع خود و آگاهان به اعتدال بر گذشته خود مساوی نیستند، مومن و مصلح بودند با تفقه قلب و درنیامیختند تاریکی اعمالشان را با نور آگاهی. اما کم اند به یاد آورندگان خود .
_____
1 - مقالات شمس تبریزی ، شمس الدین محمد تبریزی ، تصحیح وتعلیق محمد علی موحد- تهران انتشارات خوارزمی 1369 ص 795